داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بهترین سکسهای من ، امیر (۱)

سلام من امیر هستم 28 سالمه و این یه خاطره واقعیه که میخام به اشتراک بزارم امیدوارم از خوندنش لذت ببرید احتمالا طولانی بشه چون میخام همه اتفاقات از 18 سالگیم را تعریف کنم ، راستش به من که این مدت بینهایت خوش گذشته امیدوارم بتونم خوب تعریفش کنم تا شما هم لذت ببرید . خب بریم سر اصل مطلب اول یکمی از خودم بگم توی دوره جوانی یعنی همون سنین پونزده شونزده سالگی راستش اونچنان هیکلی نداشتم خیلی معمولی بود اندامم قدم اون موقع یعنی همون شوزده هفده سالگی 175 بود که هنوز داشتم قد میکشیدم الان قدم 184 هست ولی یه مزیتی که داشتم این بود که کیرم از همون دوره نو جوانی و جونای انگار رشد خودشو خوب کامل کرده بود کیرم همون موقع به 19 سانتی متر رسیده و بود و کلفتیش هم به نزدیک 5 سانت رسیده بود و از این بابت از اندام جنسیم خیلی خیلی راضی بودم با اینکه تقریبا لاغر اندام بودم ولی کیر کلفتی داشتم (هههههه) خب بزارید قشنگ تعریف کنم : در همون نوجوانی من یه دوست همکلاسی داشتم اسمش سینا بود از من قدش کوتاهتر بود من پیشش درشت تر بودم برای درس خودندن بیشتر مواقع میرفتم خونه سینا یعنی اینو سینا میخاست نمیدونم چرا برام مهم نبود دلیلش و همین رفتنبه خونه سینا بود که باعث ماجراهای جالب و هیجان انگیز زندگیم شد . خب اولش که میرفتم خونه سینا خیلی خجالت میکشیدم یکی دو بار که رفتم خونه شون دیگه کمتر از مادرش خجالت میکشیدم . مادر سینا خیلی زن مهربون و خوش رو و البته زیبا بود . قد متوسطی داشت هیکل یکمی تو پر با کون گرد و برجسته و تو چشم و پر و پاچه خوشفرم و سفید چون مادرش از همون اول جلوی من خیلی راحت بود و زیاد به اینکه پوشیده باشه اهمیتی نمیداد منم اوایل برای همین خیلی خجالت میکشیدم ولی وقتی دیدم اینا خودشون خیلی راحتند منم دیگه از دیدن پر و پاچه سفید مادر سینا خجالت نمیکشیدم . اسم مادر سینا مریم بود بهش میخورد چهل و دو سه یا چاهر سالش باشه صورت جذاب و با نمکی داشت که از دیدنش کیف میکردم مخصوا وقتی برمیگشت و از پش میدیدمش که مهو تماشای اون کون خوشفرم و گردش میشدم . خلاصه از اینکه پپام به خونه سینا باز شده بود خیلی خوشحال بودم راستی اینم بگم که من از همون 15-16 سالگی خیلی شهوتی و حشری بودم هر جور که بود از اینترنت کلیپهای سکسی پیدا میکردم و چون مریم خانم برام جذابیت خاصی داشت بیشتر دنبال کلیپهائی بودم که هنرپیشه های زن یکمی شبیه به مریم باشند . شاید اوایلی که هم فیلم سکسی میدیدم هم مریمو میدیدم کارم شده بود به یاد کس و کون و بدن سفید مریم جق میزدم و وقتی توی کلیپهای سکسی میدیدم اون زنه را چطوری از کون میکندش زنه هم آه و ناله میزنه تو کف گائیدن کون مریم بودم . اینائی که تعریف کردم همش تو شش هفت روز بود ولی خونه سینا هنوز برام سورپرایز داشت و اونم عمه سینا بود وای وقتی چشم به عمه سینا افتاد اصلا دیگه مریم اون جذابیتی که داشت کمرنگ شد عمه سینا یه زن حدودا 30 ساله و شیک و خوشتراش و خوش قد و بالا و خیلی خیلی خوشگلتر از مریم بود راستش وقتی دیدمش قلبم چنان محکم میزد و که انگار صدای قلبمو تو گوشم میشنیدم . عمه سینا اسمش سهیلا بود لامصب خیلی خوش هیکل بود قدش فک رکنم هفت هشت سانتی هم از من بلندتر بود سینه هاش از سینه های مریم کوچیکتر به نظر میرسید کمر باریک کون گرد و خوشگل و پاهائی کشید ولی خوشتراش چشم و ابرو دماغ و دهن و کلا اجزاء صورتش هم مثل عروسک بود لامصب فقط مریم یه مزیتی که داشت سفیدتر از سهیلا بود ، سهیلا یکمی به سبزه میزد نه خیلی سبزه مثلا یکمی گندمی بود . اخه که چقدر من دیدشون میزدم از وقتی سهیلا را دیده بودم دیونه اش شده بودم سهیلا هم تقریبا مثل مریم لباس میپوشید و میشد پر و پای خوشگلشو راحت دید زد . وقتی اولین بار سهیلا را دیدم 17 سالم بود . اصلا زیاد به درس و اینا توجهی نمیکردم شاید اگر کمکهای سینا نبود از درسها هم عقب میافتادم اخه هم مادرش هم عمه اش بدجوری رفته بودن رو مخم و هر وقت میدیدمشون محال بود براشون شق نکنم و توی دستشوئی خونه سینا براشون جق نزنم . دیگه اون سال تموم شد و چون تابستون شروع شده بود اصلا بهونه ای نبود که برم خونه سینا و این خیلی بیشتر منو برای دیدن مریم و سهیلا تحریک کرده بود . و دوباره درس و مدرسه شروع شد منم قدم کمی بلندتر و یکمی هم هیکلم بهتر شده بود ( البته نه مردونه ) . دوباره با سینا رفت و امدم شروع شد و سینا هم از اینکه منو دوباره میدید خوشحال بود ولی من بیشتر از اون خوشحال بودم چون بلاخره میتونستم مامان و عمه شو دید بزنم و حال کنم و همین هم شد . رفتار عمه سینا یکمی تغیر کرده بود و تقریبا انگار هر وقت میرفتم خونه سینا سهیلا هم اونجا بود یه روز از سینا پرسیدم مگه عمه ات خونه نداره که همیشه خونه شماست ؟سینای ساده هم نشست و سیر تا پیاز زندگی عمه شو برام تعریف کرد که پارسال از شوهرش جدا شده و الان صیغه یکی هست منم نمیدونستم عکس العملم باید چی باشه از شنیدن این خبر نمیدونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت ولی هر وقت سهیلا باهام چشم تو چشم میشد انگار نگاهش متفاوت بود یه حسی و یه القای عجیبی تو نگاهش و لبخنداش نسبت بهم وجود داشت از پارسال هم که دیده بودمش با من صمیمی تر حرف میزد و منو امیر جان صدا میکرد مریم هم منو امیر جان صدا میکرد ولی انگار یه حسی توی صدای سهیلا وجود داشت چون لعنتی خیلی با عشوه ناز میگفت امیر جان که دلمو میبرد قربونش بشم . شاید دو سه ماه از باز شدن مدرسه گذشت بود که یه روز که خونه سینا بودم سهیلا اومد توی اتاقی که منو سینا بودیم ، منو سینا روی زمین نشسته بودیم و سهیلا اومد نشست روی تخت یه دامن پاش کرده بود و یه تاپ تنش بود خط سینه اش قشنگ پیدا بود راستش من دیگه از دیدن نیمه لختی مریم سینا تقریبا اشباع شده بودم و فقط تنها ارزوم این بود که یه روزی بتونم بکنمششششووونن . سهیلا اومد نشست روی تخت سینا و همینطوری که من سرم پائین بود یه نگاهی به بالا انداختم دیدم به به تا بیخ رونهای سهیلا خانم پیداست و سهیلا انگار از عمد اینطوری اومده بود روبروی من نشسته بود منم که با دیدن این صحنه در جا کیرم شروع کرد به سیخ شدن سهیلا انگار الکی اومده بود توی اتاق و سوالهای الکی میپرسید سینای احمق که سرش توی کتابها بود و داشت برای خودش مسئله حل میکرد منم یکمی به کتابها نگاه میکردم و سعی میکردم بیشتر به پر و پاچه لخت سهیلا نگاه کنم سهیلا هم انگار فهمیده بود دارم زیر دامنشو دید میزنم بیشتر لای رونهاشو برام باز کرد تا اون چیزی که در آرزوش بودم را ببینم وای کسش تپل زیر یه شورت سفید توری دیده میشد کیرم توی شورتم داشت منفجر میشد کسش خوشگل و بی مو بود و سهیلا وقتی سینا حواسش نبود هی لای پاشو بیشتر باز میکرد تا منو بیشتر تحریکم کنه منم که اب دهنم برای خوردن اون کس ناز راه افتاده بود . نمیدونم شاید اگر سینا نبود همونجا رو تخت میخوابوندمش و میکردمش ولی سینا بودش و هیچ غلطی جز دید زدن نمیتونستم انجام بدم ولی بازم دمش گرم که این حرکت بینظیر را زده بود و غیر مستقیم اجازه داده بود تا کسشو دید بزنم . از اون روز به بعد همش سعی میکردم بیشتر سهیلا را دید بزنم و یه جورائی دیگه مریم فراموشم شده بود . یه پرانتز باز کنم از مریم که بعدا برام تعریف کرد که همون موقع که من توی کف سهیلا بودم مریم هم تو کف من بوده ولی سهیلا براش یه مانع بزرگی شده بود اینارو مریم بعدا برام تعریف کرد که اگر یادم نره تعریف میکنم . آره خلاصه من دیگه دیونه سهیلا شده بودم حاضر بودم جونمم بدم و فقط یکبار باهاش سکس کنم ولی انگار لازم نبود من جونمو براش بدم چون خود سهیلا جون تقدیر را از قبل نوشته بود . یه روز سهیلا اومد توی اتاق و نمیدونم چه بهونه ای از خودش ساخته بود که قرار شد منو سهیلا با هم بریم یه جائی از خونه زدیم بیرون من پیش سهیلا مثل یه داداش کوچیکتر بودم سهیلا تاکسی گرفت و رفتیم سمت میدون ونک نمیدونستم داریم کجا میریم وسطهای راه بود یکی دیگه هم کنار من سوار شد و من مجبور شدم برم سمت سهیلا و بچسبم بهش اولش بازم یکمی خجالت کشیدم سهیلا دم گوشم گفت راحت بشین منم راحتتر نشستم و اینطوری اولین تماس فیزیکی بین منو سهیلا ایجاد شد قشنگ سمت چپ بدنم چسبیده بود به بدن سهیلا و گرمای تنشو حس میکردم هم گرما هم نرمی بدنشو حس میکردم سهیلا دستشو کشید روی رونم وای بدنم داغ شد نیمدونستم چکار کنم ترسیده بودم که نکنه یه وقت کنار دستیم ببینه یا راننده متوجه بشه ولی سهیلا بازم رونمو دست کشید و بعد هم دست منو گرفت و گذاشت روی رون خودش کاملا داشت بهم میفهموند که بمالمش منم یکمی حواسمو جمع کردم و یه جوری که دستم زیاد حرکت نکنه دستمو بردم لای رون سهیلا و اون لحظه برام بهرتین لحظه عمرم شد انگار به ارزوم رسیده بودم همینطوری اروم اروم داشتم رونشو براش میمالیدم سهیلا هم خودشو بهم چسبونده بود و یکمی هم سعی کرد بیشتر لای رونشو باز کنه ولی چون جا تنگ بود نمیشد بلاخره رسیدیم به میدون ونک و پیاده شدیم کیرم داشت شق میشد که بیچاره مجبور بود دوباره بخوابه هههههه سهیلا دست منو گرفته بود منم دنبالش میرفتم یه چند دقیقه ای راه رفتیم و سهیلا جلوی یه مجتمع وایساد و کلید انداخت در را بازش کرد و با هم رفتیم بالا و در یه آپارتمان را هم باز کرد و رفتیم داخل تازه تونستم ازش بپرسم که اینجا کجاست و برای چی منو آروده اینجا . سهیل یه لبخندی زد و گفت راحت باش امیر جون نترس اینجا خونه منه . یکمی و دور و برمو نگاه کردم ظاهرا تنها بودیم چون هیچ سر و صدائی نبود سهیلا اومد نزدیکم و منو گرفت توی بغلش لبشو آرود و چسبوند به لبم منم چون توی فیلمها دیده بودم میدونستم باید چکار کنم ولی بازم یکمی ناشی بودم چون این اولین بوسه از لبهای یه زن بود برام ولی سهیلا خودش با لب دادنش بهم یاد داد خلاصه منم دستامو دور کمر و کون سهیلا حلقه کردم و داشتم حسابی از این هدیه ای که سهیلا جون بهم داده بود لذت میبردم هرچی من بیشتر لبهای سهیلا را میخوردم سهیلا هم بیشتر حشری میشد و هی لبشو رها میکرد و آه میکشید و دوباره بهم لب میداد منم دستام همه جای بدنش کار میکرد بیشتر روی کونش و زیر کونش ، دیگه هردومون میدونستیم که از هم چی میخواهیم . سهیلا دستمو گرفت و برد سمت اتاق خوابش یه تخت بزرگ دونفره بود و دم تخت ایستادیم و داشتیم همدیگرو لخت میکردیم خیلی هیجان داشتم هر لحظه بیشتر و بیشتر به ارزوم نزدیک میشدم وای هر تیکه از لباسشو که درمیاوردم شهوتم صد برابر میشد اونم همینطور بود از چشمهاش میخوندم که سهیلا هم شهوتش روی هزار هست منکه لباسم فقط یه پیرهن و زیر پیرهنی بود و یه شلوار و شورت که سهیلا همهشو دراورده بود فقط شورتم پام بود که کیرم زیر شورتم حسابی سیخ شده بود منم سهیلا رو تقریبا لختش کرده بودم فقط سوتنش تنش بود و شورتش وای چی میدیدم لعنتی بینهایت خوش اندام و خوردنی بود سینه هاش نه بزرگ و نه کوچیک بود شکمش خوشگل نافش خوشگل داشتم روانی میشدم سهیلا هم همه حواسش و داده بود به کیرم و کیرمو گرفته بود توی دستش هی جون جون میگفت و کیرمو میمالید شورتمو کشید پائین و یه آخخخ جوووووننن بلندی گفت و نشست جلوی کیرم و کیرمو یکمی مالید و یه نگاهی بهم کرد و خندید و کیرمو گذاشت توی دهنش و داشت برام ساک میزد بخدا کم مونده بود از فرط نشاط و شهوت و لذت سکته کنم چنان کیرمو مک میزد و میلیسید که انگار همه جونم توی کیرم جمع شده بود سهیلا میخاست جونمو از کیرم بکشه بیرون . نفهمیدم کی رفته بودیم توی تخت و منم شورت و سورتین سهیلا را از تنش دراورده بودم من داشتم کس و کون سهیلا میخوردم و میلیسیدم مثل توی فیلمها . سهیلا قشنگ طاق باز روی تختش خوابیده بود و پاهاشو از هم باز کرده بود منم دهنم روی کسشو زبونم توی کسش میچرخید و صدای ناله های انجمن کیر تو کس سهیلا هم اتاق و پر کرده بود منم که داشتم میمردم براش دستام همه جای بدنش میمالید و زبونم و تا جائی که میتونستم میکردم توی کسش و لیسش میزدم سهیلا هم آه و ناله میکرد و با دستش موهامو چنگ میزد و سرمو روی کسش هی فشار میداد . دوست داشتم زمان متوقف میشد و منو سهیلا همش با هم کیف میکردیم . بعد سهیل بازم هوس کیرمو کرد بهم گفت بخوابم روی تخت منم خوابیدم و اون اومد روی من و همون مدل معروف 69 شدیم من بازم کس و کونشو میبوسیدم و میلیسیدم میخوردم سهیلا هم داشت برای کیرم خودکشی میکرد هی کیرمو میکرد دهنش ساک میزد درمیاورد کله کیرمو میبوسید و با شهوت تمام هی قربون کیرم میرفت و میگفت جوووووووووووووونننننننن جووووووووووونننن کیرت مال منه امیرم کیرت مال منه منم که از پشت و از زیر کس و کون نازشو میخوردم . نمیدونم چقدر طول کشید که سهیلا انگار دو سه بار لرزه افتاد تو بدنش و کیرمو محکم گرفته بود و کسشو هم محکم به دهنم فشار میداد و ارضا شد بعدش که ارضا شد بدنش سست شد و همینطوری مدل 69 روی من خوابیده بود و ناله میکرد منم فقط تونستم راه نفسمو از زیر کسش باز کنم و بتونم نفس بکشم ولی همچنان کسش جلوی دهنم بود و سرم لای رونهاش بود بینهایت لذت برده بودم انگار همه دنیا مال من شده بود . یه چند دقیقه ای سهیلا روی من بود و از روم بلند شد برگشت یه لب حسابی بهم داد منم توی چشمای زیبا و شهوتیش غرق شده بودم سهیلا از روی تخت بلند شد و رفت پائین نمیدونستم میخاد چکار که داشتم به بدن زیباش نگاه میکردم سهیلا گفت امیر جون یه دقیقه صبر کن الان میام منم یه خنده ای کردم و گفتم باشه عزیزم سهیلا از اتاق رفت بیرون اولش پیش خودم گفتم حتما دستشوئی داره اخه خیلی کسشو خودره بودم و خیلی آه و اوه کرده بود همینطوری توی افکار خودم بودم و داشتم به رابطه سکسی خودم با سهیلا جونم فکر میکردم و برای خودم خیال پردازی میکردم که در اتاق باز شد و از چیزی که میدیدم همچین شوکه شده بودم که یهوئی مثل برق گرفته ها سیخ نشستم سر جام . سهیلا یه قلاده دستش بود که اون سرش به گردن یه مرد بسته شده بود و مرده لخت مادر زاد به حالت چهار دست و پا داشت دنبال سهیلا میومد توی اتاق وای از دیدن این صحنه هرچی با سهیلا لذت برده بودم از کله ام پرید هم بینهایت ترسیده بودم هم نمیدونستم این یارو کیه و چرا قلاده گردنش بسته و این مدلی مثل حیوون داره دنبال سهیلا حرکت میکنه . سهیلا اومد توی اتاق ولی انگار یکی دیگه شده بود قلاده ای که دستش بود و هی میکشید و گردن اون بدبخت کشیده میشد و سهیلا هی فحشش میداد و لگدش میزد و میکشیدش منم واقعا ریده بودم به خودم هیچی نمیتونستم بگم بلاخره سهیلا کشون کشون اون بدبختو اوردش جلوی تخت یه نگاهی به من کرد خندید . سهیلا که دید من ترسیدم و جنب نمیخورم خندید و گفت نترس عشقم این سگمه اسمش نوید هست بعد یه لگدی به نوید زد گفت به اربات سلام کن کونیه کسکش مادر جنده اون بدبخت هم داشت بهم نگاه میکرد تا اومد بگه سلا … که سهیلا یه لگد دیگه زد بهش و گفت مگه نگفتم فقط پارس میکنی کونی ؟ اونم مثل سگ پارس کرد که یعنی سلام واقعا نمیدونستم باید چی بگم و چکار کنم شوکه شده بودم چون فکر میکردم منو سهیلا تنها هستیم ولی حالا سهیلا یه مردی را با قلاده اورده بود توی اتاق که بهش میخورد از منو سهیلا بزرگتره بهش میخورد چهل و چند سالش باشه صورتش تر تمیز و تیغ زده بدنش سفید و بی مو روی چهار و دست و پا جلوم ایستاده بود و بهم نگاه میکرد سهیلا برگشت بهم گفت عشقم این سگم یکمی بی ادبه بعضی وقتا باید کتکش بزنم تا یاد بگیره از دستورات من سرپیچی نکنه ، گفتم باشه اره هرچی تو بگی سهیلا جون بعد سهیلا اومد روی تخت و کنارم دراز کشید قلاده نوید توی دستش بود و قلاده را کشید اینطوری نوید مجبور بود بیاد روی تخت کیر منم از دیدن این صحنه از ترس خوابیده بود سهیلا یه نگاه به کیرم انداخت و گفت عه عشقم کیرت چرا خوابیده ؟ ولی من بازم از ترس جرات نداشتم چیزی بگم سهیلا که فهمیده بود من ترسیدم یه لب بهم داد و گفت از چی میترسی امیرم ؟ گفتم راستش انتظار داشتم تنها باشیم ولی الان اینو آوردی سهیلا خندید و گفت این صاحبش منم سگ خونه ام هست ترس نداره که بعد با پاش یکی اروم زد تو صورت نوید و گفت درست نمیگم توله سگ ؟ نوید هم بازم صدای سگ دراورد دیگه داشتم به وجود نوید عادت میکردم منو سهیلا بازم شروع کردیم عشق بازی اونم جلوی نوید هنوز نمیدونستم نوید چه نسبتی با سهیلا داره دوست پسرشه یا شوهرش ؟ ولی هرچی بود برای منم همون نقش سگ را داشت چون بدون هیچ حرف و عکس العملی بی سر صدا نشسته بود و تماشا میکرد یکمی که منو سهیلا جلوی نوید عشق بازی کردیم سهیلا به نوید گفت توله سگ بیا کیر صاحبتو ساک بزن از این به بعد باید هم از من اطاعت کنی هم از امیر خان صاحب جدیدت نویدم هم بازم پارس کرد و تائید کرد . منو سهیلا دراز کشیده بودیم سهیلا را بغلش کرده بودم و دشتم سینه هاشو مک میزدم که دیدم نوید اروم اومد جلو کیرمو با دستش گرفت و گذاشت توی دهنش وای نمیدونید چه حالی داشتم یه مرد چهل و خورده ای سال داشت برام کیرمو میخورد و مک میزد دیونه کننده بود و سریع کیرم توی دهنش سیخ شد و نوید هم عین سهیلا حرفه ای ساک میزد نه زیاد مک میزد که ابم بیاد و نه میزاشت حسم بخوابه . خلاصه باید اینطوری بگم یه روزه از فرش به عرش رسیده بودم دیگه اصا برام مهم نبود نوید کیه و چکاره است و چه نسبتی با سهیلا جونم داره . یکمی که کیرمو خورد سهیلا با لگد زد به نوید ( البته یه جوری میزدش که خیلی هم دردش نگیره بیشتر مثل تنبیه کردن بود تا کتک زدنش) نوید بدبخت افتاد یه طرف و سهیلا که دوباره خیلی حشری بود منو خوابوند روی تخت و اومد نشست روی شکمم و با صدای پر از شهوت بهم گفت امیر جون کییییررررر میخاممم کییرررررررر کیییررر مییخخخااااممممم و خودشو یکمی جابجا کرد و با دستش کیرمو گرفت و با کسش تنظیم کرد و با کس نشست روی کیرم آآآخخخخخ که چه حالی میداد وقتی گرمای و لیزی و نرمی و تنگی کسشو داشتم با کیرم حس میکردم سهیلا هم با آه و ناله کامل نشست روی کیرم و همه کیرمو تا بیخ کرد تو کسش و اونم وقتی کیرم تا ته کسش رفت یه ناله ای کرد که ازش نشنیده بودم بعد خودش شروع کرد روی کیرم بالا و پائین کردن و هی ناله میکرد منم سینه هاشو میخوردم و مک میزدم بینهایت عالی شهوتناک بود خودمم سعی میکردم توی کردن کسش نقش داشته باشم منم کمرمو میدادم بالا تا کیرمو بیشتر بره تو کسش هردومون دیونه وار داشتیم لذت میبردیم یکمی سهیلا روی من کس داد بعد بلند شد و خوابید منم سریع رفتم لای پاش و پاهاشو گرفتم دادم بالا و کیرمو کردم تو کسش و شروع کردم گائیدن کسش اینقدر حشری و شهوتی بودم که شاید بیشتر از ده تا تلمبه نزده بودم که حس کردم داره ابم میاد سهیلا هم بدتر از داغ بود و زیرم ناله میزد و پاهاشو دور کمرم محکم حلقه کرده تا تلمبه هام تو کسش عمیقتر باشه صدای هردومون کل خونه را برداشته بود دیگه طاقت نیاوردم و ارضا شدم تو کسش یه نعریه ای کشیدم هرچی آب منی داشتم را توی کسش خالی کردم با هر بار پاچیدن آبم توی کسش آه بلندی میکشیدم تا بلاخره سست شدم و دیگه انگار جونی برام نمونده بود و خوابیدم روی سهیلا این ارضا شدنم توی کس داغ سهیلا از هرچی تا اون لحظه از سهیلا لذت برده بودم متفاوت تر بود اولین بارم بود کس میکردم و اولین بار هم آبمو ریخته بودم تو کس اونم چه کسی چه کسی . خلاصه یه دوسه دقیقه ای هردومون بی حال و نفس زنان توی بغل هم خوابیده بودیم کم کم پاهای سهیلا از دور کمرم شل شد و افتاد پائین منم یکمی جون اومد توی تنم و روی آرنج هام تکیه کردم با سهیلا چشم تو چشم شدم چشمهاش از فرط شادی و نشاط میدرخشید لبهامون رفت روی هم همچنان کیرم نیمه شق توی کسش بود و هی میخواستم کیرمو بیشتر توی کسش بکنم و ازش لب میگرفتم تا اینکه بلاخره لبهامون از هم جدا شد و کیرمو از کسش دارودم و بی حال بی رمق خوابیدم کنارش تازه یاد نوید افتادم که داشتم جلوی نوید با سهیلا سکس میکردم و یه حس غرور و افتخار توی وجودم حس میکردم . بعد سهیلا نویدو صداش زد و گفت توله سگ بیا کسمو بلیس تمیزم کن و نوید مطیع و فرمان بردار اومد وسط پای سهیلا و شروع کرد لیسیدن کسش منم داشتم نگاهش میکردم راستش از اینکه داشت کس دوست دخترمو میلیسید اصلا باهاش حال نکردم چون دلم میخاست این کس تنها مال من باشه کسی لمسش نکنه ولی وقتی میدیدم چطوری داره ابمو که داشت از کس سهیلا شره میکرد داره لیس میزنه میخوره کیف میکردم سهیلا بهم نگاه میکرد و یه لبخند خوشگلی هم روی لبش بود دوباره لبشو اورد جلو از هم لب گرفتیم سهیلا با دستش موهای نوید رو گرفت و سرشو به طرف کیرم هدایت کرد تا نوید کیرمو برام تمیز کنه نوید هم همینکارو انجام داد . حقیقتا روی ابرها سیر میکردم . وقتی خوب نوید همه ابمو از کس سهیلا خورد و کیر منو هم خوب ساکید سهیلا بهش دستور داد بره و برامون معجون بیاره و منو سهیلا توی تخت توی بغل هم عشق و حال میکردیم و نوید رفت و با دوتا لیوان نسبتا بزرگ پره معجون اومد تو و تعارفمون کرد یکی من برداشتم یکی هم سهیلا و شروع کردیم به خوردن معجون یکمی که خوردیم از سهیلا پرسیدم این کیه چه نسبتی باهات داره دوست ندارم کسی جز من دست به کست بزنه سهیلا خندید و گفت وای ببخشید نشد این توله سگو معرفی کنم این همسرمه وای منو میگی دوباره نزدکی بود سکته کنم اخه دیگه حسابی ارضا شده بودم حس شهوت زیادی نداشتم و عقلم یکمی سرجاش اومده بود و حالا با یه حقیقتی روبرو شده بودم که داشتم با زن نوید جلوش سکس میکردم . بعد سهیلا که دید من بازم شوکه شدم بازم بلندتر خندید و گفت چرا شوکه میشی عشقم راستشو بخواهی من زن دوم نوید هستم نوید عاشق این فانتزی هست زنه اولش هرگز نمیتونست چنین فانتزی را براش محقق کنه بعد وقتی من از شوهر اولم جدا شده بودم با نوید که معاون بانک بود آشنا شدم و دیگه ازش وشم اومده بود و با هم صیغه کردیم و نوید از این فانتزیش برام گفت منم اون موقع تورو دیده بودم و ازت خوشم اومده بود برای همین در مورد تو با نوید صحبت کردم و قرار شد فانتزیمون را با تو انجامش بدیم که فکر کنم این بهترین روز عمر من و تو نوید شده و رو کرد به نوید و گفت نه نوید جونم؟نوید بیچاره هم میخواست پارس کنه که سهیلا خندید و گفت فعلا نمیخاد پارس کنی درست جواب بده و نوید برای اولین بار لب به حرف زدن باز کرد و گفت سلام امیر جان خیلی خوش اومدی . بیچاره خیلی موادب تر و با کلاس تر از اون چیزی بود که به نظر میرسید . و ادامه داد که سهیلا جون درست میگه من بینهایت عاشق این فانتزی بودم و هستم ولی خب زن اولم هیچ مدله راضی نبود تا اینکه با سهیلا جون آشنا شدم و الان در خدمتتون هستم راستش از اینکه مرد با ادب و با کلاسی مثل نوید که معاون یکی از بانکها بود حاضر بود چنین خفت و خواری را به جون بخره و خیلی راحت اجازه داده بود جلوش زنشو بگام برام خیلی تعجب آور بود ولی به خودم گفتم خره از این فرصت تا میتونی استفاده کن به تو چه که چرا این یارو دوست داره سگ باشه تو هم اربابش باش و کیف کن . همینطوری که کنار زنش لخت خوابیده بودم و داشتم معجونمو میخوردم به نوید گفتم خیلی خوشحالم که تونستم کمک کنم به ارزوت برسی ولی یادت باشه همونطور که خانم گفت از این به بعد من هم اربابت هستم نوید هم گفت بله ارباب . دیگه هوا کاملا تاریک شده بود یهو یاد خونه خودم افتادم و اینکه من باید الان خونه میبودم بلند شدم گوشیمو پیدا کردم دیدم ده بار بیشتر از خونه و از گوشی مادر و خواهر و بابام بهم زنگ زدن و من رو کار سهیلا بودم اصلا حواسم به هیچی نبود به سهیلا گفتم از خونه خیلی تماس گرفتن برم بهشون زنگ بزنم سهیلا گفت بگو خونه دوستم بودم و درس میخوندیم شب هم میمونی گفتم اخه نمیشه مادرم نمیزاره سهیلا ازم خواهش کرد که بمونم منم به مادرم زنگ زدم کلی ازش عذر خواهی کردم براش خالی بستم که درسهامون زیاده ازش اجازه گرفتم تا مثلا شب پیش دوستم بمونم ولی در اصلا پیش سهیلا میموندم . ساعت 9 شب شده بود . بازم سهیلا به نوید دستور داد تا کیرمو برام سیخ کنه نوید هم اطاعت کرد و حسابی برام ساک زد بعد سهیلا نوید را قمبلش کرد و یه کرم مالید در سوراخ نوید و بهم گفت عشقم این در خدمتته دوست دارم کونشو جر بدی منم گفتم واقعا مطمئنی سهیلا جونم ؟سهیلا رو کرد به نوید و ازش پرسید مگه دوست نداشتی کونت بزاره نوید هم پارس کرد و کونشو برام تکون تکون داد بیشرف عجب کونی هم داشت از پشت دست کمی از کون یه زن خوش کس و کون نبود منم نشستم پشت نوید با اینکه اولین بارم بود که میخواستم کون بکنم ولی هرچی از فیلمها دیده بودم به خاطر اوردم و کله کیرمو اروم اروم روی سوراخ کون نوید میمالیدم هر بار یه فشار کوچیکی روی سوراخش میاوردم نوید هم هر بار که کله کیرم و به سوراخش فشار میدادم یکمی میرفت جلو سهیلا حسابی روغن ریخت رو همه جای کیرم با دستش کیرمو چربش کرد و گفت بکن دیگه عشقم منم دو طرف کون نوید را گرفتم و کیرمو تا بیخ کردم تو کونش جیغ نوید رفت هوا بد بخت یه کیر کلفت تا ته رفته بود توش بایدم اینطور جیغ میزد دیگه امانش ندادم و داشتم کونشو براش میگائیدم بیچاره هی مشت میزد به تشک ولی سعی میکرد حرف نزنه منم با خیال راحت داشتم کون یه مرد را میگائیدم بعد از چند دقیقه سهیلا بهم گفت دربیارم به نوید گفت طاق باز بخوابه نوید هم اطاعت کرد دوتا بالشت گذاشت زیر کون نوید و منم از روبرو دوباره کردم تو کونش . نوید همینوطری که داشت کون میداد کیرشو هم سهیلا براش میمالید نوید داشت لذت میبرد سهیلا کسشو گذاشت رو دهن نوید و به من گفت اجازه میدی عزیزم ؟منظورش این بود که اجازه میدی نوید کسشو بخوره ؟گفتم آره عشقم ، نوید هم داشت کس زنشو میخورد و کون میداد و ناله میکرد و معلوم بود بینهایت داره بهش خوش میگذره . خب راستش فکر نمیکردم اینقدر طولانی بشه بقیه داستان باشه برای قسمتهای بعدی .

نوشته: امیر

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها