داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اتوبوس هوس 3

مینا : نههههههه .. بی ادب پررو .. زشته جلو دو تا لیدی از این کارا ;/;  ماریا : شخصیت جنتلمنی تو کجا رفته پسر ;/; ادب و احترام کو .. -رفت همونجایی که بکارت شما  به وقت کوس دادن جر خورده بود . حالا کدومتون کنار می کشین ;/; هستین یا می خواین برین .. -من هستم -منم هستم -پس نباید غر بزنین . -حالا کجا ;/; -جایی نداریم این وقت روز . یا باید شما رو صیغه کنم یعنی همون جنده بازی راه بندازم که ازاین چیزا توی کتم نمیره یا این که داخل همین اتوبوس با هم یه جوری ردیفش کنیم مینا -آووووو مای گاد .. -این قدر ادای خارجی ها رو در نیار از بس فیلم سوپر دیدی خیلی هیجان زده شدی ها . فقط مثل دو تا هوو نباید به جون هم بیفتین و نق بزنین و عرصه رو بر من تنگ کنین . امید وارم که خوب مطلبو گرفته باشین . دو تایی شون سر تکون دادن .. -خب از اینجا بهتر نمیشه . من این پرده های پنجره و شیشه ها رو بدم جلوحسابی همه جا رو استتار کنم . قسمت جلو رو هم یه جوری ردیفش کردم . حسابی شده بود یه اناق و سوئیت در بسته .. -خب دخترا ببینم حرف حسابتون چیه . از این به بعد فقط روزی یه نفرتون حق دارین که با من بیایین . من خودم تعیین می کنم که نوبت کدومتون باشه اصلا قرعه می کشیم . نظرتون چیه ;/; دو تایی شون گفتن که کار امروزو تمومش کنیم تا بعد .. -حرفی ندارم . یه دستمو گذاشتم دور کمر مینا و یکی رو هم دور کمر ماریا .. وای اگه نمیشه با یه دست دو تا هندونه بر داشت با دو تا دست دو تا بر داشتن عجب لذتی داره .. ولی اگه کدوم هندونه رو بخوای زودتر برش بدی و نوش جونش کنی مسئله این است . باید یه جوری بین اونا حلش کنی و سازش بدی . کاریش هم نمیشه کرد . خوردن یا نخوردن , کردن یا نکردن مسئله این است . دستمو از زیر بلوز دو تایی شون رسوندم به سینه ها و سوتین این خوشگلا . جا تنگ بود ولی هر دو تاشونو مست مست کرده بودم . واسه این که تن و بدن لختشونو نشونم بدن و از اون یکی عقب نیفتند کارمو راحت کرده و بلوزشونو در آوردند . دستشون درد نکنه . سریع هر دو تا سوتینو باز کرده یه کمی از سینه های اینو می خوردم و بعد تا داداون یکی در بیاد می رفتم رو سینه های اون یکی .. آدم اگه بخواد این جوری داوری کنه یا عدالت بر قرار کنه اصلا بهش مزه نمیده . -ببینم بچه ها بهتر نبود اصلا قرعه کشی رو از همین اول کار شروع می کردیم ;/; دوتایی شون مخالفت کردند . نمی دونستم چه جوری حال کنم . دیگه خسته شده بودم . مینا رو که نزدیک تر بود بغلش زدم و شروع کردم به ور رفتن با اندامش و بوسیدن لبهاش و تا برم اونو از پا لختش کنم ماریا خودشو از زیر رسوند به کیرم و اونو گذاشت تو دهنش . این به نظرش بهترین راهی بود که می تونست از قافله عقب نمونه . بالاخره مینا رو لختش کردم . ماریا که خودش دست به کار شده بود و خودشو بر هنه کرده بود . جامون  واسه سکس کمی تنگ و سخت بود با این که یه فضای باز پهنی هم بین ردیف های صندلی وجود داشت . دهن من رو کوس مینا بود و دهن  ماریا هم رو کیر من .. سر و صدای ماشینهایی که میومدن و می رفتن . آخ که چقدر حال می داد میون این همه جمعیتی که در رفت و آمد بودند دو تا کوس نابو کردن .. باید یه خورده عجله می کردم وگرنه مسئولین دانشگاه اگه نگیم دلواپس می شدند شاید یه کاری واسشون پیش میومد . تا یک ساعتو می شد بست به ترافیک ولی بیش از اون دیگه به ریسکش نمی ارزیدکیرمو از دهن ماریا بیرون کشیده و کوس مینا جونو هدف گرفتم . ماریا دیگه می دونست باید ساکت بشینه و حرفی نزنه .  شایدم حوصله کل کل کردن با منو نداشت . روی صندلی کنار مینا نشست و توی اون جای تنگ پاشو از وسط باز کرد که یعنی کوس اونم آماده به خدمته . کوس تنگ تری داشت . حداقل از بیرون که این طور به نظر می رسید . دستامو به پشت صندلی چسبونده و با فشار طوری خودمو رو به جلو حرکت می دادم که بدنم رو تن مینا کاملا بچسبه و بهش فشار زیادی نیاد و کیرمم تا ته کوسش بره -اوووووووخخخخخخ ایمان تو رو به دین و ایمونت قسم تا بهم حال ندادی و آبمو نیاوردی نری سراغ اون یکی کوس -تا نظر اون کوس چی باشه .. -مینا من یکی موافقم دندون رو جیگر بذارم به شرطی که فردا صبح من یه دو ساعتی رو دیر بیام و تو کارمو انجام بدی .. -کنیزتم ماریا .. اصلا می خوای تمام روز نیا -نه همون دوساعت کافیه فقط نیام ببینم که همه چی  و همه جا ریخت و پاشه .. بسوزه پدر هوس که چه جوری رامت کرد .. در حال گاییدن مینا رفتم زیر گوش ماریا و گفتم ازت ممنونم -منم ازت ممنونم فقط باید منو بیشتر از اون بکنی . چون اون موقع وقتی یه بار آبت بیاد دیگه راحت تر و بهتر می تونی به من حال بدی . .. فقط چیزی به مینا نگو .. -آهای شما دو تا دارین چی بهم میگین .. با این حال در حال بوسیدن لبای ماریا کیرمم توی کوس مینا فعالیت می کرد … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها