داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن نامرئی 90

خیلی هنر می خواد که آدم پنج تا کیرو این جوری در خودش جا بده . چقدر خوش اشتها بودم . سخت تر از همه اینا اینه که باید تمرکز می کردم تا با هر پنج تا کیر حال کنم . حسش کرده  لمسش می کردم . حرکتشو .. هیجانشو . هر کدوم از اونا یه مزه خاصی داشت . چشامو بسته بودم کیری رو که توی کونم بود می دونستم که مال سهیله . بابک دوماد گل خودمون کیرشو راحت تر از بقیه توی کسم حرکت می داد . اون همون اول زیرم دراز کشیده بود و یه فضای بازی رو به تصرف خودش در آورده بود . اگه  کیرشو خیلی به عقب بر می گردوند اون وقت شاید حسام جای بیشتری برای مانور پیدا می کرد ولی چون مسیر مستقیمی در اختیار حسام قرار نداشت مثل بابک نمی تونست راحت کسمو بکنه . میلاد و سهیل رو هم می دونستم که کیرشون کدومه . میلاد طرف راست دهنم فرو کرده بود وسهیل هم گذاشته بود سمت چپ دهنم . عجب در هم و بر هم با حالی شده بود . من که دلم نمیومد از این خوشیها دل بکنم . گاهی یه حرفایی می زدند که خنده ام می گرفت . میلاد گفت که بچه ها فرشته خانومی داره به پنج تایی مون حال میده ایراد شرعی نداره ;/; سهیل : پسر مگه فضولی به تو چه مربوطه می خوای کار دست ما بدی . شردرست نکن دیگه حالا یه محبتی کرده . اگه دوست نداری تو کیرتو از دهنش بکش بیرون . اون سه تایی  هم که مشغول گاییدن کوس و کونم بودند از سهیل پششتیبانی کردند . یه لحظه با دو تا دستام دو تا کیر رو از دهنم بیرون کشیده و گفتم پسرا ی عزیز با هم کل کل نکنین . من متعلق به همه شما هستم . من که از قوانین شما تبعیت نمی کنم که دارین بهم میگین که غیر شرعیه . من از دنیای دیگه ای با قوانین دیگه اومدم . جایی که میگه اشکالی نداره یک زن با چند تا مرد باشه . بعد دوباره با همون دستا کیر ها رو به طرف دهنم راهنمایی کردم .  کریم که گوشش به این طرف تیز  تیز بود گفت بچه ها همون جنده خونه رو میگه .. عین یک بمب هر شش تا مون تر کوندیم طوری می خندیدیم که دیواره های حموم عمومی به لرزه در اومده بود . دو تا پسرا  چهار دستی سرمو به طرف خودشون فشار می دادند و انگاری با هوس خودشون جنگ داشتند ولی من با یه لذت و هوس و نرمش خاصی کیرشونو ساک می زدم که انگاری دارم یه بستنی قیفی خوشمزه می خورم . اونم عجب بستنی ای که دو تایی شون با هم پرشهای آبکی خودشونو ریختند تو دهنم . گذاشتم با سر و موهای سرم هر کاری که دلشون می خواد انجام بدن در عوض منم مثل گرسنه  ها و تشنه های آب و غذا نخورده لپ هامو به طرف وسط طوری جمعشون کرده که  در بعضی لحظات فکر می کردم که دو تا کیر رو دارم با هم ساک می زنم . . چقدر هم تو دهنم خالی کردند . منم بیشتر این کارو می کردم که یه خورده وا برن و دیگه نرن پشت من . به اندازه کافی دیگه حال کرده بودم . واقعا که عین خیالشون نبود اصلا برای چی اومدن به حموم عمومی . منم که دیگه سیستم ار گانیزم من به اندازه کافی رگلاژبود و اگه تا فردا هم منو می گاییدند فقط خوشم میومد و دیگه به اون اوج اوجهاش که این چند روزه  زیاد رسیدم نمی رسیدم . ولی خوشم اومد حدسم درست بود . میلادوسامان  وارفته و شل و ول شده بودند . دیگه به اونا تعارف هم نکردم که اونجا وایسن . لزومی هم نداشت . حالا دیگه حواسم بود به اون سه تا کیری که تو اون دو تا سوراخم قرار داشت . -جوووووووون بابک بزن کیرتو به سقف کسم . اگه دوست داری آبتو زود تر بریز توی کسم که واسه امشب که داری تو کس عروس خانوم فرو می کنی آماده و مقاوم باشی یادت باشه اون تشنه این کیر توست . خوب باید به زنت برسی باید بهم قول بدی که  هوای زنتو داشته باشی . اون وقت من ازت راضی راضی هستم . کریم و میلاد و سامان گوشه ای تکیه داده و با هم حرف می زدند .  حالت میلاد و سامان نشون می داد که حالا واسه کریم یه شخصیت خاصی قائلند . چون خیلی شمرده و با متانت باهاش حرف می زدند و به دقت به حرفاش گوش می دادند .  حالا که دهنم آزاد شده بود همون دهن آب کیر خورده دو کیر چشیده رو گذاشتم رو دهن بابک . دستای اون رو سینه های من و دستای من رو سینه های اون قرار داشت . یه هیجانات خاصی داشت در من ایجاد می شد ولی می دونستم در حدی نیست که بخوام کشش بدم تا منو ببرن بالاتر . اینا اگه چند دقیقه دیگه به همین شرایط می خواستند اینجا بمونن گند کار در میومد . . جااااااااان . در حالی که لبام رو لبای بابک قرار داشت اون سر بالایی آبشو ریخت تو کسم .. -شاد دوماد حالا که حال کردی یه خورده جا باز کن واسه این حسام جان که بتونه کیرشو توی کس من حرکت بده . آقا دوماد هم از زیر کس من پا شد . حسام هم جای اون قرار گرفت و حالا حسام شونه هامو داشت و کسمو می گایید و سهیل هم محکم کمر و پهلوهامو داشته و دو تایی مشغول بودند . دیگه از این بهتر نمی شد . سهیل که داشت کونمو پاره می کرد …. ادامه دارد … نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها