…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
ورود احمد و جمع انجمن کیر تو کس
دوستان گلم بابت تاخیر بوجود آمده داستان های ادامه دارم من و امیر جووونم که سالهای پیش اتفاق افتاد و قرار شد براتون بنویسم واقعا ببخشد
در این مدت هم مادرم و هم پدرم حتی یکی از دخترخاله هام فوت کردند و عمرشونو دادن به شما، اصلا روحیه خوبی نداشتم الان اگر غلط املایی داشتم به بزرگواری ببخشید
داستان از آنجا ادامه داشت که آخرین سکس پر شهوت و حال کردنهای عاشقانه تو باغ متروکه بین من و امیر جووونم رخ داد
بعد از چند روز همش تو فکر این بودم که واقعا امیر که قول داده بود برادرش احمد رو هم بیاره واقعا حرفش حقیقت داره یا خیر
امیر رو غروب دیدم بهش گفتم امیرجووون امیرگلم تو یک قولی به من دادی اونم گفت چه قولی گفتم خودت گفتی برادرت احمد رو هم میاری ۳ تایی سکس کنیم
امیر نگام کرد و گفت فردا ساعت ۳ بعدازظهر تو باغ متروکه باشیم خوبه گفتم ساعت ۳!! چه خبره هوا خیلی گرمه ساعت نزدیکای ۵ و ۶ غروب بهتره
گفت باشه ۵/۵ اونجاییم دیر نکنی ها؛ رفتم زیر گوشش گفتم قربونت برم که عشقمی فردا هردوتامون میخوام یجور خاص بکنم
خندید و گفت تو عشقمی تا ابد هرچی مهران جوووونم بخواد
فردا غروب یک پارچ آب گرفتم و پتوی خونگی و یک بالشت توپر و یک سبد توری پر انگور شسته رفتم باغ متروکه توی اطاقک قدیمی جای همیشگی حوالی ساعت ۵ بعد از۲۰ دقیقه دیدم به به جانم امیر و احمد اومدن
بلندشدم با امیر دست دادم و روبوسی کردم و لبش رو خوردم احمد داشت خوب نگاه می کرد با احمد دست دادم و باهاش گرم گرفتم که احمد جووون فدات خوب کردی اومدی و …
یهو احمد گفت عجب جای دنجی چقدر ساکت و چقدر باغ بزرگی
یهو بهش گفتم کجاشو دیدی که امیر خندید و رشته کلام رو دستش گرفت که مهران جان اینم برادرم احمد که قولش رو داده بودم
گفتم کار خوبی کردی البته با تو چندبار خوب آشنا شدم و همه چی بینمون حل شده احمد جووون رو نمیدونم
امیر گفت همه چی اوکی هستش فقط احمد اصلا اهل ساک زدن نیست فقط بهش بگو چه مدلی دوست داری همونکار رو بکنه
خندیدم و گفت عالی پس ساک زدن با خودت
دیدم احمد روی تخت نشسته و بالاتنه کامل لخت شده ، احمد مثل امیرجووونم تپل و خوش فرم و سفید نبود اما در عوضش قلمی بود با یک باسن بزرگ که نشون می‌داده بدجوری سوراخش میخاره
منم به امیرجووونم اشاره کردم لخت بشه و خودم لباس هامو در آوردم که دیدم امیر لخت لخت بدون شورت کنارم نشسته من تا این صحنه رو دیدم شلوار و شورت رو درآوردم و به احمد اشاره کردم اونم دربیاره
۳تایی لخت روی تخت نشسته بودیم من وسط امیر سمت چپ و احمد سمت راستم هردوتا رو از کمر بغل کردم و با بوسیدن هردوتا گفتم چه عشقای نابی و بعد با امیر شروع به لب گرفتن کردم و رفتیم تو فضا
منو امیر اصلا حالیمون نبود داریم چیکار میکنیم که دیدم احمد هی دست به کیرم میزنه و چه جور با کیرم که شق شق شده بود حال میکنه
برگشتم به احمد گفتم کیرم چطوره گفت عالیه عالیه هم کلفت هم بلند هم عجب کله بزرگی داره و چقدر سفیده
امیر خندید و گفت احمد من بدجوری وابسته شدم و الان هم میخوام ساک بزنم
من گفتم صبر کنید قراره ۳ تایی حال کنیم
من دراز می کشم امیر تو ساک بزن احمد تو هم سوراخ کونت رو بیار بخورم و برات بلیسم
احمد گفت جووون امیر گفته بود تو واقعا عالی هستی دیگه اینجوریش رو فکر نمیکردم
امیر با تمام وجودش شروع کرد به ساک زدن های حشری و احمد که سوراخ کونش روی صورتم بود رو با دستام باز کردم و شروع به لیسیدن کردم
تو فضا بودیم و من همش لیس میزدم و لیس میزدم و با انگشتام سوراخ کونای احمد رو بازی بازی میدادم و امیر هم با تمام وجودش در حال ساک زدن بود
واقعا برام رویایی بود و اونقدر حشری شده بودم که باور کردنی نبود
یک لحظه وقتی دیدم امیر جوووونم امیر کووونی من امیر عشقم با چه شهوت و حالی داره برام ساک میزنه دستمو برم سمت باسنش گفتم عشقم بیا منم دست بکشمت
اونم قشنگ باسنش رو سمت من کرد و منم شروع به باسن تپل سفید نازش می کشیدم و با چند بار تف مالی سوراخ کونش ۲ انگشتی با سوراخش بازی می کردم و هر چند ثانیه سوراخ کون احمد رو هم میخوردم…
ادامه دارد
نوشته: مهران