داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن نامرئی 137

حالا دیگه در وضعیتی قرار داشتم که یه پهلو بوده و کامی از پشت کرده بود توی کسم و بهمن هم فرو کرده بود تو دهنم . که این یکی رو من کمکش کرده بودم . مثلا در یه حالت خواب و بیداری و نیمه هوش وبیهوشی بودم .-خوب داری حال می کنی کامی  کیرت رو کردی توی کسش .. -تو هم داری با دهنش حال می کنی .  دهن بیشتر از کس داغ می کنه و حال میده . -اگه راست میگی بیا جا عوض .-من حرفی ندارم ولی می ترسم اگه کیرت رو از دهن طرف بکشی بیرون این دفعه دیگه چفت دندوناش باز نشه .  معلوم نبود این دو تا نسناس دیگه سر چی دارن چونه می زنن که این جور اعصاب منو به هم ریخته بودند . دیوونه ها کار خودتونو بکنین . چیکار به این کارا دارین . . کامی :بهمن  جان من نمی تونم تاب بیارم . آبم داره میاد می ترسم کار دست خودم بدم و یه چیزی توی شکم این بکارم . -به نفعت میشه . اون وقت مجبور میشی اینو بگیری .. -این اولا از خط خارج شده .. تازه بعدش من چطوری می خوام خرجشو بدم . خرج خودمو به زور در میارم .. لعنتی ها داشتند واسه من  تعیین تکلیف می کردند . ولی من دلم می خواست توی کسم خالی کنند .. -نهههههه نههههه زود باش آبتو خالی کن توی کسم .. تو که می دونی من الان ماهه دارم قرص می خورم .. نکن کمرم داره سنگین میشه .. یه خیلی باید منو بکنی بد بریزی .. حالیته ;/; ….کامبیز در حالی که صداش می لرزید گفت بهمن این مثل  این که هر حرفی رو که ما می زنیم متوجه میشه . -حتما در یه حالتی بین خواب و بیداریه . نگاه کن اصلا هوش نیست . ولی به نظر تو اون راست میگه کامی ;/; میشه توی کسش خالی کرد ;/;. -نمی دونم نمی دونم فعلا که دارم خالی می کنم . بذار بیاد . دارم حال می کنم . نمی تونم جلوی خودمو بگیرم .. کامی لعنتی بدون این که ار گاسمم کنه آبشو ریخت توی کسم و می خواست کیرشو بکشه بیرون که من در همون لحظه که حس کردم می خواد این کارو انجام بده کونمو به طرف عقب کشوندم و دوباره ناله رو سر دادم . با این که کیر تو دهنم بود ولی به شکل خفه ای سر و صدا می کردم .  ولم نکن ولم نکن .. من بازم می خوام ار ضام کن .. -بهمن من می ترسم . نکنه این جن باشه . -دیوونه شدی کامی . جن رو اگه بکنی آتیش می گیری . -چی میگی مگه این همه آدم جن می کنن آتیش می گیرن ;/;-کس خل شدی ها . جن کجا بود . حالا ازت می خواد که اونو بکنی بازم بکنش .کیرت که تا صبح هم می تونه مثل فر فره کار کنه حالا من عجله ای ندارم حرفاشو گوش کن . می ترسم اگه حرفشو گوش نکنیم هر دو تا مونو دو دره کنه . یه بلایی سر مون بیاره . . کامی دو طرف کونمو محکم نگه داشت و اون جوری که دلم می خواست منو کرد و چه جوری منو می گایید .. -بهمن این دیگه صداش در نمیاد .نمی دونم چرا  نمیگه بسه که من و تو جامونو عوض کنیم . -ببینم نکنه کمرت درد گرفته .. -نه بابا تو هم که خیلی وقته کیرت رو  فرو کردی توی دهنش -ولی اون کیر تو دهن هم هر چی که بخواد میگه . خیالش نیست -شاید من و تو رو داره سیاه می کنه .. . احمق همین جور داشت حرف می زد اگه به جای این وراجی به کارش ادامه می داد خیلی راحت دو سه دقیقه دیگه ار گاسم می شدم . همین طور هم شد یه چند دقیقه ای رو در سکوت و آرامش بهم حال داده حال کردند تا یه جوری حالیشون کردم که یه کیر تازه می خوام . انگاری با تزریق کیر بهمن به کسم یه هوس تازه هم به سوی من بر گشت و نشون داد که تنوع طلبی در ما زنها هم خیلی اثر داره . دیگه گذاشتم بهمن هر جوری دوست داره منو بکنه و هر وقت هم عشقش کشید آبشو توی کس من خالی کنه . زیاد سخت نگرفتم . چون همین یه بار ار گاسم شدن برای من کافی بود . ولی اون انگاری به این نون و ماستها آبش نمیومد . دلم می خواست زود تر   انزال می شد تا هوس من بر نگرده اون وقت می افتادم گردنش . کونمو دور کیرش گردوندم و کیر رو طوری پیچوندم و چلوندم که داغ شه و آبشو خالی کنه همین جورم شد . این چند تا حرکت و چند تا چشمه کار سبب شد که بهمن دیگه نتونه جلو گیری کنه و شیر آبش همچین باز شد که فکر کنم فضای داخل کس منو بیشتر از ظرفیت خودش پر آب کرد . -کامی خیلی حال میده همین جوری داره آبم می ریزه -پسر حواست باشه اگه کارت اشکال داشته باشه همه آبتو یک دفعه خالی کنی ممکنه بمیری ها . -زبونتو گاز بگیر . من تازه مزه کس کردن زیر کیر و زبونم نشسته . این پسره چقدر هوس داشت و چه جورم آبشو خالی کرد . عجب حالی داد . جوووووووون .. خیلس تشنه اش بود این کسم . . بعدش خیلی بی خیال چشامو گذاشتم رو هم و خودمو زدم به خواب . -بهمن حالا چیکارش کنیم -چیکار داریم بکنیم . چالش می کنیم . برو دستمال کاغذی رو بردار بیار که هر چی آب کیر ازش بر گشت می کنه رو تمیز کنیم که وقتی بیدار شد نفهمه که اونو گاییدیم . -ولی اگه چند قطره ای مونده باشه چی .. -چیکار کنیم . نفوس بد نزن . این که دیگه نمیاد بگه شما منو گاییدین . شایدم بفهمه و صداش در نیاد . …. ادامه دارد … نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها