داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

آی چه کیری داره وحید جون

یکی از چهارشنبه های اردیبهشت ماه پارسال بود که وارد یکی از چت روم ها شدم در صدد یافتن پسری که بتوانم باهاش باشم یک ساعتی بود که تو نت بودم و اسم پروفایلمو پسر ناز و سفید گذاشته بودم .پسری به اسم وحید برام پی ام داد و بهم گفت که دوس داری کون بدی؟منم که خیلی کون دادنو دوس داشتم گفتم خودتونو معرفی کنین وحید جونم گفت_قد179 وزن75 و سایز کیر 19 )گفتم اگه میشه عکستونو بفرستین.بعد یه دقیقه عکس اومد بازش که کردم وااااای یه کیر ناز و کلفت بود.از رو مانیتور بوسش کردم . این را هم بگم که بدن من سفیده موبر میذارم و کون نرم و تنگی دارم و عاشق ساک زدنم.یکم که با وحید جون چت کردیم قرار بر این شد که جمعه شب برم شهرشون .صبح جمعه رفتم داروخانه و ژلت و موبر خریدم و رفتم حموم خودمو صاااف کردم عین دخترا شده بودم بعد راهی شهرشون شدم همون جایی که قرار گذاشته بودیم منتظرم بود سوار ماشینم شد و رفتیم از یه مسافر خونه یه اتاق دوتخته گرفتیم داخل اتاق شدیم درو من قفل کردم چون من خیلی عجله داشتم لباسامو در آوردم فقط یه ساق شلوار چسبان تنم مون وحید جون رو تخت دراز کشیده بود رفتم بغلش خوابیدم دستمو از رو شلوارش گذاشتم روی کیرش احساس کردم شق نیمه شق بود یکم کیرشو مالیدم بعدش بلند شدم از رو شلوار نشستم رو کیرش تا نرمی باسناموحس کنه شلوارشو در آوردم یه شورت تنگ تنش بود اونم در آوردم وااااااای عجب کیری بود گرفتم دستم کیرش شدید داغ شده بود لباسای بالاتنشم خودش در آورد ازش خواستم که بایسته و من رو بروش نشستم طوری که کیرشو بتونم بخورم تخماشو لیس زدم به طرف نک کیرش بعد گذاشتمش تو دهنم بعدخسته شد دراز کشید خیلی حال میکرد ومن دوباره رو تخت نشستم طوری که باسنام به طرف وحید جونم باشه و کیرشو تو دهنم گذاشتم دستشو آورد طرف سوراخم و با تف خودش خیسش کرد و انگشتشو آروم گذاشت تو سوراخم بهش گفتم دیگه طاقت ندارم بکنش تو کونم. 4 زانو نشستم اومد پشتم ازش خواستم که باسنامو سیلی بزنه اونم چند تا سیلی محکم زد من بیشتر حشری شدم بعد دهنشو آورد طرف سوراخم و بوس کرد و تف النداخت تو سوراخم با سر کیرش مالوند لای باسنام سرشو اروم گذاشت خیلی دردم گرفت بعدش که فشار داد 2 سانتی متری رفت تو درش آورد گفت خیلی تنگه میترسم جر بخوری گفتم نمیخورم ژل بزن ژلو که زد یکم لیز شد وااای از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم. باسنامو گرفته بود و داشت تلمبه میزد ازم خواست به پشت بخوابم و زیر شکمم بالش گذاشت دوباره کیرشو کرد تو کونم و روم خوابید گردنمو گاز میگرفت احساس میکردم داره آبش میاد ازم خواست که آبشو کجا بریزه گفتم اگه دوس داری خودت بریز تو اونم گفت من از خدامه . سرعتو یکم بیشتر کرد و تموم آبشو تو کونم خالی کرد.و این بهترین خاطره زندگیم بود.

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها