داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

فقط مال تو 2


-عزیزم دانی جون دانی خوشگله من همون جوری که می خواستی . کوسمو واست برق انداختم یه تیکه موی روشو گذاشتم بمونه . ببین به رنگ بنفش مش کردم خوشت میاد ;/;…. خاک برسرت مادر که بهشت زیر پات نباشه فعلا که کیر این دانیال زیر پاته . دانیال در حال لیسیدن کوس  مامان بلوز اونو در آورد و با دستای خودش سوتین خوشرنگ و توری مامانو هم بازش کرد . لکنت زبون گرفته بودم  . اگرم می خواستم جیغ بزنم و بپرم وسطشون نمی تونستم . حیف از این مامان که با این اندام آبدارش خودشو لخت کرد و جالب اینجا بود که وقتی داشت خودشو لخت می کرد کیر پسره رو از دهنش در نمی آورد . می ترسید مامان ازش بقاپه . مهسا چته تو . من اگه بخوام کیرشو از دستت دربیارم تو می تونی در جا کوستو بذاری تو دهنش -مامان چی داری میگی تو!  تو که کیرو تو دهن نمی ذاری در جا می شینی روش تا بره توی کوست .-دانی جون این همه دانشجوی عزب داریم امشب یکی دیگه رو نمی تونستی با خودت بیاری که این دختره این جور آبرومونو نبره ;/;-من خودم هر دوتاتونو حریفم . واسه چی به یکی دیگه رو بدم و راهشو به این جا باز کنم -مامان این تویی که همش آبرومو می بری . حساب اینم بکن که من اونجور که دوست دارم نمی تونم کوسمو بندازم تو کار . تو باید هوای دخترتو داشته باشی . شیطونه می گفت برم وسط اونا و حداقل خواهر خودمو بگام ولی غیرتم اجازه نمی داد . هم تو مرام من نبود که وصله تنمو بگام وهم این که نمی خواستم بیشتر از این روشونو باز کنم . سه تایی کاملا برهنه رفته بودند تو هم . هرکی به هر جایی پیله می کرد . مهسا کونشو گذاشته بود رو سر دانیال و مامان هم از پشت رو کیرش سوار شده بود . مهشید جون شده بود زاویه حاده و دانیال قائمه ومهسا هم به صورت منفرجه روسر پسره قرار گرفته بود . خیسی کوس مامانو که روی کیر می دیدم حرص می خوردم . داشتم آتیش می گرفتم . باید به این وضع خاتمه می دادم . چرا اونا باید این قدر حشری باشن -آقا دانیال اون دفعه دونفر بودین و خوب بهم رسیدین و مزه ام داد . حالا امشب باهام می خوای چیکار کنی که من تامین شم . مامان اصلا اجازه نمیده -مهسا تو که اخلاق منو می دونی . عادت دارم تا صبح تو بغل دوست پسرم لخت باشم اصلا کی به تو گفت خودتو به ما بچسبونی -فقط از خدا میخوام بابا باخبر بشه -حالا منو تهدید می کنی .. ولی مامان حسابی ترسیده بود -ببین مهسا جون من و تو باید با هم کنار بیاییم اگه از آقا دانیال خواهش کنیم اول باهات یه نیمساعتی مشغول شه میری اتاق خودت و تا صبح پیدات نشه ;/;-قبوله مامان تا وقتی که ارگاسم شم . الان خوبیش هم اینه که تازه نفس تره .. زرنگی کردم و از بعضی صحنه ها هر چند ضعیف و با تنظیم ذهنی ازشون عکس و فیلم گرفتم . دانیال لب و زبونشو گذاشت رو کوس مهسا و اونو می لیسید . مهسا هنوز هیکل و کون دخترونه ای داشت هر چند این اواخر یهویی چند کیلو چاق تر شده بود وسینه هاش هم درشت تر . پس علتش این بود ;/;ومامان مهشید هم خودشو به اون دو نفر رسوند و انگشت وسطیشو با خیسی کوسش تر کرد وگذاشت تو سوراخ کون دخترش مهسا که خواهرم باشه . مهسا جیغ می کشید مامان نه نه دردم میاد عجله چیه ! دانی جونم خودش با کیر خودش راه رو باز می کنه -بس کن مهسا این تدارکی که تو دیدی تا چند ساعت دیگه هم کیر نمیره توی کونت من که اینجا برگ چغندر نیستم . فکر کمر پسر مردمم بکن دیگه -تو نمیخوای غصه کمر پسر مردمو بخوری فکر خودت باش که تا دوروز دیکه هیشکی نگات نمی کنه -برو ببینم دختره نی قلیونی . هیکل خودتو با هیکل من مقایسه می کنی ;/; دانیال با من بیشتر حال می کنه . اون نامرد که میون دو تا کوس و کون مفت سرگردون شده بود واسه این که زودتر به غائله ختم بده با دستش انگشت مهشید رو از کون مهسا بیرون کشید و لبهای مامان مهشیدو بوسید و گفت عزیزم یادت باشه تا صبح تو بعل منی . چند دقیقه مهلت بده . من که نمی تونم کیرمو فرو کنم تو کوس مهسا . اول با میک زدن باید ارضاش کنم و بعد هم بکنم تو کونش . مامان مثل یه بچه حرف گوش کن از دوست پسرش اطاعت کرد وپسره به طرز وحشیانه ای افتاد به جون کوس آبجی مهسا . از اون فاصله نمی شد جزئیاتو دید . فقط می دیدم که مهسا از هوس زیاد پاهاشو به این طرف و اون طرف پرت می کنه .  پس از چند لحظه ساکت شد . دانیال کمرشو گرفت و بلندش کرد . اونو پشت به خودش قرار داد و یه دستشو گذاشت جلوی دهن مهسا و با آخرین زورش به کون خواهرم فشار می آورد . به نظرم اومد نصف کیر دانیال رفته باشه تو کون مهسا چون از اون فاصله که من می دیدم نصف کیر غیبش زده بود . سوراخ کون مهسا قورتش داده بود -مهسا داره میاد داره میاد . مهسا نمی تونست حرف بزنه چون دانیال جلوی دهنشو داشت به جای اون مهشید می گفت دانی عزیزم خالی کن خودتو . به کمرو اعصابت فشار نیار . هنوز خیلی کار داری . دستشو گذاشت روی اون نصفه کیری که بیرون بود -اوووووفففففف شما مادر و دختر منو کشتین . چقدر اکشن و فعالین شما دوتا . از کیر من داره سیل راه میفته -یادت باشه باید منو هم غرق کنی . فعلا سیلت مهسارو ببره یه طرف بندازه بعد باید بیاد سراغ من -جاااااااااان داره میاد می ریزه .. دوست داشتم زمین دهن باز کنه و منو ببلعه آب کیر دانیال از سوراخ کون مهسا در حال بیرون ریختن بود .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها