داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خانواده خوش خیال 48

سحر طوری از عرفان و کیر اون لذت برده بود که حس می کرد هنوز سیر نشده .. این پسر تازه نفس اشتهای اونوزیاد کرده بود .  به خودش می گفت انگاری من و اون برای هم ساخته شدیم . یه پسر در اول جوونی می تونه به یه زن ساله فوق العاده حال بده و این زن هم می تونه با هوس خودش اون پسرو ارضاش کنه . هر کاری که اون  دوست داشته باشه واسش انجا بده . کونش داغ کرده بود .. آب کیر عرفان از کونش پس زد و ریخت رو پاهاش ..
-عزیزم چقدر آتیشی هستی تو . صبر کن خودمو یه پهلو کرده  تمیز کنم . نمی خوام این جوری برم پیش مادرت . اون اگه بدونه که من و تو تا این جا پیش رفتیم خیلی ناراحت میشه . بیا این چند تا وسیله رو با هم ببریم مشکوک نشن که واسه چی معطل کردیم .
 سحر و عرفان بر گشتن به سمت  بقیه .. فیروزه هنوز در شوک  و خماری بعد از ارگاسم بود .  یعنی همه اینایی که دور این میز نشسته و حالا بی خیال دارن با هم حرف می زنن متوجه شدن که اون داشته  از دست مالی های سامان لذت می برده ; اصلا این خونواده رابطه شون با هم در چه حد و اندازه هاییه ; ممکنه اونا یه سکس آزاد داشته باشن ;  عرفان کجاست ; اون و سحر  کجا رفتن .. نکنه سحر عرفانو از راه به در کنه ; نمی دونم . دوست ندارم پسرم مثل بقیه  پسرایی باشه که زندگی  و لذت رو در سکس می بینه ..
سیامک : فیروزه خانوم بفر مایید .  قسمتهای گرم صبحونه سرد شده
-ممنونم به اندازه کافی خوردم . نمی خوام زیاد چاق شم ..
سپهر : اندام شما حرف نداره . از اون اندامهاییه که هر مردی آرزوشو داره زنش این جوری باشه .
 ستاره : چی میگی سپهر درست صحبت کن شاید فیروزه جون از این طرز حرف زدنت ناراحت شن .
 فیروزه : خواهش می کنم . ستاره جون . آقا سپهر حرف دلشو خیلی ساده و صمیماانه بر زبون آورد . چیز بدی که نگفت .
سهیل یه اشاره ای به سارا زده و گفت اگه غلط نکتم عرفان داره مامانومی کنه . تا حالا این پسره هر کی از خونواده ما رو گیر آورده گاییده . دو تا خواهرامو کرده .. دو تا مامان بزرگا رو گاییده و حالا هم داره مامانو می کنه. چه خبره ! این پسره خیلی خوش اشتهاست .
سارا : مگه تو اختیار دارزنای این خونه ای ; اونا هر کاری که دوست دارن و دلشون می خواد انجام میدن . مگه بین زن و مرد چه تفاوتی وجود داره ; تو که نباید اختیار داری اونا رو بکنی .تو باید منو بکنی . خواهر خوشگل خودتو .. می بینم چشات به دنبال فیروزه هست . اووووووفففففف داداششششش .. منو داشته باش ..
 کیر سهیل واسه فیروزه شق کرده بود ولی می دونست که امروز فرصت مناسبی برای این نیست که بخوان فیروزه و عرفان رو بیارن توی خط . شرایط جور نیست و اصلا در همون دیدار اول که همه چی رو رو نمی کنن . سحر و عرفان با کلی وسیله در دست بر گشتن . خود سحر هم نمی دونست که اصلا واسه چی رفته و چی آورده . فیروزه با ناراحتی یه نگاهی به اونا کرد . دوست نداشت عرفان از همین حالا بره توی خط سکس و روش باز شه … عرفان هم تا حدودی عادت کرده بود به این موضوع . ولی از اون جایی که مادرشو ناراحت می دید کمی جا رفته بود . اما حالت سکسی مادرش هم اونو ناراحت کرده بود . دوباره در همون حالت سابق نشستن . سحر سرشو گرفت به سمت فیروزه .. از چهره اون به خوبی مشخص بود که به ار گاسم رسیده . سامان از جاش پا شد و یه چشمکی به زنش سحر زد .. سحر دوزاریش افتاد که همه چی حله و آرومه .  ولی سامان هنوز از حال کردن با فیروزه سیراب نشده بود . اون دوست داشت که فیروزه رو با کیرش بکنه هم از کون و هم از کس . دوست داشت اونو طوری حشری کنه که زن جیغ بکشه و ازش کیر بخواد … اونم با منت کیرشو تقدیم فیروزه بکنه . فیروزه نگاهشو به نگاه سامان دوخته بود . می تونستن فکر  همو بخونن . فیروزه به این فکر می کرد که سحر تا چه اندازه از اون چه که بین اون و شوهرش گذشته با خبره .. از طرفی   صورت و حالت عرفانو خیلی شبیه پدرش در بعد از انزال دیده بود .  یعنی پدر عرفان هم هر وقت که سبک می شد قیافه اش همچین داغ و سبک و مظلومانه نشون می داد . .. نههههههه یعنی این زن رفته زیر کیر عرفان ; اونا با هم رابطه دارن ; پسر من رفته با زن غریبه همسایه حال کرده ; من نمی تونم اینو قبول کنم ; درسته که این رسم روز گار و زندگیه که پسرا باید یه روزی ازدواج کنن با زنای دیگه باشن . ولی نه در این سن .. اون  یک دانشجو بود و باید به درسش می رسید .. سحر درسشو وارد بود .. مثلا رفت زیر گوش فیروزه گفت که عرفان یه مقداری ناراحته از این که نکنه شما ناراحت باشین که اونو لخت می بینیین . خلاصه یه شورت فانتزی به پا داشتن تقریبا همون لخت بودنه .. فیروزه نگاهی  به سحر انداخت .

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها