سلام اسم من ایدینه و این داستان مال ۳ سال پیشه که من کلاس هفتم بودم و کاملا واقعیه و گیه سال جدید بودو مدرسه یه شعبه جدید زده بود با کادر جدید که یه ناظم و معاون مدیر بود که من نمیشناختمشون نمیخوام مثل بقیه بقیه بگم کون گندسو سفیدمو اینا ولی از بقیه خیلی سکس تر بودم که حتی خیلیا منو با دخترا اشتباه میگیرن جون سینه هامم بزرگه برای همینم بچهای مدرسه همش اذیتم میکردن برای همین اکثرا زنگ تفریحا بیرون نمیرفتم و کلاس ورزشم نمیرفتم با اتوبوس باشگاه تو کلاس میموندم خب تا هفته ها اول همه چیز نرمال بود تا اینکه این ناظم جدیده که فامیلش کیانی بود خیلی رفتاراش غیر طبیعی شد نه فقط با من با همه کلا بعدا صداش در اومد مثلا راجب جق با بچه ها حرف میزد یا میومد منو میدید میگفت میره توشا (منظورش کیرش بود) یه جوری میگفت که واضح نباشه منم خودمو به نشنیدن میزدم بعد دیگه اینکاراش بیشتر شد یا مثلا وقتی من یه جا وایسا میومد پیشم ممه هامو میگرفت یا کونو میگرفت منم چیزی نمیگفتم راجب هیکل و قیافشم بگم که قد بلند بود بعد موهاشو میداد بالا ریشم داشت چاقم نبود سنشم میخورد بالای ۳۵ باشه همیشم چهارخونه میپوشید بعد همنجوری یه مدت بود اینجوری بود حتی جملاتشم بیشتر میشد مثل شق کردم کیرم راسته یا کص میخوام یا دلم میخواد بزارم دهنم کلا خیلی حشری بود همیشه دیگه وقتی من ورزش نمیرفتم زنگ اخرم بود همیشه همه معلما و مدیرو اینام میرفتن این میموند که بچها میان کیفاشونو بردارن برن خب من اکثر اوقات میومد تو کلاش که مثلا به من سر بزنه میشست رو صندلی معلم میگفت بیا بشین رو پام برام تعریف کن امروز چیکارا کردی که همیشه من حس میکردم کیرش شق شده بالا و پایین میشد میخورد به سوراخ کونم اونم حال میکرد شاید بگید چرا به کسی نمیگفتی خب من همچینم بدم نمی اومد ولی نمیخواستمم بگه خودت میخواستی اونم با یکی از کادرا مدرسه بگذریم بعد دید من پا نمیدم دفعه بعدی اومد درو بست به بونه اینه لباسشو بده تو شلوارش شلوارشو کشید پایین که شرت داشت ولی من زیر چشمی دیدم کیرش با اینکه خواب بود تو شرتش زده بود بیرون بعد اون روز کلا من خیلی میخواستم بهش بدم ولی نمیخواستم خودم پا پیش بزار رفت تا هفته دوباره زنگ ورزش بود اینم اومد به همون بونه قبلی که لباسشو بده تو شلوارش ولی وقتی کشید پایین پرام ریخته بود کیرش شق بود بعد حالا نمیخوام بگم خطکش گزاشتم ولی بالای ۲۰ سانت بود جوری که شرتش که گشاد بودو داده بود جلو از بغلش تخماش افتاده بود بیرون منم خیره شده بودم چشام گرد شده بود گفت دوستش داری ؟ منم چیزی نگفتم بعد اومد جلو جوری که کیر جلو صورتم بود گفت من که میدونم دلت میخواد تعارف نکن دیگه طاقت نیوردم گفتم اره کیرشو از شورتش در اورده بودم خیلی کلفت بود بعد گفت ساک بزن منم کیرشو بزور کردم تو دهنم از پورنا یاد گرفته بودم چه جوری ساک بزنم ولی کیرش انقدر گنده بود تا نصف بیشتر تو دهنم نمیرفت همین موقع گفت انقدر منتظر این لحظه بودم ایکاش زودتر پا میدادی دیوث و محکم کیرشو فشار داد که بیشتر بره تو داشتم خفه میشدم واقعا که گفت بسه حالا شلوارتو در بیار منم گفتم باشه ولی تاحالا ندادم اروم بزار تو گفت جوون چطوری تورو تاحالا نکردن تا شلوارمو در اوردم پشمام ریخت که من یدونه مو هم ندارم گفت به عجب چیزی هستی فقط مونده سوراختو با کیرم افتتاح کنم بعد سوراخمو یکم خورد و با زبونش خیس کرد که خیلی راحتر بره تو به ۵ دیقه خورد بعد با انگشتات باز کرد سوراخمو یه تف انداخت رو کیرش و نوکشو اروم فشار داد تو منم آهم بلند شد اونم خوشش میومد یکم نگه داشت جا باز کنه بعد بیشتر داد تو منم داشتم جر میخوردم ولی گفت طوری نیست داد بزن کسی جز ما نیست در مدرسرم قفل کردم بعد شروع کرد تلمبه زدن منم خیلی دیگه دردم نمی اومد بیشتر لذت بود ولی اونم خیلی تند تلمبه نمیزد که جر نخورم همون موقعم با دستاش ممه هامو میمالید یه ۱۰ دیقه تلمبه زد گفتم چرا ابت نمیاد گفت تاخیری خوردم بعد کیرشو در اورد منو برعکس کرد مدل فرغونی دوباره کیرشو گزاشت توم و تلمبه زد ولی سرعتشو بیشتر از قبل کرد همون موقعم میگفت افرین دیگه کونی خودمی از این به بعد همه نمراتت بیسته همینارو میگفت و تلمبه میزد منم آه آه میکردم که گفت داره ابم میاد مجبورم تو کونت خالی کنم که جایی نریزه کسی بفهمه منم گفتم باشه تا خالی کرد انگار یه مایع داغ مثل نسکافه غلیظ تو کونم ریخته بودن بعد گفت دلم میخوام کونمم بخوری خیلی حال میده من اولش بدم اومد چون کونش پشمالو بود بعد گفتم باشه سوراخشو چند دیقه خوردم و گفت بسه بعد شلوارامونو پوشیدیمو گفت ایدین خیلی عاشقتم میدونی چند وقت بود دلم میخواست امروز برسه و بعد ازم لب گرفت گفت از این به بعد وقتی تنهاییم منو مبین صدا کن بعدم شمارشو بهم داد بعدن چند بار دیگم سکس کردیم خواستید براتون مینویسم برای اینکه نگید چرا بچها نیومدن مدرسه بگم که زنگ ورزش یه ساعت بود بعد کلا کار ما نیم ساعت طول کشید
نوشته: ایدین