داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

آقا رضا وانتی 49

اخلاقهای سحرو دوست نداشتم. خیلی سرد و بیروح بود. هیچ وقت نمیتونستم با اون احساس راحتی کنم. در این یکساعتی که تنها بودیم; سرجمع; ده تا کلمه از دهانش خارج نشده بود. هر سوالی رو با بله و خیر جواب میداد. به هیچ عنوان; نمی تونستم تصور کنم با سحر رفیق بشم. تا حالا چند بار با هم سکس کامل و نیمه داشتم; پس باید خیلی راحت تر از این حرفها باشه; با این وجود هروقت چایی یا میوه تعارف می کرد; یقه لباسش رو با دست می گرفت تا سینه هاش معلوم نشه یا هر وقت رو مبل می نشست; دامن کوتاهشو تا رو زانو پایین می کشید. در این مدتی که خونه ما بود ; موفق شده بودم پوشش سحر رو عوض کنم و وادارش کنم; لباسهای کوتاه تر و آزادتری بپوشه. اما نتونستم رنگ لباسهاشو تغییر بدم. هنوز رنگ لباسهای سحر تیره بود. تونسته بودم با سحر سکس کنم; اما آرزوی یک بوسه عاشقانه از سحر تو دلم مونده بود. سحر تقریبا شبیه همون عروسک سکسی بود که دوران خدمت سربازی; یکی از بچه ها با خودش آورده بود داخل پادگان. همه چیزش شبیه یک زن بود. میشد ازش لب گرفت; سبنه های سکسی بزرگ و قشنگی داشت; کوس سفید و کوچولویی داشت که از ژلاتین ساخته شده بود و حتی می شد گرمای داخلش رو تنظیم کرد. ولی یک زن نبود; یک جنازه. دلم برای فرزانه تنگ شده بود. اگر الان اینجا بود; خونه اینقدر ساکت نبود. دلم برای صدای خنده های فرزانه تنگ شده بود. دلم برای سرخوشیهاش تنگ شده بود. دلم برای بوسه های فرزانه تنگ شده بود. دلم برای گرمای وجودش تنگ شده بود. راستی الان کجا بود; نمیدونم این لیلا دیگه ازکدوم گوری پیداش شده بود. الان عشق منو کجا برده بود. نمی تونستم فرزانه رو مجبور کنم با دوستاش رفت و آمد نکنه. اونم یک زن بود دوست داشت بعصی وقتها با رفقای دخترش بره بیرون. دوست داشت بخشی از زندگیشو; در جمعهای زنونه بگذرونه. نمیدونم تو این جمعهای زنونه چی می گذره که هیچ صدایی ازش بیرون نمیاد. البته نیازم به کنجکاوی نداره. مگه تو جمعهای ما مردا چه اتفاقی می افته که ما عاشق اونیم; همه جوره زنه رو می پیچونیم که یک شبو با رفقا بگذرونیم. تنها فرقش با جلسات مردونه فامیلی اینه که میتونی اونجاکس و شعر بگی. نمی خواد معذب باشی که حتما بشینی. میتونی لم بدی و با صدای بلند آواز بخونی. می تونی بدون حضور زنای مزاحم; دور تا دور خودتو پر کنی از زیر سیگاری و بطری مشروب. میتونی موقع صحبت کردن از همه فامیلت مایه بذاری. میتونی عمه و خاله و حتی خواهر و مادرتو بذاری وسط و با بقیه تقسیم کنی. تو این جمعهای مردونه; از سایز سینه و کوس و کون تمام زنای فامیل خودت و رفیقات حرف می زنی و تعریف می کنی. البته یکنفر همیشه استثناست. هیچ کس حق نداره در مورد زن خودت حرف بزنه و تو حق نداری; اسم زن دوستاتو بیاری. حتی وقتی که مست کردی و دیگه هیچی حالیت نیست; بازم باید حواست به این مسئله باشه. البته خانما راحت ترند. اولین چیزی که راجع به اون صحبت می کنند; سایز کیر شوهرشونه و تعداد دفعاتی که تو این هفته به آقا کس دادند. فکر کنم فرزانه این هفته با افتخار به دوستاش بگه; آقا رضا این دفعه یک بار; بالای نیم ساعت منو می کرد. شاید یکی از زنای با تجربه اون جمع هم به فرزانه یادآوری کنه مواظب شوهرت باش. شاید قرص خورده یا مواد مصرف کرده باشه!..

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها