داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مامانم روانیه

سلام
من ی دخترم
وقتی ۱۰ ساله بودم مامانم یبار از دستم عصبانی شد و نشست رو دهنم و دستشو کرد تو حلقم و میخواست کصشو بده بخورم که منم به زور اومدم کنار و نذاشتم اینکارو کنه و الان۱۸ سالمه و این رفتارش و خیلی از کارها و رفتارای دیگش تا الان روم تاثیر گذاشته.
خودم از لز متنفرم و حالم بد میشه ازش ولی خیلی فیلمهاشو نگاه میکنم و خودم دلیل این رفتارمو نمیدونم ولی هر وقت میبینم اصلا علاقه ی خاصی به اینکار ندارم ولی یاد اون کار مامانم میفتم که توی بچگی باهام کرد یا هر وقت چیزی میشد از بچگیم بهم میگفت کصمو بخور و واسم مهم نیستی.
تا الان منو جلو کل اقوام و خانوادم خورد کرد و بهم خندید
از بچگی بهم گفت پدرت لاته و نذاشت ی لباس راحت و دلخواهمو بپوشم.کل زندگیمو دستش گرفت😑
همیشه دعا کرد که انشالله من بمیرم و باباتون ی زن بگیره که شمارو از خونه بیرون کنه و بدبختتون کنه
هرچیزی شد تقصیر من انداخت
ی مدت فکر میکرد پدرم داره خیانت میکنه و ازم میخواست فال گوش وایستم و وقتی چیزی میشنیدم بهش میگفتم و با پدرم دعواش میشد منو مقصر دعوا میدونست که بهش گفتم و فقط ۱۱ سالم بود که میخواست از پدرم جدا شن و خواهر بزرگترمو میخواست با خودش ببره و منو پیش مادر اندر بذاره😑ولی اخرش هم بخاطر خواهرم و کلا اینکه میونشون درست شد طلاق اتفاق نیافتاد گرچه من فکر میکنم خدا دلش به من سوخت که این کار انجام نشد وگرنه من بودم که توی ۱۱ سالگی بیچاره میشدم😭
الان ۱۸ سالمه و مامانم میدونه عاشق شدم و هر روز میخواد به همه بگه که عاشق کی ام و کلی عذابم میده، هر روز میگه کونت میخاره و… و کلی بهم توهین میکنه
همش میگه از ما جداشی میخوای بری باهمه رابطه برقرار کنی😔در خالی که من اصلا اینطور ادمی نیستم
وقتی ۱۲ سالم بود فکر میکرد جق میزنم در حالی که من اونموقع حتی از رابطه جنسی چیزی نمیدونستم ولی میگفت غسل استمنا کن و بعد از چند سال متوجه شدم افکارشو راجبم😑.هیچوقت هیچ کار نادرستی ازم سر نزده حتی تا حالا دست ی پسر بهم نخورده ولی نمیدونم چرا این افکار رو راجبم داره😑😒
وقتی میرفتیم بیرون حتی به هیچ پسری نگاه نمیکردم و وقتی بر میگشتیم خونه هر چیزی که میشد یا حال بدمو به این مرتبط میکرد که تو لابد عاشق پسر عمتی عاشق پسرخالتی و فلان که دیروز دیدیش و الان حالت بده😐
حتی بهم میگه تو پستی اگه باهات فلان جا نمیومدم حتما بهت تجاوز میشد😐اخه تجاوز مگه به خواست آدمه که خودش پست باشه بخواد اینکار انجام بشه روش😑و یکاری گرد که حتی اگه بهم تجاوز بشه هم بهش نگم
چون هرجیزی که میشه تقصیر خودم میندازه
همیشه واسم دعای بد میکنه
همش منو عذاب میده
مثل بچه های اضافه باهام برخورد کرد از اول عمرم
افسردگی و حال بد دارم همیشه
الان بخاطر اون اتفاقات و حرفها که از بچگی بهم گفته فیلم پورن میبینم همش و حالم از اینکارم بهم میخوره حتی بیشتر از رابطه ی جنسی مرد و زن ،فیلم لز میبینم درحالی که حالم بهم میخوره ولی مدام اون تصویر مامانم مباد توو ذهنم و بعد از دیدن پورن سر درد عجیبی میشم حتی جق هم نمیزنم با پورن و…
از این ادمهایی هم نیستم که روی همه کراش میزنن ولی الان که فهمیده عاشق ی نفرم که حتی اون ی نفر روحش هم خبر نداره که ازش خوشم میاد ولی مامانم متوجهش شده،همش عذابم میده باحرفاش
حتی میگه دانشگاها باز شه تو میری با همه رابطه داری و خیلی ادم کثیفی هستی و جلو بابام کلی حرفای زشت ازم میزنه که تا حالا انجامشون ندادم
حتی فکر میکنه وقتی خونه تنهام مرد میاد پیشم و حتی به این هم فکر میکنه که حامله ام😐
در حالی که تا حالا حتی جق هم نزدم و باکره هم هستم و هیچ گناه و کار نادرستی انجام ندادم
واقعا کارهاش منو دیوانه کرده😭😭چرا اینطوری باهام رفتار میکنه بنظرتون؟ در حالی که باخواهر بزرگترم هیچکدوم از این رفتارا و حرفهارو نداشته😑😔

نوشته: خودم😐

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها