داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

لذت ناب اولین خیانت

سلام. خاطره ای که براتون تعریف میکنم دقیقا ماله یک ماهه پیشه. از اونجا که دوست ندارم هیچ دروغی نوشته شه اسمی از خودم نمیبرم و فقط اسامی که مهم نیستن و به اسم واقعیشون میگم. من 22 سالمه و متاهلم. دختر تپلی ام و فوق العاده داغ. ازدواجم با همسرم از یه دوستیه دختر پسری شروع شد و قبل از اون کسی حتی دستمم نگرفته بود. نوزده سالم بود که عروسی کردیم. تو دورانه نامزدی خیلی داغ و پر انرژی بود ولی بعد ازدواج یهو از این رو به اون رو شد. شده بود وقتایی که در ماه فقط یه بار سکس داشتیم و این واقعا اذیتم میکرد. دو سال به این منوال گذشت و توجهش بهم روز به روز کمتر شد. کار به جایی کشید که روزی یک بار خودارضایی میکردم. کم کم سمته سایتای دوست یابی و یاهو کشیده شدم و شبا با حرفاشون خودارضایی میکردم. این اواخر با پسری به اسم امیرحسین آشنا شدم که همشهریم از آب درومد. اولش خواستم بزنم زیرش و ایگنورش کنم چون میترسیدم بعدا واسم شاخ بشه. ولی کم کم با حرفاش منو وابسته ی خودش کرد. شبا برام حرفای سکسی میزد و منم تا مرز جنون میرفتم.

یه روز بهم پیشنهاد داد برم خونشون و از نزدیک ببینتم. نمیدونم چی شد که تو یه لحظه قبول کردم. برای فردا صبح قرار گذاشتیم. با هزار استرس و هیجان رفتم حموم و خودمو تر و تمیز کردم. صبح بعد رفتن شوهرم با ظاهری شیک و مرتب حاضر و آماده منتظر آژانس ایستادم. یه شلوار جین سرمه ای پوشیدم با یه لباس که یقش باز بود. قبلا بهش گفته بودم تو دیدار اول سکس نمیخوام چون واقعا میترسیدم و عذاب وجدان داشتم. خلاصه با هزار ترس و لرز رسیدم خونشون. پسر خوش پوش و خوش چهره ای بود. با یه شلوارک و یه تاب اندامی جلوی در ایستاده بود. تعارفم کرد و با هم دست دادیم. نگاهش خیلی معمولی و دوستانه بود و همین یکم استرسم و کمتر کرد. مانتومو در آوردم و روی کاناپه با فاصله ازش نشستم. یکم از خودمون گفتیم. اون از کارش گفت و منم چیزایی الکی و سرهم بندی بهش گفتم چون دوست نداشتم هیچی راجع بهم بدونه. موضوع کشیده شد سمته اینکه شوهرم هیچ وقت ارضام نمیکنه و تو همون ماهی چند بار سکس فقط به فکر خودشه. با تعجب گفت:

من همیشه تو روابطم اول زن و ارضا میکنم. این کاری که اون میکنه کار حیوونیه. بعد از گفتن این حرف به آشپزخونه رفت و با دو تا لیوان شربت آلبالو برگشت که از ترسم لب نزدم. وقتی برگشت نزدیکتر بهم نشست. درست کنارم و دستش و گذاشت روی رون پام.
رونت پره… دوس دارم. با خجالت و استرس نگاهش کردم که لبش رو آورد جلو و شروع کرد با لبام بازی کردن. نفسامون به هم میخورد و خمار میخندیدیم. زبونش و روی دماغم کشید و گفت:
دوس داری واسه یه ساعت ماله من باشی? “نه” ی آروم و بانازی گفتم که سرش و یهو جلو آورد و لب گرفتن وحشیانمون شروع شد. موهاش پرپشت بودن. با دست چنگ میگرفتم و وحشیانه لباشو مبخوردم. دستش و انداخت تو سینه هام و همون طور که لب میگرفت یکیشو انداخت بیرون. بعد روی کاناپه ی سه نفره هولم داد که درازکش شدم. روم خوابید و همونجور که ازم لب میگرفت سینه هام و چنگ میزد. وقتی تو حین لب گرفتن چشمم و باز میکردم و میدیم با چشم بسته اونجوری داره لبامو میخوره دیوونه میشدم. شورتم خیسه خیس بود. بولیزم دکمه دار بود. دکمه هاشو باز کرد. بی حال گفتم “چیکار میکنی?” جواب نداد و بازشون کرد. سوتین مشکی ابری ای تنم بود. با دست سوتینم و داد پایین که دو تا سینه هام پریدن بیرون. زبونش و روشون میکشید. داشتم روانی میشدم. آه و نالم بلند شده بود. یکیش و میمالید و اون یکی رو زبون میزد. داشتم جون میدادم که بخورتشون ولی فقط لیس میزد. آخرش سرش و به سینم فشار دادم و گفتم.“بخورشووووون” انگار منتظر همین بود که به سینه هام حمله کنه. تو زندگیم این همه به اوج شهوت نرسیده بودم. چنان سینمو با صدا و از ته دل میمکید که تا شلوارم از آب کوسم خیس بود. نفس نفس میزدم. دست از خوردن برداشت. سرمو بلند کردم و دیدم کیرش و تو همون حالت از شلوارک آورده بیرون. پاهاش و این ور و اون ورم گذاشت و اومد بالا. کیرش و مقابل دهنم گرفت. با چشای خمار گفت:
میخوری یا بدت میاد? اونقدر حشری بودم که دهنم و باز کردم. کیرش و چند بار تا ته کرد تو گلوم که داشتم خفه میشدم. لباشو حالت خاصی میکرد و از ته دل مبگفت جووووون. بعد از پنج شیش بار این کار و کردن رفت سراغ شلوارم. دستمو گذاشتم رو دستش و گفتم:
اینو نه… خواهش میکنم.
کاریش ندارم فقط ور میرم… دستمو برداشتم. دکمه شلوار جینم و باز کرد. کوسم و از روی شورت بوسید و یه دفعه ای هر دو رو با هم پایین کشید و از پام در آورد. سرش و برد روی کوسم و چند بار با زبون لیسش زد بعد نگام کرد و گفت:
ببین حال دوتامونم خرابه. دختر نیستی که بترسی. بذار حال کنیم! شهوت بهم غلبه کرد و هیچی نگفتم. پاهامو باز کرد و کیرش و رویکوسم گذاشت. هر دو روی مبل جا نمیشدیم. برای همین ازم خواست برگردم سمته رو به رو و پامو باز کنم. اونم پایینه مبل زانو زد و کیرش چسبید به سره کوسم. زانوهامو گرفت و نگام کرد. داشتم از شهوت لبام و گاز میگرفتم. همینجوری که قربون صدقم میرفت یهو کل کیرش و کرد تو. از لذت ” آییییییییی ” بلندی گفتم که با شهوت گفت:
جونه دلم? داد بزن… بگو ماله امیره این کوس! من با لذت ناله میکردم و اون تلمبه میزد. داشتم روانی میشدم. با شصتش چوچولم و ماساژ میداد. کیرش و توی کوسم هم تلمبه میزد و هم میچرخوند. سینه هامو گرفت تو دستش و گفت:
کجات بریزم عمرم? داره میاااااد لامصب. لباسم و کنار دادم و گفتم بریزه روی سینم. با یه حرکته سریع زود بیرون کشید و روی سینم همش و خالی کرد. آبش داغ بود. معلوم بود خیلی خودارضایی میکرد چون سر 5/6 دیقه آبش اومد. ولی تو همون مدت خیلی حال کردم چون با شهوته تمام داشت منو میکرد. بعد سکس تا بره دستشویی و برگرده منم تو روشویی و با دستمال خودم و تمیز کردم و حاضر و با مانتو نشستم. حالا که لذت تموم شده بود پشیمون بودم. خیلی زود خداحافظی کردم و با تاکسی بی سیم رفتم خونه تا سه نشه و نتونه از آژانس یه وقت آدرسم و بگیره. بعد اون دیگه نرفتم یاهوو و سعی کردم دیگه باهاش در ارتباط نباشم تا امروز ولی اعتراف میکنم اون تپش ثلب و هیجان و استرس و لذتی که باهاش داشتم واقعا خیلی ناب بود و به پشیمونیش می ارزید. ببخشید طولانی شد خواستم مو به مو بنویسم.

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها