داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

درد عشق

سلام
من یه پسر ۱۷ سالم و این داستانی که میخوام تعریف کنم برای ۵ سال پیش
و من یک دخترعمو که یک سال از من کوچیکتره بنام سارا دارم.
اون موقع تازه از بچه های مدرسه یاد گرفته بودم چطوری جق بزنم یا کس چیه؟
همیشه دوست داشتم ببینم چه لذتی داره کردن تو کس و به امید اینکه یروز اتفاق میفته میزدم.
تا اینکه یروز تعطیلی از خواب بلند شدم دیدم بابام میگه قراره عموت اینا امروز بیان خونمون من خوشحال بودم و فکر های شیطانی میکردم.
فقط یک هدف داشتم که باید انجام می شد بلخره اومدند پس از احوال پرسی و مشغول چای خوردن شدن که شنیدم که میخوان برن خرید.
من با خودم میگفتم ای کاش ما بچه ها تو خونه بمونیم،که طی حرکت غیر باور هم عموم اینا رفتن هم مامان بابام.
و تنها مزاحمای که بودن پسر عمو و داداش من بود
داشتم باهاش در مورد گوشی های لمسی صحبت میکردم و بچه تو اتاق داشتن کامپیوتر بازی میکردن.
که به دختر عموم گفتم میای قایم موشک بازی کنیم تو خونه گفت نمیشه جای واسه قایم شدن نیس گفتم میشه چرا و با اصرار من قبول کرد و به ها رو صدا زدم تا اوناهم بیان بازی کنیم تقریبا ۶۰ درصد نقشه هام خوب پیش رفته بود طوری که اصلا باورم نمیشد !
اول افتاد به خودم چشم گذاشتم شروع به پیدا کردن بچه ها کردم اولین نفر داداشم و دیدم و سک سکش کردم بازی تموم شد نوبت چشم گذاشتن اون شد چشم گذشت رفتیم قایم بشیم داداشش یه جا خودشم رفت توی کمد دیواری منم بلافاصه رفتم تو کمد دیواری به من گفت تو چرا اومدی گفتم اومد تنها نباشی وبعد از مدت اندکی کم کم خودم و از پشت بهش مالوندم گفت داری چکار میکنی گفتم نترس کاری نمیکنم ترسید گفت بی‌شعور نکن و ادامه ما رو پیدا کرد ، این دور هم تموم شد و این دفعه نوبت داداش خودش بود چشم گذاشت قایم شد من رفتم پیشش دوباره که خواستم بهش بچسبم گفت نکن زشته مامانم بهم گفته اینکارا بده و از این تنگ بازیا که الکی گفتم چیزی نمیشه من با مهسا از این کارا کردمو اینا راضی شد مهسا اسم اون یکی دختر عمو دروغ بش گفتم که راضی شه تا این حد که شلوارشو کشیدم پایین و آروم کردم تو کسش یبار آروم تا ته کردم بار دوم هم همینطور بار سوم دیگه نذاشت و من بقلشم کردم چون واقعا دوستش داشتم و در گوشش گفتم تو ماله خودمی ولی اون دیگه زیاد سمتم نیومد الان که فکر میکنم در عجبم چجور پرده اش پاره نشده!!؟
اونا اون روز تا شب موندن و رفتن به خاطرش دیگه جق نمیزدم باشگاه میرفتم درسم بهتر شده بود و تقریبا هر موقع که میدیدمش بهش میگفتم که دوستش دارم ولی هیچ جوابی نمیشنیدم تا اینکه یک سال پیش استوریش و با دوست پسرش دیدم بد شکستی خوردم از اون موقع یه بعد داغون شدم صورت پوکر سیگار دور از دید خانواده باشگاه رو کنار گذاشتم درس و دیگه دل بهش ندادم کلا داغون شدم.
بعد اون با هیچ دختری دیگه دوس نشدم نخواستم بشم و هنوزم عاشقشم ولی اون دیگه ماله من نیست‌.
این بود خاطره سکسی بچگانه اما تلخ من.

نوشته: Mr.🧔 .Mim

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها