داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کون دادنم به سن بالا

سلام
من سعید هستم ۲۴سالمه قدم ۱۷۷ وزنم۷۵ خوش فیس هستم اندامم خوبه داستانی که مینویسم کاملا واقعیه
من اهل تبریز هستم این داستان مال ۵ماه قبل هست که با حسین تو گرو تلگرام اشماشدم
ماجرا از اینجا شروع شد که من فانتزی دارم باسن بالا سکسکنم و کون بدم بهش و چون تا بحال نتونسته بودم ادم مورد علاقم و قابل اعتمادی پیدا کنم نتونستم این حسو تجربه کنم یه روز زد به سرم که یکیو از این گروه های گی پیدا کنم تو گروه زدم دنبال سن بالا میگردم که حسین اومد پی وی از حسین بگم ۵۵سالش هست و ادم قابل اعتمادی بود اشنا شدیم قرار شد برم خونه حسین اون شب بدجوری داهره داشتم هم دلم میخواست برم هم میترسیدم خجالت میکشیدم ولی وقتی عکس کیر حسینو میدیدم نمیتونستم جلو خودمو‌بگیرم من دوس دارم موقع سکس جورا و شورت زنونه بپوشم اینو که به حسین گفتم حسین گفت میخرم بعد یک ساعت دیدم عکس فرستاد واسملباس زنونه گرفته بود دیگهبد جوری داغ کرده بودمگفتم بایپ برم و تجربه کنم این حسو ۶روزمونده بود به عید صبح رفتم‌حموم خودمو شیو کردم قرارمون ساعت۴بعدازظهر بود حسین بهم لوکیشن فرستاد راه افتادم با استرس و دلهره رفتم به ادرسی که گفته بود رسیدم دم در پی ام دادم حسین در اپارتمان باز کرد دو‌دل بود نمیتونستم تصمیم بگیرم دلو زدم به دریا رفتم تو پله خارو‌رفتم بالا در واحد باز بود رفتم تو .
دیدم حسین لختفقطبا یه شرت اومد یه مرد سن بالا بوسم کردو درو بست قفل کرد .
دستمو‌گرفت احوال پرسی اینا خیلی خجالت میکشیدم گفت چای میخوری گفتم نمیدنم چرا عجله میکردم گفتم شروع کنیم من برم
حسین بوسم کرد و گفت چشم عزیزم پاسو بیااتاق لباساتو بپوش رفتم اتاق لباسارو پوشیدم قلبم داشت کنده میشد حسین اومد بغلم کردخیلی خجالت میکشیدم لبامو خورد گفت بشین روزانو نشستم جلوش گفت شرتمو با دندون در بیار شرتشو در اوردم کیر خوشگلش درست جلو صورتم بود کیرشم۱۲سانت بود خوابیده بود مالید رو‌لبام گفت چشامو نگا کن عین بچه ها هرچی میگفت گوش میکردم
گفت دهنتو باز کن باز کردم با دستش کیر خوابیدشو با تخماش کرد دهنم اولینبارم بودکیر میخوردم گفت افرین احساس کردم کیرش داره تو دهنم بلند میشه گفت زبونتو بچرخون روش کردم بعد واسش ساک زدم دست سرمو گرفته بود دهنم تلمبه میزد پنج دقیقه فقط کیرشو خوردم کیرش پر تف بود گفت دراز بکش رو صورت رو تخت درازکشیدم اومد خوابید روم سروع کرد لیس زدن گردنم نمیدونم یه لحظه ابم اومد دیگهنتونستم ادامه بدمو به حسین گفتم نمیتونم بلند سددیگه از خجالت داستم میمردم به حسینگفتم اگه اجازه بدی من برم خیلی بد شد حسین گفت ایرادی نداره لباسامو پوشیدم زدم بیرون شب با کلی پیام عذر خواهی اینا از حسین خدافظی کردم
یه هفته بعدش اونروز کارایی که با حسین کردم یادم افتاد دیگه داشتم میمردم که چرا این موقعیتو از دست دادم چطوربه حسین بگم که میخوام باهاش بازم ادامه بدم بهش پی ام دادم انتظارنداشتم باهام اینقد گرم حرف بزنه برنامه ریزی کردیمو قرار گذاشتیم که بازم برم پیش حسین و قول دادم که اینباد تا اخرش برم روزش رسید رفتم حونه حسین اینبار راحت بودم بدون ترس و دلهرهحسین به دلم نشسته بود رسیدم تو خونه سالم کردم دیدم حسین کلا لخته گفت لباس خریدم برات داد بهم پوشیدم خیلی حال میکردم رفتم جلو حسین بدونه اجازه کیرشو خوردم حسین یه جونی گفت بلندم کرد برد رو تخت دراز کشدم حسین خوابید رو دهنم کیرسو کرد تو دهنم تا ته سرو کرد تلمبه زدن دو دقیقه ادامه داد بعد بلندم کرد خودش دراز کشید رو‌تخت گفت اگه میخوای اذیت نشی خودت اروم اروم بشین رو کیرم منم حرفشو گوش کردم کیرشو گرفتم دستم سرسو ارم کردم تو دیدم نمیره حسین یه تف زد دستس مالید سوراخم گفت بشین نشستم اروم سرش رفت تو احساس کردم درد داشت خواستم بکشم بیرون کمرمو گرفت نگهداشت گفت در نیار صب کن عادت میکنیاروم اروم فشار میداد از کمرم درد کل بدنمو گرفته بود یدفعه دیدم کل کیرش تو کونمه من نشستم روش حسین گفت دیگه کونی خودم شدی پلمپت باز شد بعد گفت در بیار بازم بشین روش در اوردم نشستم رو‌کیرش اروم ارو‌رفت تو خیلی حس خاصی بود قربون صدقم میرفت ادامه دادم اروم اروم خودم رو کیرش بلند میشدم میشستم روش پنج دقیقه این کارم ادامه دادم حسین گفت بلند شو بلند شدم دستمو گرفت برد پذیرایی رو‌مبل نشست گفت کیرمو بخو‌ر کیرشو واسش خوردم پر تف کردم سیلی میزدم بهم بهم گفت کونی من کیه گفتم من گفت کونتو الان یه حال خوب میدم یادت بمونه کیرشو از دهنم‌کشید بیرون بلند شد منو از کمر گرفت گفت داگ استایل شو گفتم چشم اومد از پشت یه تف انداخت رو سوراخم رد کیرشو هل داد رفت تو شروع کرد تلمبه زدن درد داشتم ولی لذتش بیشتر از دردش بود تلمبه میزد با دست رو‌کونم میزد میگفت جوووووون رو ابرا بودم عاشق حسین شده بودم زیر یه سن بالا کیرش تو کونم بود داشتم حال میکردم حسین گفت ابمو کجا بریزم گفتم تو کونم کل ابشو‌ریخت تو بی حال افتاد رو من داشت گردنمو بوس میکرد که بودن دست زدن به کیرم ابم اومد بلند شد کیرشو از کونم در اورد اورد جلو دهنم گفت میک بزن میک زدم رفت لباساشو پوشید اولین و بهترین تجربه من بود بازم قراره برم بدم بهش داستانشو مینویسم براتون

نوشته: سعید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها