داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

خاطرات سکس وحید (۱)

سلام دوستان اولین باری هست که دارم یکی از هزاران سکسم و مینویسم و اینم بگم که خاطرات وحید همش واقعیت داره
داستان از اینجا شروع که یه روز عادی مثل روزای قبل از خونه زدم بیرون که برم اسنپ کار کنم تا درخواست امد بالا اوکیش کردم و رفتم به مبدا که بلافاصله دیدم یه دختر خانم جوون که اسمش مرجان بود، مرجان 22 ساله قد 180، وزن 72امد جلو نشست که تیپ لش زده بود که شلوارش کاملا پاره پوره بود و همه ی رونش مشخص بود بعد از اینکه یه مسیر کوتاه و رفتم گفت جناب امکانش هست یه سوپری نگهداری، که ناخداگاه گفتم سیگار میخوای بخری که گفت از کجا متوجه شدی گفتم حدس زدم، خودمم سیگاری هستم اما یه نخ بیشتر نداشتم که بهش تعارف کردم گفتم روشن کن آفی با هم بکشیم که خنده امد رو لبش و گفت خوشم امد خاکی هستی ولی قبول نکرد تا رسیدیم به سوپری یه بسته winstonگرفت با یه فندک یکی واسه خودش روشن کرد یکی هم واسه من، اونم زود خودمونی شد رفت تو موزیک عوض کردن و دلخواهش و گذاشت،تو مسیر کمی از گرونی اجناس و اینکه دندان ساز هست صحبت کرد تا رسیدیم به مقصد که گفت من دارم خونه دوستم میتونی 1 ساعت دیگه بیای منو برگردونی خونمون با کمال میل قبول کردم و شماره رد و بدل شد و سیگار و فندکشم گذاشت گفت بکش خونه دوستم نمیتونم بکشم، یه چرخی تو زرهی شیراز زدم تا 1 ساعت گذشت و زنگ زد که بیا رفتم دنبالش،واسه برگشت یه خرده سرعت میامدم که گفت من عجله ندارم و از سرعت میترسم گفتم میخوام زود برسیم برم خونه یه بافور بزنم،گفت تنهایی منم بیام پیشت،تعجب کردم ولی بلافصله قبول کردم،تا رسیدم سریع ذغال و میوه و چایی نبات و ردیف کردم نشستم به صفا کردن که گفت مشکلی نداره لباسم در بیارم با خودم گفتم تیپش لش با یه شلوار و هودی هست حتما میخواد کلاهش و در بیاره😆دیدم لخت شد با یه لباس بیکینی امد نشست کنارم که عجب عطری داره تریاکه به منم میدی، که نگاهش کردم دیدم خیلی هلو هست لباش پرتز،گونه، چال خوشکل رو لپ، گفتم فقط میتونی نگاه کنی حیف تو نیست حتی سیگار میکشی که اصرار بابام میکشه منم کشیدم پیشش،بافور برداشت یه دو بس و یه بس کرد و چسبوند حالا جیز جیز بکن و کی نکن، دیدم نه قدیمیه، خلاصه لم داده بود بهمون و کله داغ میکردیم که pmc نگاه میکردیم بعد از نیم ساعت بهم گفت احساس میکنم یه چیزی میخوای بگی بهم روت نمیشه، از من که حرفی ندارم از اون که نه میخوای یه چیزی بگی روت نمیشه تا رازیش که بابا چیز بود میگفتم، که خودش گفت من که ازت خوشم امده و میخوام باهات باشم، میخوام یک ماه دیگه بهت بدم دوست دارم الان بهت بدم، که امد لباش و گذاشت رو لبام و یه سیری لب گرفتیم و زبونم و مثل مار دور هم حلقه میزدیم لباش پرتز و واقعا سکسی بود تا به خودم امدم دیدم 69 رو هم خوابیدیم اون واسه من ساک میزنه من مثل برس رنگی از سوراخ کون تا کسش و دارم لیس میزنم خیلی حشری بود دیدم وقتی زبونم و حلقه میکنم میکنم تو کسش و چرخش میده آه میکشه و عشوه میاد که هیچ پورن استاری به گردشم نمیرسه،گفت ماساژ میخوام سریع روغن زیتون ماساژ اوردم و اسپری کردم رو بدنش که براق شده بود و خودنمایی میکرد اون سینه های سفت و سفید با پاهای بلندش و شروع کردم به ماساژ جوری ماساژ دادم که از گردنم که شروع کردم تا رسیدم به سینهاش بیهوش شد و رفتم سریع سراغ کسش و یه انگشتم کردم توش با زبونم بالا کسش و لیس میزدم که به دقیقه نکشید و شروع کرد به لرزیدن که متوجه شدم به ارگاسم رسید شل شد، گفت هر کاری دوست داری باهام بکن منم پاهاش و جفت کردم دادم تو سینش و کیر 18 سانتیم و که با روغن زیتون چربش کرده بودم یواش یواش فرو کردم تو کسش، کمرم بخاطر بافور همیشه مثل تیراهن 18 هست، یه 40 دقیقه ای همه پوزیشنی روش اجرا کردم و که اونم فقط میلرزید و تا دیدم کسش خشک خشک شده و داره میگه اتیش گرفتم وحید دیگه نمیتونم که حرکت تلمبه زدنم و سریع کردم تو پوزیشن داگی گفتم الان ارضا میشم آبم و کجات بریزم گفت داخل و همه آبم داخلش خالی کردم که ه گفت قرص اورژانسی میخورم،این داستان مال نوروز 1402 بود که تا امروز اول خرداد هر وقت اراده کنم تو بغلم هست،با اینکه قدش نسبت به همه دوست دخترام بلند هست و خوش سکس دو هفته ای یک بار با آوانس بیشتر کیرم نصیبش نمیشه چون تو نوبت و رزرو زیاد هستن،تا داستان بعدی با عنوان خاطرات سکس وحید 2، بای تا های

ادامه…

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها