داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس بی‌ مقدمه با مرد جذاب

سلام من اسمم لیلا هست داستان من مربوط به وقتیه که چند ماه بود از شوهرم جدا شده بودم و واسه دیدن خالم میخواستم برم تهران اینم بگم که من اونوقت 27 سالم بود و یه خانوم بودم که تعریف نباشه از هر 10 تا مرد لاقل 7 تاش بر میگشت و دوباره نیگام میکرد البته من زیاد هم فشن نیستم یا تنگ نمیپوشم
بگذریم رفتم ترمینال تا با اتوبوس برم تهران گفتن 1 ساعت دیگه اتوبوس راه میفته و من نشستم رو صندلی منتظر شدم گرما حسابی کلافه م کرده بود خلاصه اتوبوس رسید سوار شدیم 2 ساعت تو راه بودیم که یه ترمز وحشتناک کرد و هممون خیلی ترسیدیم پیاده شدیم اتوبوس ما با یه سواری تصادف کرده بود ولی خوشبختانه فقط ماشین اسیب دیده بود بهر حال گفتن تا مامور بیاد و اینا 2 3 ساعتی کار داریم هوا هم خیلی گرم بود من موندم چه کنم که یه اقایی که واسه دیدن تصادف نگه داشته بود و چند بار هم دیدم که منو دید میزنه اومد نزدیک و گفت خانوم قصد جسارت ندارما ولی اگه مسیرمون به هم بخوره من مایلم برسونمتون چون اینجا زیاد معطل میشین منم اول تردد کردم ولی فک کردم ادمه متشخصیه گفتم تا شب باید بمونم اینجا نصف شب هم کی باید از ترمینال بره خونه ی خاله
قبول کردم و سوار شدم
توی راه یه سی دی گذاشته بود و کولر هم خنکی روح بخشی داشت من گره رو سریمو باز کردم که یه کم خنک شم و این کارم باعث شد اقا که اسمشو سعید معرفی کرده بود یه کم سرخ شد معلوم بود تعجب کرد یا شایدم خوشش اومد راستش خیلی مرد جذابی بود و هیکل خوبی داشت بعدش تو راه گفت یه نوشیدنی بگیرم منم گفتم باشه ماشینو پارک کرد و منم رفتم دستشویی صورتمو شستم و یه ارایش کوچولو کردم برگشتم چشش که بهم افتاد حسابی ذوق کرد ولی هیچی نگفت توی راه از خودمون حرف زدیم ولی کاملا رسمی ونه چیزه دیگه ولی با اینکه حرفای معمولی میزدیم نمیدونم چرا رفته رفته من داغ میکردم و حس میکردم اونم اینجوری شده هوا هم کم کم تاریک میشد که یهو سعید پیچید تو یه راه خاکی و من هیچی نگفتم خودمم باورم نمیشد
دهنم قفل شده بود و واقعیت این بود که میخواستم همون لحظه باهاش سکس کنم اونم به طرز وحشتناک
همینکه ماشینو نگه داشت بدون اینکه حرفی بزنه سرمو با دستش کشید و لبامو محکم چسبوند به لباش هر چی میتونست مک زد و منم لباشو مکیدم خیلی حس خوبی داشتم ابم حسابی راه افتاده بود
بعد پیاده شد و در سمت منو باز کرد منم کمر شلوارمو باز کردم و برگشتم رو بروش هر دو دقیقا میدونستیم چی میخوایم
شروع کرد به لیسیدن کسم خیلی حالم خراب شده بود و با صدای بلند ناله میکردم و میگفتم بخور سعید همش مال تواه بخور ابشم بخور
بعد با دستم کیرشو کشیدم طرف خودمو زیپشو باز کردم کیرش خیلی شق بود وقتی بردم دهنم داغیش بیشتر از لبای من بود وقتی میخوردم میگفت وای چه خوب بلدی ساک بزنی و حسابی صدا میکرد چون کسی نبود اطراف تا اینکه گفت بسه الان برگرد من پیاده شدم دستامو گذاشتم رو صندل ماشین و پشتمو بهش کردم یه نسیمی خورد به کسم که خوشم اومد باعث شد ابم خنکتر شه و وقتی کیرش رفت تو کوسم خیلی حال داد بهش گفتم هر چی میتونی با سرعت بزن من اینجوری دوس دارم و اون تند تند میزد و نعره میزد و من با صدای بلند اه اه میکردم و صدام اونو بیشتر تحریک میکرد انقد زد که وقتی کیرشو بیرون اورد سرخ سرخ شده بود و بد جور عرق میریخت بعد رو صندل عقب خوابیدم و اون اومد و من پاهامو دور کمرش حلقه کردم با دستاش سینه هامو فشار میداد و میگفت خیلی عالیه خیلی
انصافا منو برده بود تو اسمونا یه جیغ خیلی بلند کشیدمو ارضا شدم و اون هم فهمید دو سه تا دیگه عقب جلو کرد و خالی کرد همه ی ابشو تو کسم و افتاد روم خیلی فشارش افتاده بود قلبش هم طوری میزد که کامل تاپتاپشو میشنیدم
گفتم باید بریم گفت تو عمرم اینطوری سکس نکردم گفتم منم چند تا بوس رد و بدل کردیم و سوار ماشین شدیم اورد منو خونه خاله ام بعدش دیگه همو ندیدیم شاید اینجوری بهتر بود چون هیچ کدوم اون نبودیم فقط واسه یه لحظه تسلیم خواسته ی نفسمون شدیم ولی اصلا پشیمون نیستم ممنون از وقتی که واسه خوندن گذاشتین اگه خوشتون اومد بگین تا باز بنویسم

نوشته: لیلا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها