داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

آقا رضا وانتی 5

دو سه دقیقه ای که به همین حالت گذشت; دیدم لرزش بدنش دوباره شروع شد.; ;اما اینبار فرق میکرد. عسل من داشت گریه میکرد. لباشو بوسیدم و گفتم چی شده جوجو; چرا گریه میکنی; از چی ناراحت شدی; فرزانه جونم یخورده; ;که آرومتر شد; گفت: رضا جان; به خدا نمیدونم چرا این جوری شد. اصلا نمیخواستم رو بدنت جیش کنم. تا حالا اصلا سابقه نداشته. دست خودم نبود یدفعه دیدم جیشم ریخت…
قبلا چند تا کتاب در این مورد خونده بودم می دونستم خانما موقع ارگاسم شدید; چنین حالتی بهشون دست میده. ازش سوال کردم: مطمئنی جیش بوده; پس چرا بو نداره; چرا روتختی رو لک ننداخت. و بعدش یک مقدار کوتاه براش در این مورد توضیح دادم. اونجا بود که اعتراف کرد بعضی وقتا خودشو ارضا میکرده ولی تا حالا چنین موردی براش پیش نیومده. خندیدم و گفتم حالا خیلی چیزای بهتر هست که باید تجربه کنی!
دودولم دوباره نیم خیز شده بود. سینه های فوق العاده کوچیک ولی خوشگل با اون هاله صورتی و کوس نازشو که نصفه نیمه میتونستم ببینم; کار خودشو کرده بود. فرزانه تا الان به کیرم نگاه نکرده بود; فقط چون روش نشسته بود; احساس کرد که زیر کسش یک چیزی داره حرکت میکنه. خندش گرفت. بعدم با سر به کیرم اشاره کرد و گفت: به رضا کوچولو بگو چند دقیقه صبر کنه من برم دوش بگیرم و بیام. لبخندی زدمو گفتم آماده آماده است. هر وقت اراده کنی در خدمته. حجب و حیاش نمی گذاشت جلوی من لخت مادرزاد از اطاق بره بیرون.یک دستشو گرفته بود; روی سینه هاش و شرتشم نگه داشته بود جلوی کس خوشگلش. همینطور عقب عقب تخت رو دور زد که بره بیرون. یکدفعه چشمش افتاد به خونی که رو دستام خشک شده بود. یادش رفت که دستش کجاهارو پوشونده. دو دستی چنگ زد تو صورتش. نشستم رو تخت ببینم چی شد که دیدم. فرزانه دستشو از رو سینه هاش و کسش برداشته بود و صورتش رو مشت کرده تو دستاش. با دیدن این صحنه خندم گرفته بود شدید. بعد بیست ثانیه متوجه شد چه وضعیتی داره و دوید سمت حیاط خلوت که حموم اونجا بود.از همون جا هم داشت فحش میداد البته به شوخی”بیشعور عوضی. خجالت نمیکشه منو دید می زنه مرتیکه هیز…”
در اصل دستشویی و حموم اصلی تو حیاط بود; ولی نمیدونم مستاجرها چی ریخته بودند تو راه آب حموم; که دیگه باز نشد. حتی فنر زدن هم افاقه نکرد. حیاط خلوتمون پشت ساختمون بود که روشو پوشونده بودیم. همین امر باعث شده بود روز و شب تاریک باشه اونجا. انتهاش یک دستشویی یک متر در یک متر داشت; که وقتی حموم بیرونی خراب شد; یک دوش بهش اضافه کردیم و اونجا شد یک دستشویی دو منظوره. تا یکهفته قبل از عروسی خونه دست مستاجر بود برا همین وقت نکردم اونجارو مرتب کنم. فقط چون اون قسمت روشنایی نداشت; یک لامپ پرنور زدم داخل حموم که حیاط خلوتم روشن شه. جالبه که حمومش اوپن بود و در نداشت. وقتی فرزانه رفت حموم منم یک صندلی گذاشتم انتهای راهرو و شروع کردم به تماشای هیکل نازش. اولش معذب بود و همش میگفت برو من خجالت میکشم. ولی من با کمال پررویی نشستم و عشقمو تماشا کردم. فضای حموم خیلی کوچیک بود وگرنه خودمم بی میل نبودم دوش بگیرم با عزیزم. لامپ پرنوری که زده بودم تو اون فضای کوچیک و بخاری که از روی پوستش بلند میشد; فضارو خیلی شاعرانه کرده بود. بعضی وقتا با انگشتش تهدیدم میکرد و یا آب می پاشید روی من. یکبارم که زخم دستمو نشون دادم بهش; پانتومیم ادای گریه کردن و غصه خوردن رو در آورد. شیطنت خاصی تو وجودش بود که منو شیفته خودش کرده بود. همینجور که نگاش میکردم; در مورد هیکلش به نتیجه جالبی رسیدم. بالاتنه عشقم خیلی قشنگ بود درسته که ریزه میزه بود; ولی سینه های خیلی خوش تراشی داشت(فقط یخورده کوچولو بودن). گردن بلند و بازوهای قلمی و کمر باریک. در مجموع هیچ نقصی نمی شد ازش گرفت. باسنش برجسته بود و کسش اصلا رنگ تیره ای نداشت. رونهای پر گوشت و ساق پای قوی و کم مو. همه چیزش میزون بود و تنها ایرادی که میشد ازش گرفت این بود که بین بالاتنه و پایین تنه ش یک جور عدم تناسبی به چشم می خورد. از سر تا کمرش خیلی فانتزی و ظریف; و از باسن به پایین یکمقدار درشت تر بود. با لباس اصلا این نقیصه به چشم نمیومد ولی حالا که لخت بود; بهتر میتونستم تجزیه تحلیلش کنم. ضمن اینکه نقص اساسی دخترای شرقی که بالاتنشون نسبت به پایین تنه بلندتره; در اندام فرزانه جون هم به چشم میخورد. دخترهای غربی پاهای کشیده تری نسبت به ما ایرانیها دارند..

فرزانه جون شورتش رو هم شست و کاملا مرتب بدون یک چروک آویزون کرد رو بند رختی که همونجا بسته بودم. برا هر چیزی که مربوط به خودش بود; حداکثر دقت رو میکرد. برخلاف من که در کل آدم نامرتبی بودم. حوله رو براش آوردم و کمکش کردم خودشو خشک کنه. بعد اون خودمم رفتم و دو دقیقه ای کمر به پایینم رو شستم و زخم بازومو!…ادامه دارد ..

نویسنده : looti-khoor نقل از سایت انجمن سکسی کیر تو کس

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها