داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کون دادن مامانم به رئیسش

سلام ، من عرشیام و ۱۶ سالمه. مامانمم ۳۸ سالشه. موهاش بلند و مشکیه و هیکل گوشتی و سفیدی داره ولی چاق نیست ، کمر باریک با یه کون گنده و ممه تقریبا ۷۵ با رون های گوشتی. همه تو کفِش بودن حتی دوستام واسه همین هیچوقت دوست نداشتم مامانم بیاد مدرسم چون چشم همه بچه ها میفتاد رو کونش و میخواستن با چشم بکننش. پدرم ۶ سال پیش زمانی که من ۱۰ سالم بود فوت کرد. این داستانی هم که میخوام تعریف کنم واسه ۵ سال پیش هست. من ۱۱ سالم بود و ۱ سال از فوت پدرم گذشته بود. یه مدتی بود مامانم خیلی به خودش میرسید. شلوار های تنگ میپوشید با تیشرت های کوتاه و مانتو جلو باز ، چاک ممه اش هم همیشه مشخص بود. وقتی هم راه میرفت کونش بالا پایین میشد. از نگاه مرد های تو خیابون میفهمیدم که کون مامانم قشنگ حشریشون کرده و زل زدن به هیکل مامانم. مادرم دنبال کار بود. یه شرکت پیدا کرد و قرار شد با هم بریم اونجا تا برای کار با رئیس اون شرکت صحبت کنه. همون تیپ سکسی همیشگیش رو زد و ۲ تایی رفتیم تو اتاق رئیس شرکت. بعد از کلی صحبت رئیس شرکت به مادرم گفت که جا نداریم و نمیتونه اونجا کار کنه. مامانم به من گفت که چند دقیقه بیرون منتظر باشم و منم رفتم. بعد از ۱۰ دقیقه مامانم اومد بیرون و بدون اینکه چیزی به من بگه رفتیم خونه. فردا شبش آیفون خونمون زنگ خورد و مامانم در رو باز کرد. یه شلوارک تنگ که تا نصف رون سفیدش بود پوشیده بود و یه تیشرت کوتاه که تا بالای نافش بود هم تنش کرده بود و ممه های گندش رو انداخته بود بیرون. مادرم در هال رو باز کرد و دیدم که همون یارو که دیروز من و مادرم رفته بودیم پیشش برای کار اومد داخل. مثله اینکه مامانم شام دعوتش کرده بود. برای منم یه ماشین اسباب بازی خریده بود. بعد از شام مامانم بهم گفت آقا رضا (رئیس شرکت) میخواد ازش امتحان ورودی بگیره واسه شرکت واسه همین ۲ تاییشون میرن تو اتاق و به منم گفت که مزاحمشون نشم. رفتن تو اتاق و در رو هم قفل کردن. بعد از اینکه صدای قفل شدن در رو شنیدم شک کردم. گذاشتم یه ربع بگذره بعد رفتم دم در اتاق. بالای در اتاق شیشه ای بود. صندلی گذاشتم و آروم رفتم بالای صندلی و سرم رو یه خورده آوردم بالا تا معلوم نشم. از صدای ملچ و ملوچ مامانم معلوم بود یه خبریه تا اینکه با چشم های خودم دیدم. جفتشون کامل لخت بودن. رضا رو تخت نشسته بود و مامانم هم داشت واسش ساک میزد. خیلی سریع و پرتف کیرشو میخورد به طوری که صدای ساک زدنش رو همسایه بغلی هم میتونست بشنوه. رضا هم خیلی حشری شده بود و میگفت : “جوووون چه خوب ساک میزنی” و بعد از جاش بلند شد ، موهای مامانم رو از پشت جمع کرد و گرفت تو دستش و شروع کرد به عقب جلو کردن کیرش تو دهن مامانم و داشت دهنش رو میگایید. مامانم داشت خفه میشد ولی رضا حالیش نبود و همچنان به کار خودش ادامه میداد. بعد از چند دقیقه مامانم با استایل داگی رفت رو تخت. رضا هم رفت پشتش. کیرش خیلی کلفت نبود ولی دراز بود. کیرش رو کرد تو کون گنده و سفید مامانم و شروع کرد به تلمبه زدن. یه دستش رو کمر مامانم بود و با یه دست دیگه محکم میزد رو کون مامانم و میگفت : “اووووف جووون چه کون سفیدی” و محکم تر تلمبه میزد. آه و ناله مامانمم شروع شد ولی سعی میکرد خودش رو کنترل کنه تا من نفهمم. رضا همینجوری داشت تلمبه میزد و با چک هایی که درِ کون مامانم میزد ، کون سفید و گندش رو قرمز کرده بود. بعد موهای مامانم رو دم اسبی گرفت تو دستش و شروع کرد به کشیدن. انقدر محکم موهای مامانم رو میکشید که گفتم الان گردنش میشکنه. همینجوری که موهای مامانم رو میکشید و تلمبه میزد ، محکم میزد درِ کون مامانم. مامانم نفس نفس زنان میگفت : “آروم تر الان عرشیا میفهمه” ولی رضا گوشش بدهکار نبود. البته حق داشت چون کون مامانم خیلی سفید و گنده بود و همه رو حشری میکرد. تقریبا ۲۰ دقیقه داشت همینجوری مامانم رو میگایید تا اینکه گفت : “آبم داره میاد”. موهای مامانم که تو دستش بود رو کشید و گفت : “صورتت رو بیار سمت کیرم ، میخوام بپاشم تو دهنت”. مامانم صورتش رو آورد سمت کیر رضا. رضا یه چک دیگه این بار زد به صورت مامانم تا دهنش رو باز کنه. مامانم دهنش رو باز کرد و زبونش رو آورد بیرون و رضا هم کل آبش رو پاشید تو دهن و صورت مامانم و هم زمان یه آااااه بلند هم از رو شهوت کشید. منم بعدش رفتم تو دستشویی و جق زدم چون خیلی حشری شده بودم. روز بعدش مامانم تو شرکت استخدام شد و تقریبا هفته ای ۱ بار رضا میومد خونمون و مامانم رو یه دست خشن میکرد و میرفت. تا اینکه بعد ۱ سال مامانم خودش خسته شد و با اینکه پول خوبی هم میگرفت از این کار اومد بیرون

نوشته: عرشیا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها