داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

آبی عشق 50

آره نستوه من خیلی خوبم . حالم خیلی خوبه . هیچوقت به خوبی حالا نبودم . هیچوقت در زندگیم تا این حد احساس سبکی و آرامش نمی کردم . احساس می کنم راحت شدم . داشتم می مردم . مهری دیگه نفسش بند اومده بود یک ریز حرف می زد . می ترسید که نستوه ازش فاصله بگیره و می خواست قبل از این که از دستش در بره تا اونجایی که می تونه واسش حرف بزنه . -نستوه خیلی وقته که دوستت دارم . اونی که ازش حرف می زنم و می زدم تویی . تویی که فکرمو به خودت مشغول کردی .. پسر داشت به این فکر می کرد که چی بگه . هنوز داغ عشق نسیم  قلبشو می سوزوند . نسیمی که اونو نقره داغ کرده بود . حالا مهری داشت واسش از عشق تعریف می کرد . از عشق خودش از آرزوهاش .. از لحظه هایی که اون لحظه ها رو زیبا تر  می بینه . از لحظه های انتظار . وقتی که معشوقه معشوقو می بینه فکر می کنه که به نهایت اون چه که می خواسته رسیده . . وقتی هم که ازش دور میشه حس می کنه که برای رسیدن به اون و دوباره دیدنش بازم باید تلاش کنه . تلاشی همراه با شور و التهاب و هیجان .. مهری با تمام وجودش می خندید . لخظه به لحظه بر شرم و  اضطرابش بیشتر مسلط می شد . دلش می خواست تمام احساسات خودشو در چند دقیقه بگه . می دونست که نستوه خیلی مهربونه و اونو درک می کنه .. -شاید فکر کنی من یه دختر گستاخ هستم . ولی خودتم عاشق شدی . منم یه آدمم . حالا خواست خدا بود که پسر نشدم اما بازم موجودی شدم که خدا منو آفریده همون خدایی که عشقو توی دل مردا گذاشته ..همونم  کاری کرده که منم عاشق شم . مثل خود خدا که عاشق بنده هاشه . فقط محکومم نکن نستوه .. کاری می کنم که همیشه بخندی . همیشه خوشحال باشی . دیگه  به اون بلایی که سرت اومده فکر نکنی . من همیشه با توام . همراه تو تا بهت نشون بدم که دوست داشتن چیه . عشق چیه اعتماد یعنی چه . من لحظه های زندگی رو واست شیرین می کنم . بهت نشون میدم زیبایی عشقو . چون اونو با تمام وجودم احساس می کنم . من تا حالا عاشق نشده بودم ولی اگه تو قبولم کنی هیچوقت اشکتو در نمیارم حتی اگه خودم با تمام وجودم اشک بریزم چون با تمام وجودم دوستت دارم .. .. در همین لحظه نسیم یک بار دیگه اونا رو از دور می دید . هنوز چهره مهری رو ندیده بود .. به این فکر می کرد که این دختر تا چه حد می تونه زیبا باشه که اونو به طرف خودش کشونده . حالت اونا رو می دید که دختر داره برای پسر حرف می زنه . یه لحظه حس کرد که نستوه از دوست دخترش فاصله گرفته . از این کارش سر در نیاورد . بیشتر به اون زنی که فقط قالب و اسکلتشو می دید خیره شده بود . مسیر نگاه و حالتش نشون می داد که سخت متوجه نستوهه . چرا نستوه ازش فاصله گرفته ;/; اصلا به من چه ربطی داره . من که چند ماه بیشتر باهاش نبودم . کی می خواد سرت به سنگ بخوره معلوم نیست ;/; حالا مهری مجبور بود داد بزنه -ببینم نستوه ازم فرار می کنی ;/; نستوه چند قدم به طرف مهری بر داشت و در حالی که سرشو به زیر انداخته بود گفت -باورم نمیشه که تو داری این حرفا رو می زنی . اصلا فکرشو نمی کردم . تو رو واسه خودم یه جور دیگه ای تصورمی کردم . -حالا نمی تونی یه جور دیگه دیگه ای تصورکنی ;/;-هنوزم خنده ام می گیره مهری -به من می خندی ;/; به عشق و احساس من ;/; حق داری . خیلی ها دوستت دارن و تو هم یه غرور خاصی داری -این حرفو از ته دلت می زنی مهری ;/;-نه خواستم یه خورده به رگ غیرتت بخوره .. -مهری من لیاقت تو رو ندارم . شایسته اون نیستم که تو عشق و محبت خودتو به پای من بریزی . تو پاک تر از برگ گل نوشکفته ای . نجیب مهربون و یه همدم خوب . اگه کسی رو دوست داشته باشی اون باید به خودش بباله که خوش شانس ترین آدم دنیاست . مهری من یه بار نا خواسته یکی رو ناراحت کردم . نمی خوام بازم یکی دیگه رو عذاب بدم . این حرف نستوه مثل آب سردی بود که بر پیکره تب آلود مهری ریخته باشن . فهمید که جواب دوستت دارم رو با دوست دارم نخواهد شنید . -نستوه این اون بوده که ناراحتت کرده . چرا با این همه عذاب هنوز هم قصد ایثار گری داری . چرا . چرا . اون تو رو تا مرز جنون رسونده . بازم داری ازش دفاع می کنی ;/; -شاید هر کس دیگه ای هم جای اون بود و این صحنه رو می دید همین فکرو می کرد .. -داری ازش دفاع می کنی ;/; تو که همش ازش انتقاد می کردی . با این همه بدی که در حقت کرده ;/; هنوزم دوستش داری ;/; هنوزم عاشقشی ;/; نمی تونی عاشق من باشی ;/; -ببینم مهری تو میگی که عاشق منی . اگه   به عنوان یک عشق دوستت نداشته باشم ولی بهت بدی هم نکنم بازم دوستم داری ;/; بازم عاشقم می مونی .. -تا آخر عمرم نستوه . بیشتراز جونم دوستت دارم . تو خونه دلم همیشه و برای همیشه جات میدم ..-حالا فکر می کنی اگه کسی رو که عاشقت بوده و با یه اشتباه جدایی رو به جون خریده نباید دوست داشت ;/; کسی رو که عاشقت بوده و تو هم عاشقش بودی . -ولی اون دیگه باورت نداره . تو باید زندگی کنی ازدواج کنی . -ازدواج با آدم گوشه گیر و افسرده ای چون من چه فایده ای می تونه واسه همسرم داشته باشه . -بعضی وقتا  تحمل شرایط موجود خیلی راحت تر از از دست دادن چیزیه که آدم دوستش داره . نستوه من دنیای بدون تو رو نمی تونم تصور کنم …. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها