داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خاطره خوشگلم

سلام. من یه دوس دختر داشتم قبل اینکه باهاش دوست بشم بهش گفتم رابطه ی ما دوستیه. اما بعد چندین وقت اون فکر ازدواج بود. اما من قبول نمیکردم. یه روز گفت خاله ام میخواد باهات تماس بگیره در مورد رابطه ی ما باهات صحبت کنه. گفتم بزنه. خالش که میشه همون خاطره‌ خانوم خوشکل شوهر داشت دوتام بچه. خیلی هم خوشگل بود. وقتی گفت‌ میخواد باهات صحبت کنه سر از پا نمی‌شناختم. زنگ زد گفت چرا با خواهر زاده ی من اینجوری میکنی نمیخوای تموم کن. من بهش گفتم من عاشق توأم. اونم حا خورد. گفتم باهم دوس بشيم قبول نکرد. اصرار کردم یک هفته باهم دوس باشیم بعد دیگه رابطتمون رو قطع کنیم با زور قبول کرد. تو این یک هفته من یه دل نه صد دل عاشقش شدم. نگو اونم مثل من بود . هفته که تموم شد. خواستیم باهم دوباره ادامه بدیم. چندروز بعد اولین صحبت در مورد سکس ما شروع شد. گفت یه سوال بپرسم راستشو میگی گفتم آره. گفت تا حالا با چند نفر سکس کردی. من از اینکه داشتم در مورد سکس باهاش صحبت می‌کردم خوشحال بودم. واقعیت رو گفتم که زیاد سکس داشتم بعد گفت میدونی من دلم چی میخواد گفتم چی گفت دوس دارم لباتو بخورم. خلاصه منم خر کيف بودم. گفتم خوب یا خونه ی ما لبام ماله تو. یکم ناز کرد. بعد قبول راستش فکر نمیکردم قبول کنه روز موعود فرا رسید خاطره اومد. به محض اینکه وارد خونه‌ شد. همدیگررو بغل کرديم لبای همدیگرو خوردیم. من دستمو گذاشتم رو کسش گفت‌ آی آی اونجا نه. هرچقد اصرار کردم نذاشت. اون‌روز با بغل و لب تموم شد دو سه روز دیگه . گفت بیا خونه ی ما . گفتم عمرا مگه مغز خر خوردم یکی ببینه چی. گفت اکه بیای باهات سکس میکنما. تا اينو شنیدم گفتم در رو باز کن که اومدم. به ترسم غلبه کردم. رفتم خونشون از هم ب گرفتیم من کشوندمش تو اتاق خواب دراز کشید خوابیدم روش تا خواستم شلوارشو دربیارم ناز می‌کرد شلوارو که درآوردم نمیذاَشت شورتشو دربیارم.گفت بیا روم خودم دربیارم نمی‌خوام کسمو ببینی به محض اینکه درآورد دستمو گذاشتم رو کسش . ديدم انقد خیس شده کسش انگار شير آب رو باز کردی امون ندادم کیر بزرگ و کلفتمو کردم توش یدونه از ته دل آه کشید. شروع کردم به تلمبه زدم. تند می‌کردم مثل کیر ندیده ها زیرم داشت هلاک میشد از بس حال می‌کرد. درآوردم کیرمو شروع کردم به خوردن کسش دیگه دیوونه شده بود چندین بار زیاد ارضا میشد نگاش می‌کردم میگفتم وای خوشگل ترین زن شهرمون داره باهام سکس میکنه. گفتم بیا روم حالا نوبت توئه وای یه کس توپول و سفیدی داشت فقط داشتم براش میمردم. انقد حرفه ای کسشو بالا پایین می‌کرد که من از حال دیگه نتونستم نگه دارم آبمو ديد داره آبم میاد گفت بریز توش. بستم حامله نمیشم. وای دوتائی که باهم ارضا شديم ناخودآگاه صدای دوتامون بلند شد همش ناله می‌کرد. سکسمون تموم شد پاشد بره خودشو بشوره سرش گیج رفت پاهاش لرزید دیگه نتونست بره. بعد چند دقیقه بهتر شد رفت شست اومد . شروع کردیم به صحبت کردن. گفت یه چیز بگم باور میکنی گفت میدونی شوهرم تا حالا منو ارضا نکرده‌. باورم نمی‌شد قسم خورد که همیشه موقع سکس یکم کسمو می‌کرد بعد بقیشو کونمو می‌کرد. خلاصه ما عاشق هم شدیم ۵ سال باهم سکس کرديم. بهترین سکس های عمرم بود. من عاشقش شده بودم‌. اونم همینطور داشتیم بهترین روزای عمرم با اون بود. هنوزم عاشقشم

نوشته: ن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها