داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

وقتی شورت سکسی مامانم دست به دست شد

سلام . این داستان خیلی بلند نیست و ارزش خوندن داره . بزور تونستم تو یه هنرتان ثبت نام کنم . اصلا اهل درس خوندن نبودم . کارم شده بود با رفیقام علافی و سوپر دیدن . یه رفیق داشتم به اسم نیما . از اون لاشخورای عالم بود . همه کاری باهم کرده بودیم . از جق زدن جلوی هم و فحش ناموسی دادن به هم . خیلی با هم رفیق بودیم . اگه یه روز اون از کوس و کون گنده و سینه مامان من نمیگفت و من از کوس و کون وسینه های مامان اون نمیگفتم و مامان همو جنده خطاب نمیکردیم . روزمون شب نمیشد . مامان نیما 39 سالش بود . و نیما یه خواهر 7 ساله هم داشت . مامان من 42 و من یه داداش 20 ساله داشتم . مامانای جفتمون تیپشون به روز بود و مانتویی . اما مامان من خیلی هات میگشت . معمولا با ساپورت یا جوراب شلواری . اما مامان اون با شلوار لی های تنگ و مانتو بلند . حسابی هم آرایش میکردن . اما خب تو خونه اوضاع فرق میکرد و مامانم با دامن تا زانو یا شلوارک هم میگشت . حرفای منو نیما باعث شده بود نسبت به مامانامون حساس باشیم و زیاد دید بزنیم . اون همه عکسای مامانش با لباسای کوتاه تو عروسیا رو به من نشون داده بود . وایییی مامانش خیلی سفید بود . و تو عکساش رونای خوشگلش و خط سینش حسابی کیرمو راست میکرد . بهش گفتم نیما مامانت عجب جنده ایه . خوب کوسیه . کاش میشد منم ار کوسش بهره ببرم . بعد میزدیم زیر خنده . بعد اون میومد خونه ما من عکسای مامانمو نشون میدادم . مامان بابام یه عکس داشتن با هم که رفته بودن برا عروسی خالم آتلیه . تو عکس مامانم یه لباس تنگ تا زیر باسنش تنشه . که حسابی کون گندشو به نمایش گذاشته و یه لباس یقه باز که نصفه سینش معلوم بود . با یه جفت کفش پاشنه دار . نیما گفت ساسان به نظرم اون شب بابات تا صبح مامانتو کرده . چه حالی کردن پسرا تو عروسی . حتما کون گنده مامانت بی نصیب نمونده . یه روز فحش گذاشته بودیم که هرکی باید یکی از شورتای سکسی مامانشو بیاره مدرسه تا ببینیم . از مدرسه که اومدم مامانم رفته بود خرید . و هیچکی خونه نبود . یراست رفتم سر کشو لباساش . یکی از کشو هاش مخصوص جوراب شلواری و شورت و سوتین و لباس خواب بود . با دقت همرو نگاه کردم . میخواستم یه شورتی باشه که جلو نیما کم نیارم و خیلی سکسی باشه . مامانمم که ماشالا کشوش پر شورت لامبادا و سوتین فانتزی بود . یه شورت لامبادا مشکی داشت که جلوش تور بود و پشتش یه نخ که لای کون مامانم گم میشد اگه میپوشید . جلوش عکس یه لب قرمز بود که قسمت طور دوخته شده بود . با دیدنش کیرم راست شد . بردم اتاقم قایم کردم تا روز مدرسه رسید . تا نیما منو دید زدیم زیر خنده . گفتم آوردی شورت ننتو مادر جنده . گفت آره . تو چی ؟ آوردی شورت مامانتو که باهاش کوس میده ؟ گفتم آره داداش . کیرت تو کوس مادرم . قرار شد ساعت ورزش نشون بدیم . بچه ها مشغول فوتبال شدن من شورت مامانمو گذاشتم جیبم . با نیما رفتیم پایین . گفتم اول تو در بیار شورت سارا جندرو . وایییی یه شورت قرمز سکسی که قسمت کوسش باز بود و بدون دراوردن شورت میشد کوس مامانشو کرد . حسابی کیرم راست شده بود . گفتم نیما بابات چه کوسی میکنه تو این شورت . شورت سارا رو مالیدم یکم به کیرم . هر دوتامون راست کرده بودیم . دبیرمون نبود و فقط بچه ها تو حیاط بودن . من شورت مامان جونمو دراوردم . نیما یه جوووووون بلند گفت و شروع کرد مالیدن شورت مامانم به کیرش . خیلی حال کردم . کیر نیما از کیر من کلفت تر بود . همیشه میگفت مامانت اگه کیرمو ببینه دیگه نمیره به کسی کوس بده . داشت شورت و میمالید که نفهمیدم کی علی مرادی شورت مامانمو از دست نیما کشید بیرون . گفت نیما این شورت کدوم جنده ایه ؟” گفتم علی بده من که در رفت . حالا منو نیما دنبالش کردیم . بچه ها هم که حساس شدن ببینن چه خبره اومدن سمت ما که علی شورت مامانمو پرت کرد سمت یه نفر دیگه . بعد دوباره پرت میکردن دست یکی دیگه و هرکی یه جوووووون میگفت و شورت مامانمو میمالید به کیرش . نیما بیچاره همه تلاشش این بود بگیره و خیلی ناراحت بود . که سرو کله دبیرمون پیدا شد . محسن یکی از دوستام که اون موقع شورت مامانم دستش بود . سریع شورت مامانمو گزاشت داخل شورت خودش . و قضیه خاتمه پیدا کرد . تا موقع زنگ . شورت مامان من دست محسن بود و نیما عوضی هی میگفت شورت مریم جنده الان جلو کیر کلفت محسنه . خلاصه با یه بدبختی تو راه خونه شورت رو گرفتیم . و کلی خندیدیم . نیما میگفت شورت مریم جون امروز حسابی حال کرد با کیر بچه ها . منم گفتم شورت مامانتو بده خودم براش ببرم تنش کنم . اون روز تموم شد و دوستی ما هنوز پایداره . منو نیما به هم غول دادیم همیشه با هم رفیق بمونیم و حتی بعد ازدواج شورت و عکس سکسی زنامونو به هم نشون بدیم . ببخشید کوتاه بود . نخواستم الکی کش بدم .
نوشته: amirhot

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها