داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عشق جوراب

اسمم سحره22سالمه دانشجو هستم قدم177 و وزنم54کیلو هستش این موضوع مال مرداد 1393میشه که من به نامزدی دوستم ستاره که همکلاسیمه دعوت شده بودم .خلاصه حسابی به خودم رسیدمو آرایش کردمو یه جوراب گیپوردار تا بالای زانو پوشیدمو یه شورت لامبادا با سوتین مشکی با یک دامن استرج کوتاه پوشیدم و بلوز آستین دار گیپوری و مانتوی بلندمم پوشیدمو رفتمو به نامزدی دوستم.

اونجا چندتا از همکلاسیهای دیگمم بودن مجلس قاطی بود و چون کسی منو نمیشناخت روسری و مانتوم را در آوردم تا راحت باشم یکمی شراب خوردم با کیک دوستم ستاره و نامزدش وسط مجلس شروع کردن به رقصیدن و برادر ستاره جوونها را بلند میکرد تا برقصند اسمش محمود بود دست من رو گرف و به زور بلند کرد آنقدر محکم دستمو کشید که رفتم توی بغلش صورتم کنار صورتش بود چند لحضه به چشمام نگاه کرد تو دلم گفتم نکنه منو جلوی دوستام ببوسه سریع گفتم باشه باشه آقا محمود من میرقصم رفتم کنار ستاره و شروع کردم به رقصیدن نامزدش رفت و نشست آنقدر هواسم به رقصیدن بود که یکدفعه متوجه شدم فقط من و ستاره داریم میرقصیم آخه خیلی با هم هماهنگ بودیم یکیمی دامن استرجم که خیلی کوتاه بود اومده بود بالا و گیپور جورابم دیده میشد حتی اگر کسی خم میشد شورتمو میدید خودم حس میکردم که چندتا از آقایون تو کف جورابام و غر کمرم رفته بودند سریع دامنمو مرتب کردم و دوباره دست تو دستهای ستاره میرقصیدم حسابی گرم شده بودم که محمود برادر ستاره هم به منو ستاره پیوست دستشو پشت کمرم میمالید و لبخند میزد قلبم تندتند میزد و یک 10دقیقه ای رقصیدیم که من گفتم ببخشید میرم دسشویی. دستشویی طبقه بالا بود محمود گفت من نشونتون میدم رفتم داخل و کمی عرقمو پاک کردم جوراب و دامنمو مرتب کردم اومدم بیرون دیدم محمود بیرون در ایستاده خیلی مودبانه گفت میشه یک خواهشی از شما بکنم گفتم بفرمایید گفت اینجا نمیشه بیاید اتاق من گفتم باشه دنبالش رفتم توی اتاقش سرشو انداخته بود پایین گفت میشه به پای شما دست بزنم و ببوسمشون؟ گفتم محمود آقا من دوست خواهرتم الان وسط نامزدیشه…گفت خواهش میکنم من عاشق پاهای تو هستم فقط میخوام بوسش کنم…قلبم تند تند میزد دوباره التماس کرد گفت خواهش میکنم منم از ادبش خوشم اومد گفتم باشه.منو خوابوند روی تختش و دراز کشیدم خودش پایین پام نشست و شروع کرد به بوسیدن کفش پاشنه دارم آروم کفشمو در آورد و از روی جورابم کف پامو میبوسید و لیس میزد بدجوری حشری شده بود صداش به نفس نفس افتاده بود انگشتای پامو دونه دونه از روی جوراب لیس میزد کف پامو بوس میکرد و لیسش میزد من قلقلکم میومد آروم آروم اومد بالاتر و ساق پامو بو میکرد و لیس میزد دستشو گذاشت لای پام و رونامو لیس میزد و بوس میکرد فکر کنم 5دقیقه فقط باسنم و لای پامو بوس میکرد دستشو گذاشت روی سینم وکمی فشار داد با زبونش جورابمو لیس میزد و بایه دستش از روی شلوارشو میمالید حسابی کیرش باد کرده بود سرشو برد زیر دامنم و آروم لبه شورتمو داد کنار و کسمو بوسید گفت عجب کس سفید و تمیزی داری و شروع کرد به لیسیدن کسم میک میزدو محکم بوسش میکرد منم با پاهام بغلش کردمو سر محمودو نوازش میکردمو آه میکشیدم زبونشو میکرد توی کسمو میچرخوند سوراخ کونمو لیس میزد و بوسش میکرد من حسابی حشری شده بودم سوتینمو کنار کشید و سینمو بوسید و شروع کرد به لیسیدن سینم کمربند شلوارشو باز کردم و شورتشو کشیدم پایین کیرش10سانت بود براش با دستم کیرشو مالیدم یه لب3دقیقه ای به هم دادیمو به حالت69 خوابیدیم روی هم کسمو داشت میک میزد زبونشو میمالید روی کسم این کار دیوونم میکرد و دیگه حسابی داغ شده بودم داشتم پرواز میکردم کسم داغ شده بود که ارضا شدم و محمود آب کسمو با ولع میک میزد و میخورد به من گفت میشه از پشت بکنمت؟…گفتم ببخشید من از هر دو طرف پلمپم.گفتم میخوای بخورم برات؟…گفت نه میخوام آبمو بریزم روی جورابات. گفتم باشه.به پشت دراز کشیدمو کیرشو گذاشت لای پام و شروع کرد به لاپایی کردن مدام کمرمو میبوسید منو برگردوند و از روبرو لاپایی میکرد لبامو میک میزد و سینمو میبوسید یکدفعه آبش اومد و ریخت روی جورابام آبش خیلی کم بود پرسیدم کمرت خالی بود؟…گفت من روزی 2بار خود ارضایی میکنم منو بوسید و ازم تشکر کرد و گفت من عاشق تیپ جورابم و ازم تشکر کرد هردومون بلند شدیم منم آب روی جورابمو تمیز کردمو رفتم برای شام.یک هفته بعد از نامزدی دوستم محمود به خواستگاری من اومد و الانم4ماهه نامزدیم و ازم خواسته موقع باز کردن پرده بکارتم جوراب گیپوردار با شورت توری بپوشم تا حالا چندین جوراب ساپورت با شورت و سوتین با رنگهای مختلف برام خریده محمود عاشق دیدن من توی جورابه امیدوارم زودتر با هم ازدواج کنیم از لطف شما ممنونم.

نوشته: سحر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها