داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

آقا رضا وانتی 6

اطاق خواب بوی بادی اسلش و مام گرفته بود. صورتشو کرم می زد; که برگشتم توی اطاق. دو تا لیوان آب پرتقال خنکم ریخته بودم که جیگرمون حال بیاد. دستامو گرفت تو دستاشو حسابی کرم مالی کرد. بعدم صورتمو و پشت گردنمو برام چرب کرد. میگن پشت گردن غده های چربی کمی داره و بخاطر همونه که پوستش زودتر از بقیه جاها; چین و چروک میافته و پیر میشه. با کمک دستمال کاغدی لیوانم رو برداشتم که دیدم فرزانه رفت و از آشپزخونه برا خودش یدونه نی آورد. نگاش کردمو گفتم: خوب برا منم می آوردی.
گفت: تو کشو وسط آشپزخونه هست. خودت بردار.
چیزی نگفتم. داشت پاشنه پاشو چرب میکرد و هر ازگاهی از آبمیوه ش میخورد. منم تو این فاصله یدونه ملحفه بزرگ روی روتختی پهن کردم. آبمیوه شو که خورد; لیوانشو برد آشپزخونه و شست. من طبق عادت با آبمیوه ام بازی بازی می کردم. برگشت و دوباره دستاشو چرب کرد. پیشم نشست و بغلم کرد. منو بوسید. دیدم چشماش پر اشکه. پرسیدم چی شده عزیزم;
گفت: می ترسم. میگن خیلی درد داره.
گونه شو بوسیدم و یک خورده تسلی دادم بهش. دروغ که نمیتونستم بگم. گفتم:خانمم! دردش اونقدرا نیست که شنیدی. خیلی زودم خوب میشه.
استرسش بیشتر شده بود و گله گله اشک میریخت. پا شدم و یک نصفه قرص پروپانول براش آوردم. بعد ده دقیقه ضربان قلبش منظم تر شد. بازومو بغل کرد و گفت پس قول بده زود تمومش کنی; باشه!!
این جوری دوست نداشتم. دوست داشتم باکر گی ش رو در حالی بگیرم که مست عشق باشیم. یک شیشه کوچیک مشروب هم برا امشب کنار گذاشته بودم. پیشنهاد کردم بگذاریم برا یکشب دیگه; ولی قبول نکرد. گفت: فرقی نمیکنه. هر چی زودتر بهتر. دردی هست که باید تحمل کنم…
چاره ای نبود. حوله هارو بردم پشت در حموم آویزون کردم. وقتی برگشتم دیدم به پشت خوابیده و نصف ملحفه رو هم کشیده روش. بالش رو گذاشته بود روی صورتش; تا چیزی رو نبینه. فقط صدای هق هق گریه هاش می اومد. پارچه رو از روی پاهاش برداشتم. دستمو کشیدم روی کسش. خشک خشک بود. کیر خودمم خوابیده بود. با یکمقدار کرم کیر خودم و کس فرزانه رو چرب کردم. ازش پرسیدم حالت خوبه; آمادگیشو داری; سرشو تکون داد. احساس کردم داره بالشو گاز میگیره.
مادرم یک تیکه دستمال سفید گذاشته بود تو کشو. گفته بود هر وقت دیدی خونریزی داشت; با این دستمال پاکش کن. (نمیدونم این خون چه فرقی با بقیه خونهای بدن داره; ولی قدیمیا فرقشو متوجه میشدند. میگفتن تو روستاها اگه زنی موقع عروسی باکره نبوده; تاج یک خروس زنده رو می بریده و خونشو جای خون ازاله بکارتش جا میزده)
دیگه الان این رسما منسوخ شده; با این وجود دستمالو دم دست گذاشتم. به زحمت کیرمو سیخش کردم و گذاشتم دم سوراخ کس فرزانه. چه رنگ صورتی خوش رنگی داشت. از شدت استرس پاهاشو قلاب کرده بود به هم. مجبور شدم پاهارو از هم باز کنم و بندازم دو طرف کمرم. کیرمو وارد سوراخ کسش کردم. تا کلاهک خیلی راحت رفت تو. اما بعد کار سختتر شد. باید فشار بیشتری میاوردم. سعی می کرد با دست و پا خودشو بکشه عقب و فرار کنه. کمرشو سفت گرفتم و فشارو بیشتر کردم. فرزانه بیچاره هم از شدت درد و بیشتر از اون از شدت ترس; دو طرف رونامو چنگ زد. وقتی که کیر سانتی متری من کامل کسش رو فتح کرد; همزمان خونی رو میدیدم که از زیر ناخناش میچکید. فرزانه; عشق من; عزیزمن و همسر من دیگه شد خانم فرزانه.

بدون اینکه کیرمو در بیارم; بالشو از رو صورتش برداشتم. رنگش سفید سفید شده بود. بوسیدمش و گفتم تموم شد عزیزم. مبارک باشه. چشماشو باز کرد و لبامو بوسید. لبخندی زد و گفت: ولی خیلی درد داشت نامرد. بعدا خدمتت میرسم.
از دور کیرم چند تا قطره خون شبیه لخته آویزون بود. دستمال رو گرفتم زیر کسش و کیرمو خیلی آروم درآوردم. رفتم دستشویی و کیر و خایمو شستم. دیگه جای سالم تو بدنم نمونده بود. همه جام زخم و زیلی بود. لباس زیرمو پوشیدم و کادوی زیرلفظی خانم رو براش آوردم. البته مثل اینکه رسمه قبل از پرده گشایی کادو رو میدن; نه بعدش. سر جاش نشسته بود و به جوجوش نگاه میکرد. پرسیدم: دردش کمتر شد; سرشو تکون داد و گفت: نه هنوز داره میسوزه.
هدیه ام رو که یک ساعت شیک و نسبتا گرون قیمت بود; تقدیمش کردم. وقتی بازش کرد کلی خوشحال شد. دستمال خونی رو چسبوند به صورتمو گفت: بفرمایید اینم هدیه من. پستش کن برا مادر گرام.
وقتی بلند شد خودشو تر و تمیز کنه; ناخوناشو کشید پشتم و چهار تا یادگاری دیگه هم برام گذاشت…ادامه دارد………………..          نویسنده : looti-khoor  نقل از سایت انجمن سکسی کیر تو کس

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها