داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

لذت خیانت

سلام خدمت همگی.اولین باره که دارم مینویسم.و این یه خاطره واقعیه.منم‌مثل همه اسمها رو عوض کردم. اسمم امیده و تو یه شرکت خصوصی کار میکنم که از شهرستان اومدن تهران و شعبه زدن.کارکنای شرکتم همه فامیل و آشنا هستن.یه خانم ‌متاهل داریم که خواهر زنه یکی از مدیران اونجاست و خیلی خوشگله از اول که به هم معرفی شدیم چون کارمون بهم نزدیک بود همیشه پیش هم بودیم و کارهای شرکت و هندل میکردیم. مهناز دختر خوشگل و خیلی شیطون که با وجود خوشگلی کمبود محبت شدید داره و دوس داره همیشه تو در دید جمع باشه. ما خیلی وقتا با هم حرف میزدیم و این حرف زدن باعث شده بود که بهم نزدیک بشیم و اطمینان کنیم.از شوهرش راضی نبود و گله داشت که شبا پیشم نیست و میره پیش رفیقاش و تا ساعت یک و دو نمیاد.اوایل با هم تلفنی بعد کار حرف میزدیم و کم کم حرفامون بوی شهوت گرفته بود و اینکه مهناز بدتر از من چقدر حشریه و همیشه انگشتاش تو شورتشه.تا جایی که به واسطه یکی از دوستاش یه دیلدو جور کرده بود که اولین راز مشترک بین من و خودش بود. یبار ازش خواستم که دیلدو رو بیاره و آورد.بعد گفتم یکم کصشو از رو بماله اولش امتناع کرد ولی بعد یهو دامنش زد بالا و از رو شورت شروع کرد مالیدن.من فقط میخواستم از رو بزاره رو کصش ولی داد بالا و شروع کرد به مالیدن. شورتتو میدیدم که کم کم داره خیس میشه. منم کیرم و گرفته بودم دستم و داشتم میمالیدم.بهش گفتم سارا میشه یه خواهش کنم .گفت بگو.گفتم فردا با جوراب شلواری بیا شرکت.البته روش شلوار می پوشید اول گفت دیگه چی و اینا ولی بعد گفت برات می پوشم ولی فردا نه.ما پنجشنبه ها تعطیلیم و یادمه که یکبار که شرکت حسابی بهم ریخته بود و باید تا شنبه جمعش میکردن چون مدیر قرار بود از شهرستان بیاد و گزارش بدیم بهش. واسه همین سارا گفت من پنجشنبه میام و حسابها رو درست میکنم فقط تنهایی میترسم و یکی با من باشه.رییسمون گفت امید تو بیا چون نزدیکم به محل کارم.فردا صبح من زودتر اومدم و چایی گذاشتم و منتظر شدم تا بیاد.زنگ زد و تا در و باز کنم اومد بالا.بهو دیدم واااااای با لباس بیرون و جوراب شلواری اومده. وقتی اومد هاج و واج مونده بودم و نمیدونستم چی بگم.با اینکه خودم خواسته بودم ازش ولی فکر نمی کردم جلوم در بیاد. کیرم داشت می‌ترکید تو شورتم. رفت نشست رو میز و گفت بیا تا پشیمون نشدم برو وسط پاهام.رفتم‌نشستم وسط پاهاشو جورابشو گرفتم و جر دادم که با یه ذوقی گفت تخم سگ باید برام بخری یکی. گفتم چششششمم برات ده تا میخرم که هر وقت اومدی یکیشو جر بدم.مهناز اونقدر دیر به دیر کس میداد که زبون اول و که زدم آب کصش راه افتاد.من‌ عاشق کس خوردنم و آب کس دیوونم میکنه. خودم سیر نمیشم از خوردن کس. جوری میخورم که از شدت لذت طرف بشاشه روم.عاشق این کارم.خلاصه وسطای خوردن بودم و شق کرده بودم که گفت فعلا بسته کارتو خوب انجام دادی و خرم کردی ببینم کیرم مثل زبونت خوب هست…گفتم جون بخواه عزیزم الان نشونت میدم.سر کیرم رو با آب کصش خیس کردم و اول چوچولشو یکم مالیدم و بعد سرشو آروم کردم توش و همونجا نگه داشتم. یه آخ کوچیک گفت و تو چشاش خیره شده.تا اومد بگه چیه …یهو تا ته کردم تو کصش و جیغ زد و زد تو گوشم. تا ظهر ۶ بار کردمش و از کس و کون حالشو جا آوردم و خودمم حال کردم…داستانم واقعی بود.و بازم خاطره دارم.اگه خواستید بگید تا بنويسم.ببخشید داستان واقعی یود ولی فن نوشتن ضعیف بود.بهترش میکنم.قربون همگی****

نوشته: امید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها