داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زندایی کون بزرگ

سلام اسم نمیگم ولی داستان واقعیه

داییم تازه ازدواج کرده بود با دختری ک خیلی ازش کوچکتر بود 11 سال اینا من تو عروسیش شعی کردم مخ دوستای زنداییم رو بزنم ک نشد ولی بعد فهمیدم ک دوستای زنداییم هم میخاسن با من دوس شن ولی نشد اینو از زنداییم شنیدم
گذشت ما رفت امد زیاد داریم کلا و راحتیم با فامیلا ولی اصلا لباس باز اینا نمیپوشیم حتی بدون روسری هم نیستن زنای فامیل بلاخره گذشت عروسی تموم شد زنداییم هم زود باهامون راحت شد و صمیمی بعد ک من نمیخاسم زیاد صمیمی بشیم ولی چون سنمون نزدیک بود ینی زندایی کوچکتر از من بود با من یکم راحتر بود ولی من بهش گفتم به من زیاد نزدیک نشو چون من زود با همسنای خودم صمیمی میشم اینو بهش هشدار دادم ولی اون گوش نکرد.
و رفته رفته صمیمی تر شدیم.
بلاخره الان یادم نمیاد اتفاق برا چن سال قبله سر چی ک بهش گفتم نمیدونم چ خبری بهش میخاسم بدم ولی قبل خبر دادن بهش ازش مژدگانی خواستم گفتم در قبال مژدگانی خبرو بهت میگم اونم هی اصرار میکرد و میگفت مژدگانی میدم ولی من قبول نمیکردم میگفتم باید اول مژدگانی بگی چیه بعد گفت کادو و پول و غیره من گفتم ن پ گفت چی من گفتم ی بوس اونم خندید و گفت فقط ی بوس گفتم اره گفت باشه ولی من دیدم رازیه گفتم بوس از لب گفت قبوله و خبرو بهش گفتم باز میگم یادم نمیاد چی بود.
بعد اون اتفاق فهمیدم اره میتونم زندایی رو بکنم جنده خودم دل زدم به دریا و باهاش صمیمی تر و دوست شدم تا حدی ک ازش از سکسش با دایی میپرسیدم چی دوس داره تو سکس و اینا .
بعد اون تو‌ هرموقعیتی که پیش میومد دسمالیش میکردم ولی واقعا کونش بزرگ بود قد کوتاه و خوش اندام کون بزرگ هیکلش خوب بود بعد اون قرار های یواشکی میزاشتیم تو ماشین برا ساک میزد اولش دندون میزد چون برا دایی ساک نمیزد بخاطر همون ناشی بود ولی بعد دو سه بار یاد گرفت خیلی حرفه ای ساک میزد و منک کم نمیزاشتم براش نمیخوردم ولی با دستام کوسشو براش بازی میدادم کوس جوشتی هم داشت تا ابش بیاد تقریبا هردو زود ارضا بودیم
بعد یبار تو ماشین اینقد همو خوردیم و لب بازی ساک و حال رازیشکردم از پشت بکنم دروغ نگم بعد اینکه به پشت دلا شد اروم کیرمو تو‌ کوسش میمالیدم طوری ک با اب کوسش کاملا خیس شد بعد اروم انگشتمو کردم تو کونش خیلی اروم اروم بعد انشگت دوم هم کردم ولی دردش میومد منم هی میگفتم الان تموم میشه و قربون صدقش میرفتم بعد کیرمو کبا اب کوسش خیس بود ولی باز تف زدم ک برا تو اروم سر کیرمو گذاشتم سوراخ کونش و اروم اروم داشتم حل میدادم تو خیلی دردش میومد خودشو میکشید جلو با زور نگهش داشتم و بلاخره کیرمو انداختم توش ولی دروغ نگم 6 7 تا تلمبه زدم ک دیگ نزاشت گفت درد داره. و بعد گفتم اشکال نداره بیا بخور اونم خوشحال کدمن رازی شدم اومد ساک مشتی زدو منم ابمو کامل خالی کردم تو دهنش اونم گفتم باید قورت بدی و داد به اجبار.
گذشت بلاخره دایی پرده زندایی و زد و این خبرو زندایی بهم داد منم از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم البته ن اینکه کوس نکرده باشم سکسای دیگ هم داشتم ولی این راحت و برام جذابتر بود.
گذشت و دایی برای نمیدونم چی چن روزی باید میرفت ی شهر دیگ من هم ک کیف میکردم دایی رفت و زندایی گفتم شب نزار کسی بیاد پیش ینی وقتی تنها میشد میرفت خونه مامانش منم گفتم به مامانش اینا الکی بگه اومده خونه ما چون خونه ما خیلی موندن و میمونن دایی اینا.
نقشه کشیدیم روزی ک دایی رفت اونم نقشه ها رو اجرا کرد منم موندم ساعت 11 شب شد تا همسایه هاشون بخوابن و کوچه خلوت شه بعد قبل رفتن قرص ترا انداختم اونم چند 200 بعد رفتم خونشون بلاخره تنها ما دوتا موندیم خونه ی شب تا صب رسیدم شروع کردم به بغل کردنش و خوردن لب و لوچش ی ی ربی خوردمش بعد اروم اروم لباساشو‌ کندم وای چ بدنی داره ی کون بزرگ بعد بازم خوردمش از لبش گرفتم اروم اومدم سکت سینه هاش ک اونم بزرگ 85 بود فشار دادم با دستام صدای اه اوه هش بلند شده لود نمیتونس خودشو کنترل کنه بعد خوردن سینه هاش اروم با زبون از سینه رفتم سمت کوسش( همه جاشو چون قبلش گفته بودم حموم کنه و تمیز کنه قبل سکس اونم کرده بود) و خوردم با زبون با چوچولش بازی کردم دیگ صداش خیلی حشری شده بود ده دقه ای خوردم و دوبار ارضا شد بعد اون شروع کرد به خوردن جوری میخورد ک نگو حشر جلو چشماشو بسته بود بعد کلی عشق بازی گفتم دراز بکش اونم دراز کشید و پاشو داد بالا گفت در احتیار تو منم خندم گرفت بعد اروم کیرمو گذاشتم رو سوراخ کوسش و کردم توش ی جیغ ارومی زد و اه و اه کرد چون تازه پردشو زده بود چن روز میشد گشاد نبود بعد شرو کردم ب تلمبه زدن ده دقه کردمش تو اون حالت و خواستم حالتو عوض کنم رو به بغل خوابوندم و پاشو دادم بالا باز از پشت اون گذاشتم تو کوسش و تلمبه زدم اینقد کردمش ک کیف میکرد و منم چ حالی میکردم دوباره حالتو عوض کردم و گفتم بشین روش اونم نشست و هی بالا و پایین میکرد صدای اه و اوهش خونه رو برداشته بود بعد کلی سکس انگار ابم نمیخاس بیاد اون چن باری ارضا شده بود یکم استراحت کردیم و دوباره شروع کردیم گفتم چهاردستو پاشو و کونو بده عقب وای چ کونی بود فقط کون میدیدم واقعا خوشگل بود بعد از پشت گذاشتم تو‌ کوسش باز صداش دراومد اوخخخ اخخخخ اوههه بکن بکن همش براخودته سیر نمیشد منم ک قرص انداخته بودم ابم نمیومد باز گفتم نمیشه گفتم از پشت بکنمت ابم میاد بلاخره بعد کلی اصرار قبول کردم اروم کیرمو گذاشتم جلو سوراخش و ازوم اروم دادم توش ولی این دفه تحمل کرد ن زیاد ی دو دق کردمش گفت دیگ نمیتونم و دراورد بعد دوباره درازش کش خوابید منم شروع کردم به گاییدنش باز اوووخ و اخش بلند شد بلاخره ابمو میخاس بیاد چون من چهار دستو‌ پا دلا بشه از پشت بگنم تو‌کوسشو دوس داشتم اون حالت موند منم هی تلمبه زدم بعد بلاخره ساعتی ابم و اومد ریختم پشتش دیگ واقعا خسته شده بودیم یکم بغل هم دراز کشیدم بعد ی سیگار روشن‌ کردم کشیدن.
و تا صب لخت بغل هم خوابیدیم چ‌حالی داد بعد صب ک‌پاشدیم بارم سکس کردیم ولی ایندفه ۱۵ دق ابم اومد.
این بهترین سکسمون بود و بدون استرس ترین سکس من.
بعد اون تو‌ هر فرصتی ک میشد میکردمش.
این بود یکی از داستان های من

نوشته: Vahidsaxxxxx

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها