داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فشار غافلگیرانه کیر بزرگ تو سوراخ کونم

سلام من اسمم شایان الان 27 سالمه دقیقا از وقتی که به بلوغ جنسی رسیدم علاقه زیادی به سکس و شهوت داشتم ولی ازونجایی که پسر سفید و خیلی خوشگلی بودم و کون گردو درشتی داشتم خیلی زود توجه پسرای محله رو به خودم جلب کردم و شدم کونی محله ترس از سوراخ کون دادن باعث میشد لاپایی بدم افتاده بودم سر زبونهای پسرای محله تقریبا هر روز توسط چندتا از جوون های محله خفت میشدم و بهشون میدادم این وسط چندتا از پسرا بودن که دوستای ثابتم شده بودن و برای باز کردن سوراخ کونم تلاش زیادی میکردن ولی من همیشه میترسیدم و کونمو سفت میکردم خیلی زیاد دادم ولی الان میخوام قصه خفت شدنم توسط غلام و محمد تو روز جمعه صبح رو براتون تعریف کنم

صبح رفتم هموم موی زیادی نداشت بدنم 19 سالم بود ولی همون یک مقدار رو با کرم موبر کاملا از نوک پا تا زیر گردن شیو کردم شلوار جین سفید جذب پوشیدم جوراب کالج سفید و کتونی و یه تیشرت سفید و از همه مهمتر یه شرت سفید خوشگل سکسی که از کویتی های استانبول خریده بودم رو تنم کردم رفتم بیرون هنوز به سر کوچه نرسیده بودم که غلام رو دیدم و اومد سمتم منم که میدونستم دیدن غلام یعنی باید بری و بدی
خلاصه با غلام سوار موتورش شدم و رفتیم سر راه یکی از دوستاش که اسمش محمد بود و خیلی خشن بود رو پشتم سوار کرد قبلا چندبار ازش کتک خورده بودم خیلی ازش میترسیدم
خونه غلام اینا خالی بود منو بردن اونجا وقتی لباسام رو در آوردن و بدن سفید و خوش تراشم رو دیدن مثل دیوونه ها شروع کردن به لیسیدن همه جام غلام مدام میگفت تو باید دختر میشدی موندم با این بدن چطوری پسر هستی محمد کیر بزرگش رو گذاشت تو دهنم منم واسش ساک میزدم 20 دقیقه ای واسه جفتشون ساک زدم که محمد منو به کمر خوابوندش و پاهامو داد به غلام که پشت سرم نشسته بود و کیرش رو گذاشته بود روی صورتم متوجه نیت محمد شدم عزمش رو جزم کرده بود از کون بکنه منو منم بهش گفتم خواهش میکنم نمیتونم همون لاپایی بکنید ولی گوشش بدهکار نبود حسابی کونمو تف مالی کرد سر کیرش رو گذاشت روی سوراخم غلامم سفت از مچ پاهامو نگهداشته بود منم کونمو هی سفت میکردم چون میترسیدم کیر به اون بزرگی بره تو کونم این فرآیند که محمد هی فحش میداد و بلند سرم داد میزد که کونی مادرجنده شل کن بهت میگم شل کن بعد محکم با دستش زد روی رون پام خیلی دردم گرفت دیگه گریه داشتم میکردم واقعا نمیتونستم شل کنم کیر محمد هم به شدت سفت شده بود مثل آهن یهو گفت شل کن محکم نمیکنم منم یه لحظه اعتماد کردم و فقط یخورده شل کردم سر کیرش قشنگ چفت سوراخم بود تو یه لحظه با تمام قدرت فشار داد کیرش رو توی کونم آخخخخخخخخخ چنان دردی تمام وجودم رو گرفت که مثل فنر بدنم باز و کشیده شد داد زدم و غلام به محمد گفت مادرتو گاییدم چیکار میکنی پاره کردیش تو حالت کاملا کشیده دستم رو گذاشتم روی سوراخ کونم و مثل مار غلط میخوردم و گریه میکردم که دیگه به لاپایی رضایت دادن و ارضا شدن این خاطره شاید اونروز برام خیلی دردناک و وحشتناک بود ولی الان یادش برام لذت بخشه چون الان کون خوشگلم کیر درسته قورت میده امیدوارم خوش باشید .

نوشته: شایان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها