داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

امیر و آتوسا قشنگ (۱)

این داستان در مورد من و دوست دخترم که سکس خیلی خوبی باهم داشتیم،اگر خوشتون اومد سکس با بقیه دوست دخترهام هم براتون مینویسم.
من یه مدتی بود بعد از سرکار میرفتم کلاس زبان ،کلاس زبان مختلط بود و من مخصوصا اونجا رو انتخاب کرده بودم.
من کلا یه کم خجالتی ام یعنی خیلی زود نمیتونم با همه اوکی بشم ،زمان میبره که یخم بشکنه اما وقتی اوکی بشم که دیگه جمع رو میگیرم دستم،ترم اول گذشت و ترم بعدی که یه کم با بچه ها آشنا شدم رفتیم بیرون و اونجا خیلی صمیمی تر شدیم و ترم دوم هم گذشت،ترم سوم با جام جهانی همزمان شد و قرار شد بازی ایران و مراکش رو بریم یه کافه و ببینیم، یکی از دخترهای کلاس که اسمش نازنین بود گفت من چندتا از دوستام هم‌میارم و ما هم استقبال کردیم،روز بازی رفتیم و اونجا من آتوسا رو دیدم،دختر قشنگی که وقتی میخندید دل من میرفت،سفید و توپر و جذاب،از همونجا تیک و تاک ما شروع شد و آخر بازی هم‌که اون گل دقیقه آخر باعث شد همه خیلی خوشحال همو بغل کنیم.بازی که تموم شد یکی از دوستای دیگمون محمد و من و آتوسا اومدیم پایین و محمد میخواست یه امتحانی کنه،به آتوسا گفت میخای برسونمت و منم گفتم‌میتونم برسونمت و آتوسا منو انتخاب کرد و سوار شدیم و رفتیم،تو راه از کار همدیگه پرسیدیم و اینکه چه میکنیم و اینا منم بهش گفتم صبح بلیط دارم واسه ارومیه و اونجا نمایشگاه داریم و یکهفته نیستم،رسیدیم دم خونشون و گفتم میتونم شمارت رو داشته باشم و گفت تو گروه واتس آپ که نازنین درست کرده شمارم هست و یه لبخند قشنگ زد و رفت.فرداش رفتم ارومیه و اون یکهفته دیگه کلی چت و عکس و لاس باهم زدیم و وقتی برگشتم لحطه شماری میکردم که ببینمش،رفتیم بیرون و یه کافا نشستیم و آتوسا یهو گفت امیر من باید یه جیزی رو در مورد خودم بهت بگم،یه لحظه ترسیدم و گفتم چی؟!
گفت من ۲ سال که جدا شدم و طلاق گرفتم…
از یه طرف خوشحال از اینکه که راه بازه و از یه طرف ناراحت که خیلی ازش خوشم اومده و اما خانواده من قبول نمیکنن با یه مطلقه ازدواج کنم…
یه کم شوک شدم اما سعی کردم بروز ندادم و دلیلش رو پرسیدم و گفت شوهرش مشکل جنسی داشته و واسه همین طلاق گرفته و یه کم از گذشته اش تعریف کرد و رفتیم…
چند شب بعدش باهم رفتیم بیرون و یه پارک خودش ادرس داد و رفتیم یه کم چرخ زدیم و سیگار کشید من سیگاری نیستم اما واسه زن سیگار کشیدن به نظرم خیلی سکسی و جذاب،یه کم حرف زدیم و بینمون خیلی فضا رمانتیک شد و اومدیم تو ماشین،دورمون خلوت بود،همو بغل کردیم و لب گرفتیم و بعدش من گردنش رو لیس میزدم و صدا ناله ی قشنگ آتوسا میومد،دستم رفت سمت ممه هاش خیلی درشت و خوب بود ،همون که دوست داشتم از رو لباس مالیدم و آتوسا هم با ناله دستش رفت سمت کیرم و زیپ شلوارم رو باز کرد واقعا خیلی حشری بود و این واسه من به شدت جذاب،کیرن رو در آورد و شروع کرد واسم ساک زدن،تیلی قشنگ و خوب میخورد وسطش اومد بالا و ازم لب گرفت من واقعا وسط ساک دوست دارم لب بگیرم و زبون بازی کنم آتویا هم بدون اینکه بهش بگم همین کار رو کرد ،انگار منو ۱۰۰ سال میشناسه ،دوباره رفت و شروع کرد ساک زدن و منم سرش رو میمالیدم و کونش و نوازش میکردم،کون تپل و عالی داشت کلا همه چیش خوب بود،یهو نور یه ماشین اومد و بهش گفتم بیخیال،اومد بالا و مجبور شد بریم و آتوسا میگفت بریم یه جا دیگه آبت رو بیارم اینجوری کمر درد میشی اما من حسم پریده بود و گفتم بیخیال یهو گفت امیر خونه یه روزه بگیر باهم باشیم ،خیلی عجیب بود برام‌دختر پیشنهاد خونه خالی بده اما خوشم اومده و گفتم باشه ردیفش میکنم،تو سایت و تلگرام دنبال گشتم و عکس هاش واسه خودش فرستادم و یه جا رو تو خ شاهین پیدا کردیم واسه پنجشنبه ،به خانواده گفتم تور یه روزه میرم و آتوسا هم گفته بود میره ماموریت ،رفتم مشروب هم‌گرفتم و خوراکی و مزه و اینا ۵ بود رفتم مکان و قرار شد آتوسا خودش بیاد،تو راه چند مدل کاندوم و قرص سیلدنافیل گرفته بودن،رفتم بالا و وسایل رو جا به جا کردم و آتوسا زنگ زد که رسیده و اومد بالا،تا اومد تو شروع کردیم لب گرفتم و حسابی زبون هامون تو هم بود خیلی هر دو مشتاق بودیم که زودتر همو حس کنیم،نشستیم پا بساط مشروب و مزه خوری و آتوسا سیگارش هم روشن کرد و چند پیک خوردیم و جفتمون حالمون خوب بود و حسابی از هم لب میگرفتیم و حال میکردیم،یهک آتوسا دستش رو گذاشت رو کیرم و گفت میخامش و منم شلوارم رو در آوردم و اونم شروع کرد به ساک زدن،تا ته میخوردم و کلی اب دهنش دور کیرم میریخت واقعا عالی و پرتوف ساک میزد و خیلی بلد بود …
منم بلوزش رو درآوردم و شروع کردم از رو رو سوتین مالیدن ممه های گنده اش واقعا پوست سفید و قشنگی داشت،سوتینش رو در آوردم و ممه های افتاد بیرون،نه خیلی شل بود و نه خیلی سفت،خیلی درست بود همه چی،شروع کردم ممه هاش رو خوردم نوک ممه صورتی همون چیزی که میخواستم،حساس بود به ممه هاش و شروع کرد ناله کردن و رفتیم رو تخت و اونجا جفتمون کامل دیگه لخت شدیم…

ادامه…

نوشته: امیر

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها