داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین کون دادنم به همکلاسی هام

سلام اسمم مهرانه اول از همه بگم‌که داستان گی هستش.
من الان ۱۸ سالمه و این داستان برمیگرده به وقتی که اول راهنمایی بودم یعنی ۱۳ سالم بود . کلا یه مقدار قد بلندم و اون موقع هم بین هم کلاسی هام جزو قدبلندها بودم و چون از بچگی فوتبال بازی میکردم هیکلم بد نبود نه خیلی لاغر نه چاق . درس خون هم بودم تا پنجمه ابتدایی معدلم ۲۰ بود و اول راهنمایی هم درسا مو میخوندم و جزو شاگرد اولا بودم ولی بچه های شر کلاسمون خیلی منو اذیت میکردن . چون هم درس خون و سر و ساکت بودم و هم از نظر قیافه از بین هم کلاسیام خوشگل تر از همه بودم . اندام خوبی هم داشتم که تا اون سن هنوز مویی درنیاورده بود . ۴ نفر بودن که خیلی شر بودن و ته کلاس میشستن . وقتی که زنگ تفریح میخورد داخل کلاس منو خفت میکردن و میبردن گوشه ی کلاسو انگشتم میکردن و لبو گردنمو میخوردن . یا اگه از دستشون در میرفتم اگه داخل حیاط پیدام میکردن دنبالم میکردن تا بلاخره منو خفت کنن . ولی دیگه شورشو درآورده بودن و داخل حیاط و جلوی همه ی گوشه منو میگرفتن و انگشتم میکردن.
دیگه کم کم همه فهمیده بودن و این موضوع خیلی منو آزار میداد . از طرفی هم نمیدونم چرا هیچوقت ب مدیرمون نمیگفتم چون فاز داشتم که خایمالی نکنم و اون ها هم هی بیشتر اذیتم میکردن . تا اینکه بهشون گفتم دیگه خواهشا جلوی جمع از این کارا با من نکنید و آبروم میره . بعد از اون اونا روزی ی بار یا دوبار داخل کلاس بین زنگ تفریح یا اخر کلاس منو میگرفتن و اذیت میکردن تا اینکه بعد ی مدت کم تر این کارو میکردن و بعضی روزا هم کاری نداشتن . انگار دیگه براشون عادی شده بود منم راحت شده بودم .
ولی انگار اشتباه میکردم . ی روز اخر کلاس شد و اون ۴ نفر که اسمشون امیر و حسین و رضا و مهدی بودن من و نگه داشتن و بردن ته کلاس . حسین که بین اونا از همه شر تر بود منو از پشت بغل کرد و رفت روی نیمکت نشست و من نشوند روی کیرش و منو محکم فشار میداد و میگفت عشق منی . منم که دیگه اینکارا واسم عادی شده بود زیاد مقاومت نمیکردم و منتظر میموندم تا خودشون من و ول کنن. تو همین حال و هوا بودم که امیر اومد جلو و کیرشو درآورد و گرفت سمت صورتمو گفت بیا ساک بزن . من که با دیدن این صحنه متعجب شده بودم سریع بلند شدمو و داد زدم که قرار نبود از این کارا بکنیم و شما راجب من چی فکر کردین و تهدیدشون کردم که اگه بازم از این کار ها بکنن ب مدیر میگم و چون سابقه ی اونا هم پیش مدیر خراب بود میترسیدن و کوتاه میومدن . خلاصه ی مدت گذشت و کاری با من نداشتن ولی بازم بعد از چند هفته شروع کردن . دیگه واقعا خسته شده بودم و کله مدرسه هم فهمیده بودن و من و مسخره میکردن و شده بودم کونی مدرسه . هر بار که اذیتم میکردن با التماس بهشون میگفتم که ولمم کنن و اونام عین خیالشون نبود . تا اینکه ی روز یکی از بچه ها بهم گفت که زنگ اخر حواست باشه که واست نقشه کشیدن . من زیاد جدی نگرفتم و کل اون روز هم کسی با من کار نداشت. زنگ اخر خورد و با دوستم علی میرفتیم به سمت خونه که دیدم اون ۴ نفر پشت سرمن . با دوستم تا ی جایی رفتیم و اون ۴ نفر اومدن جلومونو گرفتن . دوستمو فرستادن رفت و من موندم با اون ۴ نفر .
دستم‌ و گرفتن و من و ب زور بردن داخل خونه ای ک نیمه ساخت بود . رفتیم داخل یکی از اتاقاش . ی نفر از جلو لبمو میخورد و ی نفر هم از پشت خودشو چسبونده به من و کیرشو میمالید ب کونم . بعد چند دقیقه حسین من و بغل کرد و چسبوند به دیوار . از پشت کیرشو ب کونم میمالید گردن و لبمو میخورد . بعدش دستشو کرد تو شرتمو با کیرم بازی کرد و گفت : ببینم این تو چی داری ؟ کیرم زیاد بزرگ نبود الان ک ۱۸ سالمه کیرم حدود ۱۲ سانته .
بعد چند دقیقه خوشم اومد و حال میکردم ک خودشو بهم چسبونده و میمالونه . کیرشو از توی شلوار احساس میکردم که قشنگ سفت شده بود و ی مقدار ترس برم داشته بود که ی موقع به زور کونم نزارن ولی از طرفی با کیرم که بازی میکرد شهوتیم کرده بود و دوست داشتم تو همین حالت بمونم . حتی ی مقدار کونم و قمبل کرده بودمو قشنگ چسبنونده بودم به کیرش و حسینم منو محکم چسبیده بود . بعد چند دقیقه دستشو از شرتم درآورد و این بار از پشت کرد تو شرتم و با کونم بازی کرد . لپ های کونم و محکم فشار میداد و چنگ میگرفت و قربون صدقم میرفت و میگفت تو عشق منی و فقط مال خودمی . بعدش اون ۳ نفر هم اومدن و منو دور کردن و شروع کردن به مالیدن من . یکی ازم لب میگرفت و یکی دستشو کرده بود تو شرتمو با کونم ور میرفت و یکیم با کیرم بازی میکرد که یهو دیدم حسین داره کمربندمو باز میکنه . دستشو محکم زدم و گفتم داری چیکار میکنی دیگه بسه . ولی اون کاملا جدی بود از قیافش معلوم بود که دیدم دست کرد تو جیبشو چاقو درآورد . منم ک چاقو رو دیدم خیلی ترسیدم و با بغز گفتم تو رو خدا ولم کنین . اونم گفت تا ی دست به ما ندی از اینجا نمیری و حسابی تهدیدم کرد . منم ک خیلی ترسیده بودم با گریه میگفتم فقط ولم کنین .
اونا هم میگفن تا ی دست ندی خبری از رفتن نیست . خلاصه صحبت کردن و گفتن اگه ی بار بهشون بدم دیگه کاری ندارن و حتی تو مدرسه هم دیگه اذیتم نمیکنن و بی خیالم میشن . منم ک دیدم چاره ای ندارم من من کردم و که حسین اومد چاقو رو گذاشت رو گردنم و گفت بریم تو اتاق بغلی . منم ک دیدم چاره ای نیست رفتم اتاق بغلی که کوچکتر بود انگار قسمت حمومش بود . چاقو رو گرفت سمتم گفت لباست و دربیار منم بهش گفتم اول چاقو رو بزار جیبت و ب اون نیازی نیست . بعدش شلوارمو درآوردم فقط شرت پام بود که کیرشو درآورد و گفت یکم واسم بخورش . منم گفتم خوشم نمیاد و حرفشو نزن که سرمو به زور گرفت و برد سمت کیرش . منم دهانم و باز کردمو تا ته کرد تو دهانم . کیرش حدود ۱۴ سانت بود ی مقدار که واسش ساک زدم گفت دوست داری کونتو لیس بزنم . منم که زیاد بلد نبودم و تا اون موقع تجربه هیچ سکسی و نداشتم گفتم نمیدونم . من و چسبوند ب دیوار و از پشت بهم چسبوند . ی مقدار لبمو خورد و کیرش به کونم میمالوند که شرتمو کشید پایین . نشست و ی دونه زد در کونم و بوسش کرد و گفت دیگه از این به بعد مال خودمه . بعدش گفت با دستات کونتو وا کن منم اینکارو کردم و شروع کردن ب لیسیدن کل کونم . خیلی حس خوب و عجیبی داشتم و کاملا شهوتی شده بودم . از طرفی به این فکر میکردم که دیگه واقعا قراره کونم بزارن و صفرمو باز کنن و ناراحت بودم ولی از طرفی رو ابرا بودمو دوست داشتم تا شب کونمو لیس بزنه . خلاصه بعد اینکه قشنگ لیسید و حال کردم بلند شد و ی تفی ب کیرش زد و کمرمو داد سمت جلو که یکم قمبل کنم . بعد کیرشو برد سمت سوراخ کونم و هرچی زور میزد داخل نمیرفت . گفت با دستات چاک کونتو باز کن . این کارو کردم و بازم هر چی زور زد داخل نمیرفت . خلاصه بازم نشست و کونمو میلیسید و من و انگشت میکرد تا جا وا کنه . خیلی دردم میومد و با خودم میگفتم انگشتش که انقدر درد داره وای ب حال کیرش . خلاصه بعد چند دقیقه بلند شد و چاک کونمو با دستاش باز کرد و کیرشو فشار داد . با درد خیلی شدیدی سر کیرش رفت تو کونم و ی اخ بلند گفتم . بعدش اروم اروم فشار داد تا ته بره تو کونم داشتم میمردم از شدت درد . ازش خواهش میکردم که از تو کونم در بیاره ولی کونمو محکم گرفته بود و ولم نمیکرد . منم جلوم دیوار بود و چسبیده بودم به دیوار و جایی واسه فرار نداشتم . خلاصه کیرشو درآورد که تف بزنه خندید و گفت خونت آوردم و کیرم خونی شده . منم که از شدت درد نمیتونستم تکون بخوردم هیچی نگفتم و فقط بغز تو گلوم بود . حسین که دید ناراحتم بوسم میکرد و قربون صدقم میرفت و کیرشو آروم داخل کونم عقب جلو میکرد . بعدش من و از جلو بغل کرد و دو تا لنگامو گرفت رو دستاش من و بلند کرد و نشوند رو کیرش . پوزیشن جالبی بود منو رو هوا نگه داشته بود و رو کیرش بالا پایین میکرد و همزمان لبمو میخورد . منم دیگه شل کرده بودم و به عبارتی داشتم لذت میبردم ولی هنوز درد داشتم . خلاصه تو همون حالت تند ترش کرد و دیدم داره میلرزه که فهمیدم داره ارضا میشه و آبشو خالی کرد تو کونم . من و گذاشت زمین و بوسم کرد و ازم تشکر کرد و گفت یکم واسم بخور . منم نشستم یکم ساک زدم . دیدم کیرش باز بلند شد . منو بلند کرد و سریع رفت پشتم و باز کمرمو گرفت و کیرش و کرد داخلم . منم چیزی نمیگفتم و فقط اخ و اوخ میکردم که اون ۳ نفر سر و کلشون پیدا شد . گفتن چه خبره و نوبت ما نشده که حسین گفت فعلا نوبت منه . بی رحم خیلی حشری شده بود و تند تند فقط منو میکرد . منم دیگه دردی احساس نمیکردمو با صدای بلند ناله میکردم . خلاصه حسین کارش تموم شد و اون ۳ نفر هم که ی کون مفت گیر آورده بودن هر کاری خواستن باهام کردن و نفری ی دست کردن . بعدش لباسامو پوشیدم و اومدیم بیرون . مسیرامون متفاوت بود ولی حسین گفت تا ی جایی باهات میام . تو راه هی منو انگشت میکرد و بهم چسبیده بود و منم دیگه کاریش نداشتم و خوشمم میومد تازه . تا ی جایی رفتیم و رسیدیم به مدرسه دوران ابتداییمون . تعطیل شده بود و خلوت بود ولی درش باز بود . حسین گفت که بریم داخل یه شاش کنم و بعدش بریم . رفتیم سمت دستشوییش که حسین دستمو گرفت و برد تو یکی از دستشویی ها خودشم اومد داخل و در و بست . با التماس گفتم که دیگه نه و خیلی درد میکنه ولی گوشش بدهکار نبود . اصلا فکر نمیکردم گیر ی همچین آدم حشری ای بیفتم . خلاصه منو پشت ب خودش کرد و شلوارمو کشید پایین ی مقدار تف به کیرش و کونم زد و دوباره کرد داخلم . باز مثل دفعه قبل با دو دستاش کمرمو محکم گرفته بود . تند تند کمر میزد . تا بعد ۱۰ دقیقه آبش اومد و با صدای نفس نفس زدنش فهمیدم که ارضا شده . باورم نمیشد ی روز برگردم به مدرسه ابتدایی و داخلش کون بدم . خلاصه اومدیم بیرون و رفتیم سمت خونمون . خونه ی حسین سمت دیگه بود و ولم نمیکرد و بهش میگفتم دیگه چی از جون من میخوای ؟ اونم میگفت ی دست دیگه .شاید باور نکنید و بگید دروغ میگه ولی واقعا حقیقت داره و خودم هم خیلی تعجب کرده بودم. خلاصه خیلی اصرار میکرد و منم میگفتم دیگه نه و بسه و درد میکنه ولی اون دست بردار نبود. تا ی جایی رفتیم به پل رسیدیم . اونم من و ب زور برد زیر پل کنار رودخونه بین جنگل و درختا شلوارشو کشید پایین گفت واسش بخورم . منم که دیگه حس هیچی نداشتم هر کاری میگفت میکردم که سریعتر کارش تموم شه و بره . کیرش که بلند شد کمربندمو باز کرد و شلوارمو کشید پایین خودش رفت روی سنگ بزرگی نشست و گفت بیا روش بشین . منم رفتم و سوراخ کونمو رو کیرش تنظیم کردم و نشستم و راحت رفت تو کونم . خودم واسش بالا پایین میکردم . بازم داشت حال میداد بهم و بعضی وقت ها عین جنده ها رو کیرش رقص میکردم و قر میدادم . بعدش اونم از پشت دستشو آورد و با کیرم بازی کرد و همزمان که رو کیرش بالا پایین میکردم واسم جق میزد . بعد چند دقیقه که آبم اومد بلند شدم اونم بلند شد و سر پا من و کرد . خلاصه باز آبشو تو کونم خالی کرد . ازم تشکر کرد و گفت که از این به بعد هوامو داره . بعد این ماجرا تا ی هفته کونم درد میکرد و نمیتونستم درست بشینم . بعد اون روز بازم ول کن نبودن و تا اخر سال هفته ای ی بار داخل دسشویی یا ساختمون نیمه کاره ۴ نفری میکردنم . اون سال ک تموم شد مدرسم و عوض کردم و از دستشون خلاص شدم . ولی هنوز هم باهاشون ارتباط دارم و اگه دوست داشین بازم از خاطراتمون میگم .

نوشته: mehran.jon

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها