داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

روز بعد از تولدم

همون جور که میدونین من 3 هفته هست تو این سایت هستم و داستان هاو نقد میکنم. البته خودم زیاد از نقد حالیم نیست ولی اگه خدا بخواد بعد از چند ماه راه میوفتم. از بعضی دوستان که میان زیر داستانا فوش میدن درخواست میکنم فوش ندین . 31تیر تولد من بود.کلی برنامه چیدم که با دوستام برم جنگل گل بکشیم و عرق سگی بخوریم.

خلاصه ما روز شماری کردیم و به 31 تیر رسیدیم .کلا روز تخماتیکی بود چون از 8 صبح تا ساعت 2 مدرسه بودم .(من پیش دانشگاهیی هستم و رشتم ریاضیه ) ساعت 2 تا 2.30 با دوستم محمد علی رفتیم لب دریا مثلا ناهار بخوریم .نیم کیلو کالباس و 6تا نون لوش.کالباسش رو که به سگ میدادی نمی خورد نونش هم که کپک داشت خلاصه قشنگ ریده شد به ناهار روز تولدم بعد یه بسته وینستون لایت رو تموم کردیم و فول نیکوتین شدیم. راه افتادیم سمت کلاس زبان رفتیم تو کلاس و کلاس هم به صورت تخمی ای گذشت و تموم شد. بد منو محمد علی رفتیم پارک اونجا پر از دوستام بود خلاصه محمد علی پیچوند و رفت و من موندمو برادران دودی. یه کوکتل زدیم(کوکتل=بنگ رو گرما میدن و با ماری جوانا قاطی میکنن و تو پیپر که کاغذ مخصوصیه میپیچن و به جای فیلتر هم فیله میزارن)

آقا ما 5 نفری کشیدیمو سر حال اومدیم. سروش دوستمه که از تهران گل آورده برای فروش .سروش گفت هدیه تولدت بریم گل بکشیم منم گفتم باشه رفتیم مکان و گلو بار کردیم نفری 5 تا سه کام حیس گرفتیمو این قدر سرفه کردیم که لوزمون داشت از تو هلقمون در میومد.بعد از 5 دقیقه چت چت شدیما اصلا نمی دونین چه حالی داشتیم.بهترین جاش همین بود .من با اون حال چت رفتم خونه خونه اصلا منگ بودم و رفتم تو رخت خواب اون جا نمی دونین چه حالی داشتما کلی حال داد. صبح بیدار شدم دیدم بد جور شق کردم یه جق هم زدم و رفتم دوش گرفتم بعد ریش و پشمو صفا دادم و رفتم بیرون .(که میشه همون روز بعد از تولدم)رفتم آرشگاه و رفیقم به جای هدیه تولد موی منو یه مدل توپ داد موم فره نمی دونم چه کار کرد با موم عالی شده بود. رفتم تو پارک و سوار تاب شدم یکی از دوستامو دیدم رضا اومد بهم گفت چه خبرا مشغول حرف زدن بودیم که سروش زنگ زدو گفت تو راحه بعد 5 دقیقه اومد و دیدم با عیسی هست . عیسی که کونی بود که سروش و امیر رفتن دم خونشونو آبروشو بردن که کونیه به مادرش گفتن و ما 1 سال تو کف کون بودیم. وای قد عیسی بلند شد کونش گنده تر تنشم که یه کرک نداره. سروش به من گفت(با چشمک) عیسی رو دیگه برای کون نمی خوایم باید هوای هم محلیمونو داشته باشیم.

رفتیم خونه عیسی که دو چرخشو ببریم تعمیر گاه گفتیم تعمیر گاه که بسته هست بریم گل بکشیم گل رو کشیدیمو فضا برفکی شد دیگه خیلی یادم نیست چون خیلی بالا بودم رفتیم تعمیر گاه بعد سیگار و کره (بعد از گل کشیدن خوراکی میخوریم که بهش میگن کره) گرفتیم و رفتیم تو یه خونه نیم ساخت وسایلو خوردیمو من رفتم تو یه اتاق دیگه که سیگار بکشم حواسم به بیرون بود که دیدم یه دست اومد رو کیرم بر گشتم و با آرنج زدم تو فک عیسی خب چت بودم دیگه هر کی چت باشه و خیلی بالا باشه میدونه چی میگم .عیسی کلی بهم فوش داد و بعد خودش شلوارمو داد پایین و سریع کیرمو کرد تو دهنش وای عالی ساک میزد .من چون لز نیستم نه لب میگیرم نه بهش دست میزتم میخوابم بیاد رو کیرم آبمم تمیز کنه بعد بره یه تیکه کارتون تو ساختمون پیدا کردمو دراز کشیدم عیسی هم اومد بشینه رو کیرم .عیسی که تقریبا 1 سال بود نداده بود تنگ بود و با کلی بالا پایین کردن به زوور کله ی کیرمو کرد تو سوراخش . کم کم بالا پایین میکرد ولی تا ته نمینشست . من که چت بودم حس میکردم تو یه اتاق سفید هستم و یسی هم به آدم خوشگله و همین طور یه دختره. اصلا نمی دونین چه حسی بود . یه رب بالا پایین کرد دیگه تا ته میکرد تو من حشرم بالا زده بود و خوابوندمش و فرقونی میکردم بد جور تلمبه میزدم کس کش نمی گفت دوس داره یا نه ولی من ب تموم قدر ت میزدم که سروش از سرو صدا دادش درومد آبمو تو کونش ریختمو من بلند نشده سروش اومد و شروع به کردن کرد .اینم بگم موقع کردن من عیسی دو بار آبش اومد .من رفتم اون ور و شروع کردم به سیگار کشیدن که یه پیره مرده اومد پشتمو با چوب منو تحدید میکرد که تکون بخوری میزنم و سروش و عیلی هم اومدن پیره مرده مشغول ور رفتن با گوشیش بود که من از رو زمین یه لوله پلیکا بر داشتم و زدم تو کلش و حسابی زدمش خب من یه پیش دانشگاهی که میخوام مهندس کامپیو تر بشم .مجبور بودم اگر نه به جرم همجنس بازی روزه خوری و مصرف مواد مخدر سابقه دار میشدم. گوشیشو زدم به دیوار 4 تا شد عیسی ک کش هم پول یارو گرفت (ما میکنیم مردم باید پول بدم )بعد رفت خونه و ساعت 4 صبح با سروش رفتیم کجور البته عیسی هم بردیم . خلاصه 1 ماه اونجا بودیم و خانوادها مونم مشکلی نداشتن و ز نظر پول هم ساپرت میکردن تو خونه ییلاقی مون کلی ترکوندیم که اگه دوس داشته باشین میگم البته لز نداشتیما دختر کردیم که اگه دوس داشته باشین مینویسم باز هم میگم من خودمو اصلا یه ناقد قبول ندارم پس لطفا یکم باهامخوب باشین ممنون

نوشته: ARROW

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها