داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن نامرئی 88

واسه این که زیادی ضد حال نزده باشم و اونا رو هم بیش از اندازه در خماری نذاشته باشم یه دوری زده و   رفتم تو حلقه پسرا تا یه دستی به کیرشون بکشم . هر یک از این کیر ها رو یه دست مالی کرده و ترسشونو از بین بردم . بعدش رفتم سراغ کریم . حالا ببینم تو چیکار می تونی بکنی و ببینم چند مرده حلاجی نشون بده که شجاعت داری . واقعا که این کوس و کون و هیکل زن چه اعتماد به نفس ها در مردا به وجود نمیاره ! کریم یه بادی به غبغب انداخته بود و اومد طرف من .. یه خورده استرس داشت ولی یواش یواش ترسش ریخت و دونست که اگه بخواد سرش بی کلاه نمونه باید بجنبه و در سکس گستاخ باشه . دستاشو گذاشت زیر شکمم و کمرمو آورد بالا و کون گنده منو روبروش قرار داد .. بقیه پسرا و مردا همه آهی بلند کشیدند . معلوم نبود به حال و برای خودشون حسرت می خورند یا از این که می دیدند دوستشون شجاع شده تعجب می کردند ولی بیشتر به این می خورد که دلشون می خواد و می خواست که جای کریم باشند چون دسته جمعی جق زدنو شروع کرده بودند . جرات نداشتند بیان طرف ما و شریک شن . بدون فر مان من هراس داشتند . شاید از این می ترسیدن که لج کنم دوباره برم آسمون . -کریم کریم بریم ;/; -بریم فرشته جون .. -عزیزم من فرشته نیستم فرشته که جسم نداره .. اون بابک داماد بیشتر از همه حریص نشون می داد . دوستاش بهت می گفتن خوش به حالت که امشب دلی از عزا در میاری معلوم نیست چقدر بتونیم از وجود این حوری فیض ببریم . هر چی از دهنشون در میومد منو  بهش می چسبوندن . در هر حال خیلی کیف داشت . کی فکرشو می کرد نادیایی که تا چند وقت پیش یه بیوه مطلقه بود حالا با این نیروی خودش هم به درد خودش برسه و هم به درد دیگران . کریم می خواست یه خورده سکس با منو کشش بده که گفتم پسر زود برو سر اصل مطلب که به بقیه هم باید برسه . چون این آقایون یادشون رفته بود واسه چی اینجا هستند و معلوم نبود با این بر نامه ای که داره پیش میره به مجلس عروسی می رسن یا نه چقدر باحال میشه وقتی که بیان و ببینن یه زن این داخله ولی نه خوب نیست حالشونو بگیرم . کریم یه دستشو از زیر,  دور شکم و کمرم حلقه زده  دست دیگه شو گذاشته بود رو شونه هام و با ضربه هایی که به کونم وارد می کرد کیرشو تا ته کوسم فرو می کرد و درش می آورد . فقط خوشم میومد و لذتو احساس می کردم . با این که یه حالت نیمه سیری داشتم ولی کیف می کردم از این که کریم با هیجان کمر منو نگه داشته و چه سر و صدایی هم توی حموم راه افتاده از بر خورد تن اون با تن من .. حالا از خجالتش بود یا از این که می ترسید که دوستاش اونو دست بندازن حرفای سکسی و شهوت انگیز نمی زد درعوض من تا می تونستم واسش حرفای هوس انگیز و تحریک کننده می زدم . یه خورده هم خنده ام می گرفت  چون بد جوری پیاز داغشو زیاد کرده بودم . -اوخ کریم کریم جون محکم تر بکن منو …. محکم تر . دو تا دستاتو بذار رو کونم اونو بیارش بالا خوب دیدش بزن جوووووون چه کیری داری حرف نداره .. بیست بیسته تو اونایی که حاجتشونو بر آورده کردم کیر تو از همه با صفا تره .. خیلی ازاین حرف خودم خنده ام گرفته بود اگه دقت می کردند متوجه می شدند که در اصل خودمو یک جنده معرفی کرده بودم یک جنده آسمانی . هر چند که داشتم از رکورد جنده هام هم پیشی می گرفتم . خیلی دلم می خواست که بگم اون چند نفر هم بیان سراغ من ولی نمی خواستم کاری کنم که به شخصیت و استقلال کریم خان بر بخوره و دوست داشتم که ارزشی رو که واسه اون قائلم بیشتر از بقیه نشون داده بشه . حالا در مورد بقیه می شد یه سکس گروهی  راه انداخت . اینا راستی راستی نمی خواستند یه حرکتی به خودشون بدن وبرای رفتن به عروسی یه کاری بکنن ;/; بابک که اصلا یادش رفته بود می خواد زن بگیره . معمولا اونایی که خودشونو با جلق زدن ارضا می کنند حداقل تا نیمساعتی رو باید بی خیال و کم هوس باشند ولی اونا بعد از این که خودشونو خالی می کردند بازم به کارشون ادامه می دادند .. -پسرا این قدر عجول نباشین آقا کریم که کارش تموم شد نوبت شما هم می رسه  این کار شما گناه بزرگیه . وقتی می تونین از راه  اصولی خودتونو راضی کنین این کارا چیه .. ولی با این حال اگه حوصله تون سر میره و خسته میشین ایرادی نداره . شما رو می  بخشم به شرطی که شور وحال خودتونو نشون بدین .هر چند تاشون طوری با هم لبخند می زدند که گویی همین الان باهام مشغولن . خوب خایه هاشون جفت شده بود و اونا رو رو انگشتام می گردوندم . -ببینم کریم تو اصلا توی این کیرت آب جمع میشه ;/; پشت کمرت آب داری ;/; نمی دونم چرا هر چی منو می کنی آبت نمیاد -فرشته جون می خوام تو بیشتر حال کنی .-کریم خوشگله فرشته اومده که به تو حال بده … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها