داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

ساک توی اتوبوس

دوستان گرامی درود
بازم اومدم با یک داستان واقعی دیگه تقریبا 20 سالم بود که داشتم از مشهد با اتوبوس میرفتم شهرستان خیلی هم خوابم میومد و چند وقتی سینگلم بودم
راستی خوشتیپ و بدنساز هم بودم اون وقت ها
اتوبوس خیلی شلوغ بود به راننده گفتم میخام استراحت کنم میرم صندلی 5 تایی اخر گفت برو راحت باش هنوز 10 دقیقه از حرکت نگذشته بود که نگه داشت و سه تا خانم و چندتا بچه رو که با هم بودن سوار کرد
اونا هم اومدن 5 تایی اخر نشستن یکیشون خیلی خوشگل و لب قلوه ای بود ولی کمی روستایی طور
من به راننده گفتم اگه اشکالی نداره من برم اون بالا پشت شیشه بخوابم گفت اشکالی نداره منم اصلا تو فاز این خانما نبودم
داشتم چرت میزدم که دیدم پشت کله خانمه خورد به دستم منم تکون نخوردم هی دیدم چند باری زد به دستم نیم ساعت که از حرکتمون گذشته بود همه خوابیده بودن و همه جا تاریک بود منم دستم هی بیشتر اویزن میکردم که یهویی دیدم دستم خورد به صورتش و با زبونش نوک انگشتم و لیس زد
واااااای نگم براتون کیرم شققققق شده بود منم سریع درستم و از پشت انداختم تولباسشو از پشت سینه هاشو گرفتم و حسابی مالوندم بعد سرشو اورد پشت پرده یه لب داد با اون لبای قلوه ای که روحم پرواز کرد اون موقع اون از من 6 یا 7 سال بزرگتر بود
دستشو گرفتم و بردم رو کیرم تا لمس کرد دیدم چشماش گرد شد
حالش عوض شد خلاصه دستمو تا ارنج کرده بودم توی شرتشو کس کونشو میمالوندم حسابی حشری شده بود و اما نمیتونست داد بزنه دوباره سرشو اورد پشت پرده منم کیرمو اوردم جلو صورتش با یه ولعی میخورد که مغزم تیر میکشید
اینقدر خورد که آبم اومد تو دهنش بازم ولم نمیکرد و تا آخرین قطره رو خورد
حسابی کیف کردیم گوشیم خاموش شده بود اونم شمارشو بارژ نوشت رو یه کاغذ داد بهم منم که هم خسته بودم هم ارضا شده بودم بیهوش شدم
وقتی رسیدیم بیدار شدم دیدم زودتر پیاده شده
سریع رفتم خونه دوستم و گوشیم رو زدم تو شارژ و زنگ زدم دیدم خاموشه تا یک ماه پشت سر هم زنگ میزدم و خاموش بود حالا نمیدونم سر کار گذاشته بود یا اتفاقی افتاده بود ولی حسابی تو کف کوسش موندم
ولی ازین اتفاق ها برام زیاد افتاده که تو داستان های بعدی حتما میگم
دوستون دارم. ر ضمن من عاشق سکس چت کردنم اونم یواشکی و به صورت ناشناس
نظراتونم برام مهمه

نوشته: Mohsen7181

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها