سلام من ارش هستم 25 سالمه اهله تبریزم
من تقریبا 5ساله با دختری به اسم پریا دوستم ولی تا حالا غیر از دست دادن و بوسهای کوچیک کاره خاصی نکرده بودیم تا اینکه یروز داشتم با پریا حرف میزدم که دیدم یچیزایی تو حرفاش هست تا اون موقع حرفی در اون مورد نزده بود منم چون دوسش داشتم نمیخواستم با کارایی مثل پیشنهاده سکس از دستش بدم.خلاصه از حرفاش متوجه شدم که دلش میخواد باهم خیلی نزدیک باشیم حتی تا حد سکس.چند مدت گذشت خواهرم اینا رفتن مسافرت خونشونو سپردن دسته من منم فورا زنگ زدم پریا برا روز بعدش دعوتش کردم برا نهار خونه خواهرم اونم قبول کرد.تا اینکه فردا ساعت حدوده 12/30 بود رفتم دوتا پیتزا سفارش دادم اوردم خونه ساعت 1.30 بود پریا زنگ زد گفت دارم میام.یکم حول شده بودم اخه میخواستم بعده نهار پیشنهاده سکس بدم براش.
بالاخره پریا اومد نشستیم ناهارو خوردیم بعد ماهواره رو روشن کردم پریا داشت با کانالا ور میرفت منم سفره رو جمع میکردم که دیدم پریا رفت سراغه کانالهای سکسی دستش درد نکنه کاره منو اسون کرد.بهش نگاه کردم بهم خندید گفتم چیه هیچی نگفت رفتم نشستم رو کاناپه پیشش دستمو انداختم گردنش یه بوس از سورتش کردم که یهو دیدم یستشو انداخت دوره گردنمو شروع کرد به لب خوری در همون حال که کیرم داشت شلوارمو سوراخ میکرد دستشو برد روشو شروع کرد به مالیدن.پریا یه تاپه دو بند سفید تنش بود که سینه های سایزه 80 داشت پارش میکرد با یه شلوار لی خیلی تنگ منم شروع کردم از روی تاپ به مالیدن سینه هاش بعد رتم پایینتر رسیدم کوسشش دستمو به زور کردم زیره شلواره تنگش وای عجب کس نرم و تپلی داشت بعد تاپشو دراوردم خوابوندمش رو کاناپه شروع کرم به خوردنه سینه هاش کم کم داشت صداش در میومد ممممممممممم اهههههههههه بع پاشودیم لباسامونو دراوردیم وای بدنش نرمو سفید بود یه شرته لامبادا هم تنش بود که کس تپلش از کناراش زده بود بیرون دوباره خوابوندمش شروع کردم به خوردن کل بدنش شورتشو کشیدم بیرون پاهاشو باز کزدم شروع کردم به لیس زدنه کوس واییییییییییی عجب هلویی بود.ناله های پریا بلند شده بود زبونمو میکردم لای کوسش چوچولشو گاز میگرفتم اونم همش اخخخخخخخخخخخخخخخخ امممممممممممم.بعد 20دقیقه خوردن که پریا دیگه کاملا حشری بود کیرمو اورد گذاشتم لبه کوسش تا بزنم تو ولی با دستش هول داد و فهمیدمکه نمیخواد بکارتشو از دست بده نای حرف زدن نداشت با دستش کیرمو مالید سوراخه کونش منم که جریانو فهمیداه بودم به پشت بر گردوندم و شروع کردم با انگشتم به باز کردن کونش بعده چند دقیقه کیرمو گذاشتم رو سوراخشو فشار دادم پریا صداش بلند شد اخ مردم وای اخ دارم جر میخورم منم مشغوله تلمبه زدن بودم بعد از 10 دقیقه دیدم داره ابم میاد کیرمو دراوردم برگندوندمش گیرمو گذاشتم لای سینه هاش با چندتا تلمبه ابم پاشید به گردنو صورتش بعد یکم اونجوری روهم خوابیدیم بعد رفتیم حموم بعد پریا رفت خونشون ولی بازم حالش سره جاش نبود.امیدوارم خوشتون بیاد
نوشته: آرش