اسم من ماراله و این اتفاق برا زمانیه که ۱۸ سالم بود
از خودم بخوام بگم بدن خوبی دارم با کون و ممه های خوش فرم
قدم ۱۷۰ وزنمم ۵۰ کیلو
خب بریم سراغ داستان
یه شب یکی از دوست های پدرم که حدودا ۴۰ سال سن داشت اومده بود خونه ما و شب موند به اصرار زن بابام دوست پدرم تو اتاق من خوابید و من مشکلی نداشتم باهاش چون من رو یه تخت می‌خوابیدم و دوست پدرم روی یه مبل تخت شو همه چیز خوب بود تا اینکه شب احساس کردم یکی اومده رو تختم تا به خودم بیام اون آقاهه دستش رو گذاشت روی دهنم و بهم گفت اگه صدات دربیاد پردت رو میزنم و به همه میگم که رفتی جندگی کردی منم سنی نداشتم و از این حرفش ترسیدم برا همین ساکت شدم ولی داشتم گریه میکردم شلوارم رو کشید پایین و از رویه شرت کیرش رو می‌مالید به کصم کصم خیس شده بود و برگشت بهم گفت میبینم خودت رو خیس کردی جنده کوچولو منم ترسیده بودم و حرفی نزدم شرتم رو کشید پایین و با آب کصم کیرش رو خیس کرد گذاشت رویه سوراخ کونم و فشار داد ولی انقدری تنگ بودم که نرفت داخل زد تو گوشم و گفت پس جنده خانوم فقط کیر دوست پسراتو میخوری یا لاپایی هم میدی من فقط گریه میکردم از رو میز بغل تخت یه کرم و داشت و مالید به سوراخ کونم و کیر خودش دوبار فشار داد بار سوم کیرش تا نصف رفت تو کونم با این که دستش رو دهنم بود یه جیغی زدم از درد اونم یه دونه خوابوند تو گوشم و گفت مگه نمیگم خفه شو جنده شروع کرد به تلمبه زدن تو کونم و من فقط گریه میکردم صورتم رو لیس میزد و ممه هام رو با تمام قدرت فشار میداد کیرش رو تا ته کرد تو کونم و من فقط داشتم درد می‌کشیدم از کنار لبم تا گوشم لیس زد و دره گوشم گفت حالا حالا ها آبم نمیاد فعلا قرار مثل یه جنده کوچولو بکنمت منم جز گریه کاری نمی‌تونستم بکنم بعد یک ربع کیرش رو از کونم در آورد و با اون یکی دستش موهام رو گرفت و از تخت پرت کرد پایین دستش رو از دهنم برداشت و من فقط داشتم التماس میکردم که به کسی چیزی نمیگم فقط ولم کن ولی انگار کر شده بود اصلا کیرش رو گذاشت رو لبم و من دهنم رو باز نمی‌کردم یه سیلی زد بهم و به زور کیرش رو کرد تو دهنم کیرش خیلی بزرگ بود برا همین وقتی تا آخر کرد تو دهنم فقط داشتم اوق میزدم بعد ده دقیقه که براش ساک زدم دوباره از موهام بلندم کرد و انداختم رو تخت سوراخ کونم رو با دستمال اول پاک کرد و شروع کرد به خوردن سوراخ کونم بعد چند دقیقه اومد بالا دوباره دهنم رو گرفت و کیرش رو کرد تو کونم بعد ده دقیقه که تلمبه زد با اون یکی دستش با هرچی زور داشت ممه هام رو فشار داد و آب کیرش رو تو کونم خالی کرد من از رویه تخت تکون نمی‌خوردم فقط تویه اشک هام و ابکیری که تو کونم رویه زمین میریخت غرق شدم بعد پنچ دقیقه دیدم برگشت و موهام رو کشید و تو گوشم گفت هنوز کارم باهات تموم نشده تویه اتاقم یه بطری شیشه ای بود که سرش یه جور عجیبی بود سرش رو برداشت و کرد تو کونم موهام رو کشید و پرتم کرد رو زمین سرم رو چسبونده بود آب کیرش و به زور مجبورم کرد که زمین رو تمیز کنم
نوشته: مارال