داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اتوبوس هوس 27

 آپار تمانش طبقه سوم بود .. با هم رفتیم داخل . یه جوری آدامس می خورد که منو یاد جنده ها مینداخت . دوست نداشتم که حرکاتش این جوری باشه ولی طرز صحبت و  کارای دیگه اش خیلی  با متانت بود . با خودم گفتم به درک می خوام چیکار کنم . مگه می خواد زنم شه . کیرمو همچین می کنم توی دهنش که آدامس خوردن یادش بره . وقتی وارد خونه شدیم آدامسشو انداخت توی سطل آشغال . با این کارش انگاری اعصاب من کمی آروم گرفت . جووووووون عجب بدنی داشت . تازه داشتم زوایای تن و بدنشو خوب بر رسی می کردم . راستش در میون جمع که نمی تونستم دست خودمو رو کنم . بذار معاون آموزشی همش در ترس باشه و ندونه که باید با من چیکار کنه .  البته من که به هیچ وجه نامردی در ذاتم نبوده نخواهد بود و اصلا چیکار به کار اونا دارم . بشر آزاده . اختیار داره . می تونه از تن و بدنش استفاده کنه . تازه اونا که نرفته بودن وسط خیابون .. یه عده ای بودن که رضایت داشتن . می خواستن حال کنن . اصلا خود من مگه در اتوبوس دانشگاه از این کارا نکرده بودم ;/; چطور می تونستم و می تونم وجدان خودمو زیر پا بذارم . با این حال باید از این مسئله به نفع خودم استفاده می کردم وکاری می کردم که با احترام و ترس خاصی با هام روبرو شن . شیلا از پنجره به بیرون نگاه می کرد . مانتوشو در آورده بود . یه تاپ یا نیمتنه بی آستین و کیپ که نصف سینه هاشو انداخته بود بیرون به تن کرده بود . -خب با یه دوش چطوری ;/; موافقی ;/; ترس برم داشته بود .نکنه بخواد ازم فیلم بگیره .. بگیره چه تاثیری داره . یه نگاهی به در و دیوار انداختم . ولی باید بد بینی رو به کنار می ذاشتم و دل به دریا می زدم . دلمو صاف کردم و گفتم تو برو حموم بر گرد من حسشو ندارم .. -باشه هر طور میل توست . خودم شرمنده شدم از این که اون  بی خیال رفت حموم و منو تنها گذاشت . با این حال نگاهی به سوراخ سنبه ها انداختم و دیدم همه چی امن و امانه . در حموم باز گذاشته بود و پشت به من قرار گرفته بود . وقتی اون هیکل رخش و کون تپل و گرد و بر جسته رو دیدم که واسه خودش سبکی داشت زانو هام سست شده بود . فوری خودمو بر هنه کردم . متوجه شده بود که من بیرون  در چند قدمی اون قرار دارم . به طرف من قمبل کرد . سرشو  خم کرد و از لاپاش به من می نگریست . دستاشو گذاشته بود رو قاچای کونش و طوری برش های کونشو به دو طرف باز کرده بود که سوراخ کونش به اندازه یه سکه نیکل درشت مشخص شده بود . اون به کسش دست می مالید و من به کیرم . اما ابتدای مقعد و اون سوراخ کونش منو به هیجان آورده بود . طوری که حس کردم نمی تونم فعلا اون جور که باید به کسش توجهی داشته باشم . نزدیکش شدم . سرشو از لاپاش بیرون کشید . حالا دیگه به سینه هاش دست می زد و با هاشون ور می رفت . -شیلا سوراخ کون معرکه ای داری . -فکر نکن سوراخ کون من گشاده ها . استیل اون به همین صورته . همه  ازش تعریف می کنن . هر کی این سوراخ رو می  بینه اول دلش می خواد کیرشو فرو کنه توش و بعد از کسم کام دل بگیره . ولی هر کی کسمو نکنه سرش کلاه رفته -من که هر دو تا شو می خوام .دو تا انگشت شستمو در دو طرف سوراخ کونش قرار دادم می خواستم که با باز کردن و کشیدن اونا به دو طرف دوباره  همون حالات چال یا چالک رو به وجود بیارم . چقدر از این دایره کوچولو خوشم میومد .دایره کوچکی در میان دایره بزرگ . البته کس رو میشه گفت مرکز این دایره  هست . خواستم همون اول کیرمو توی کس فرو کنم ولی حس کردم که باید خوب با این کون حال کنم . لیسش بزنم . حتی با قسمتای گوشتی کون و کپلش حال کنم که واسم حسرت و پشیمونی باقی نمونه .  اونم خوب می دونست که چیکار کنه که بیشتر دلمو ببره . واسه همین همش ناله می کرد و از کیر می گفت . -دلت نمی خواد نوک زبونموبکشم روی سوراخ کونت ;/; خیسی کستو بخورم ;/; -تو که همش حرف می زنی . زود باش این کارایی رو که گفتی انجام بده . واسه چی  این قدر معطل می کنی . ببینم داری استخاره می کنی ;/; می دونستم کمی شوخی هم چاشنی حرفاشه .. کیرمو به صورتش نزدیک کردم ولی بهش گفتم دست بزن ببین چطوره ;/; یه نگاهی به کیرم انداخت و گفت از پشت دیدمش ولی چون نگاه مستقیم من به کله کیرت بود و از پهلو ندیده بودمش متوجه کلفتی و بلندی اون نشده بودم. ایمان تو واقعا حرف نداری . -من حرف ندارم یا کیرم -هر دو تا تون .. یه چند تا لیس به کیرم زد و اگرم می خواستم برام ساک می زد ولی تر جیح دادم که بیفتم به جون کسش .. نوک زبونمو گذاشتم روی سوراخ کونش . -جاااااان بخور بخور سوراخ کونمو لیس می زنی طوری کیف می کنم که دلم می خوا دهمین جالا کیرتو فرو کنی توی کونم .. با این که این حرفو زد از همون پشت چوچوله ها شو خوب لیس زده و  بین دو تا انگشتام تیکه های تاج خروسی کس و چوچوله رو با هاشون بازی می کردم -نهههههه ایمان .. کسمو هم به خارش آورد -بهش بگو تو نوبت وایسه کون منتظره . دو طرف سر مقعدشوبه پهلو ها بازشون کردم و سر کیرمو به سوراخ کون فشار دادم . کله کیر من به راحتی رفت توی کونش و تا چهار پنج سانت هم مشکلی نداشتم . -شیلا کیف می کنی ;/; -تو چطور  ایمان -من که به کونت نگاه می کنم انگاری هر لحظه می خواد آبم بیاد چه برسه به این که حالا کیرم توی کونته … ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها