داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

آقا رضا وانتی 3

….
بزحمت عصبانیتم رو کنترل کردم و با لحن بچه گونه گفتم:جوجو تو از اول پیشی هارو ندیدی; چرا بمن نگفتی برم بیارمشون; حالا دیگه امشب شام نداریم!
شونه هاشو انداخت بالا و گفت: خوب می خواستی حواستو جمع کنی.
چیزی نگفتم نشستم کنارش و از اونجا برگشتم به سمت حیاط و با حسرت روی میز رو نگاه کردم که پارچ شیر موز رو دیدم. دوباره دویدم سمت حیاط و اونو سالم آوردم تو. برگشتم حیاط و شیلنگ رو کشیدم و گند کاری گربه هارو شستم. داشتم به حرفهای فرزانه فکر می کردم. سه چهار ماه پیش هم اتفاق مشابهی افتاده بود. گوشیم پنج هزار تومان شارژ داشت. زنگ زدم و حدود دو سه دقیقه با فرزانه صحبت کردم. یکی دو ساعت بعد که میخواستم زنگ بزنم شرکت; دیدم اخطار میده شارژ نداری! تعجب کردم. برام سوال بود که پنج هزار تومن کجا رفته; شبش تو خونه جریان رو تعریف کردم. فرزانه گفت: بمن زنگ زده بودی; یادت رفت قطع کنی. منم قطع نکردم!
اونموقع گذاشتم به حساب شیطنتهای بچگیش; ولی الان قضیه تکرار شد. با خودم گفتم: امشب قراره داماد شم; بیخیال شو و شبتو با این فکرا خراب نکن…
اومدم تو و دیدم فرزانه داره هندی کم رو به ال سی دی وصل میکنه. تا منو دید گفت بیا فیلم پاتختی رو ببینیم. نشستیم روی کاناپه و دو تا لیوان شیر موز رو با شیرینی خوردیم به جای شام. اون وسطا از رو و زیر سارافون دستمو می بردم داخل; اما هر بار مانع می شد. فیلم رو هم که نگو. فکر نمی کردم فامیلای ما هم از این لباسا بپوشند. خودش یک پا فیلم نیم سوپر بود. فرزانه هم که مرتب وسط بود; انگار خستگی نمی شناسه این بشر! درسته که رقصش به پای دخترخاله های من نمیرسه ولی خداییش قشنگ می رقصید.تو خانواده اونا فقط سحر; دختر عموش قشنگ میرقصید.یک دامن قرمز رنگ چاکدار پوشیده بود و یک پیراهن سفید. مشخص بود ورزشکاره…
عادت دارم آب میوه و شیرموز رو خیلی آروم آروم بخورم بطوریکه فیلم و معجون با هم تموم شد. دیگه امانش ندادم.لبمو گذاشتم روی لبهاش و دستم رو بردم زیر رونای سفیدش و بغلش کردم. سارافون زرشکیش سر خورد و تا روی شرتش اومد پایین. با یک دستش گردن منو سفت گرفته بود و با دست دیگرش پایین لباسشو تا پاهاشو بپوشونه. وزنش خیلی کم بود; شاید جهل و پنج کیلو بیشتر نبود. رو تختی رو برداشتم و فرزانه رو نشوندم روی تخت. خودمم نشستم پیشش. احساس کردم به سینه ام فشار آورد. هیچ حرفی بین ما رد و بدل نمی شد. این حرکات ملایم دستش بود که منو وادار کرد روی تخت به پشت دراز بکشم.دستاش رو برد زیر تی شرتم و با حرکت همزمان اونا لباسم رو در آورد. سعی کردم دستم رو بلند کنم و بازوهای نرمشو لمس کنم; ولی این اجازه رو به من نداد.لباسم رو مرتب تا کرد و روی صندلی گذاشت. داشتم به سقف نگاه می کردم که حرکت انگشتاشو مابین موهای سینه م احساس کردم. احساس خیلی قشنگی بود. با خودم فکر میکردم; برای اولین باره کسی من رو دوست داره; همه وجودمو حتی موهای چندش بدنم رو. خودم بیزار بودم از آقایونی که پشمای بدنشون از یقه لباس می زد بیرون. خوشبختانه بدن خودم خیلی کم مو بود. فرزانه دامنه حرکات دستاشو تا زیر گردن و پهلوهام گسترش داد و همزمان با زبونش نوک سینه هام رو تحریک می کرد. احساس عجیبی بود. فکر میکردم از نوک سینه هام به سر آلتم رو بوسیله یک نخ بهم وصل کردن. با تحریک زبونش کیرم به شدت کشیده می شد. دیگه روی ابرها پرواز می کردم. گاهی وقتا از یقه سارافون; سینه های کوچولوشو می دیدم و برای خوردنش لحظه شماری می کردم… شاید ده دقیقه بازوها و گردن وبهلوهامو با نوک انگشتاش نوازش کرد. بوسیدو با نگاهش بررسی کرد. این بار حرکت دستاشو از زیر بغلهام شروع کرد و با یک ریتم یکنواخت تا کش شلوارک ادامه داد. باسنم رو کمی بلند کردم تا راحت تر کارشو انجام بده. این یکی رو هم بعد در آوردن مرتب تا کرد و گذاشت روی صندلی. بازم نوک انگشتاش بودن که از انگشتای پا حرکتشونو شروع کردن و بعد از گذشتن از ساق پا و پهلوهای رونم; به سمت کیرم رفتند.هنوز شرتم پام بود. انگشتای فرزانه برای یک لحظه روی کیرم که حالا آماده انفجار بود; توقف کردند و دوباره مسیرشون رو ادامه دادند تا سینه و گردن. کف دو دستاش رو دو طرف سرم گذاشت و یک بوسه از لبام گرفت و خیلی آروم به پشت دراز کشید. دیگه نوبت من بود که براش سنگ تموم بگذارم….ادامه دارد ……نویسنده : looti-khoor   نقل ازسایت انجمن سکسی کیر تو کس

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها