داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کرسی داغ هوس 2


چرخش کون آتنا در زیر نور کرسی طوری کیرمو شق و داغ کرد که تا به حال سابقه نداشت . فکر می کردم که کیرم دو سه سانتی دراز تر از قبل شده و یدفعه رشد کرده . حرکات دو تایی شون طوری بود که انگار نفس نمی کشیدند . نمی دونم با این که اونا این همه مدت با هم بودند از این دقیقه ها و ثانیه ها هم نمی گذشتند . حتما گرمای کرسی خیلی به اونا حال می داد . حرکات آب داغ منی رو که خود به خود از کیر داغ من در حال بیرون ریختن بود احساس می کردم . کون آتنا رو می دیدم و آرزو می کردم که کاش این کیر من بود که می رفت تو کونش و کوسشم بی نصیب نمیذاشت . دیگه از این که یه روزی با آبجیم طرف شم عین خیالم نبود هر چند که این واسم رویایی بیش نبود . در همین موقع اتومات کرسی برقی رفت رو خاموش با نور خیلی کم . دیگه کون ناز و تپل آتنا تپل من مشخص نبود . عصبی شده بودم  . دلم می خواست برم پهلوش دراز بکشم . زده بود به سرم . شاید اگه شوهرش نبود همچین دیوونگی رو انجام می دادم . بعد از چند دقیقه وقتی دوباره فضا ی زیر روشن شد آبجی حالتشو عوض کرده بود و دستشو کرده بودتو شلوار فری و کیرشو می مالید . کیر فری داخل شلوار بود و نتونستم ببینم که اندازه اش چقدره .. چون یه فکرای عجیب و غریب وخیلی خطرناکی به سرم افتاده بود که ریسکش واقعا زیاد بود . اگه کیرشو می دیدم و اندازه اش در حد کیر من بود دوست داشتم که یه جوری این فری خان رو موقع خواب خوابش کنم و جنس قلابی رو که احتمالا از اصل هم اصل تره بذارم رو دست آبجی که اونو بماله .. فقط اشکال کوچیکی داشت این کار که سمت چپ و راستشو اگه تشخیص می داد آبرو ریزی می شد ولی به حساب این که خوابه و یا چشاش بسته و ممکنه نفهمه به ریسکش می ارزید . در هر حال شب بعدش باز هم ما چها نفر توی خونه بودیم و وضع به همون صورت بود . با خودم گفتم می دونم امشب چیکار کنم . اگه این منم که می دونم دست به کجا برسونم . موقع شام تا می تونستم ماست اعلا درجه یک خواب آور آوردم جلوی فری خان .. عاشق ماست بود هر چی این آبجی ما بهش اخم و تخم کرد که زیاد ماست نخوره به گوشش نرفت که نرفت ولی نمی دونم چرا به جای این که خوابش بگیره سرش درد گرفت .-آبتین جان قرص سر درد داری -چاکرتیم آقا فری ولی یه قرصی دارم که اثرش خیلی قویه . قبل از این که بری تو رختخواب باید بخوری .. از اون قرصای آرام بخش خواب آور بابا رو که فیل رو از پا مینداخت واسش در نظر داشتم که اگه الان بهش می دادم ایستاده خوابش می برد و من نمی تونستم نقشه امو پیاده کنم . قرصه رو بهش دادم البته چند دقیقه قبل از دراز کش شدن .. می دونستم دیگه رفته واسه خودش … واییییی آبجی امشب چی شده بود .. انگاری که رفته باشه رو تخت . یه لباس خواب آبی ملایم هم تنش کرده بود طوری که مامان نفهمه . بعد از این که رفت زیر لحاف بلوز رویی اشو در آورد .مینی لباس خوابی که بازم اون زیر شورتی نبود . آبی ملایم زیر نور قر مز کمی تیره به نظر می رسید ولی کون گوشتی سفید و هوس انگیزش دلمو برده برد . قلبم به شدت می زد . حس می کردم حتی مامان هم صداشو می شنوه . چند دقیقه ای شد و آتنا حوصله اش سر اومدوخسته شده بود از بس انتظار کشیده بود . یه لگد محکم به طرف فری انداخت . نه این شوهره تکون بخور نبود . شانس آوردم خرناس نمی کشید .. لعنتی این اتومات چرا خاموش نمی کنه .. دوست نداشتم در روشنایی نقشه امو پیاده کنم . می خواستم جانب احتیاطو تا حداکثر نگه داشته باشم . دو سه دقیقه بعد فضای داخل کرسی تاریک شد و من از جام حرکت کرده و سر و تنمو بردم طرف داخل و یه خورده خودمو کشوندم طرف فری .. از گرما داشتم می پختم و دچار تنگی نفس شده بودم ولی هر طوری شده باید امشب دستمو به کون آبجی می رسوندم . آروم آروم دستمو گذاشتم رو کون و کپل خواهر ناز و مامانی آبجی آتنا . آخ که چه احساسی داشتم اون لحظه . حالا که دارم از اون لحظات یاد می کنم با این که تا الان بار ها و بار ها کوس و کونای مختلفو گاییدم ولی حالی که اون لحظه کردم یه چیز دیگه ای بود . حس می کردم که به یک گنج دست نیافتنی دست یافتم . دستمو رو کونش نگه داشتم و یه خورده باهاش بازی کردم . اضطراب عجیبی داشتم .فرو کنم .. نکنم .. نکنه گندش در آد .. در همین افکار بودم که آتنا کونشو طوری حرکت داد که دستم به درز وسطش رسید . اوووویییییی پسر چقدر خیس کرده بود آبجی ما . هر چند برای داداشش نبود و انتظار شوهرشو می کشید تا به اون هیجان بده ولی در اون لحظه از نظر من اون یه زن حشری بود و کوسش می خارید و باید خارششو می گرفتم . دستمو گذاشتم لای پاش لای کونش روی کوسش . سعی کردم به همون صورت که شب قبل فری دست مالیش کرده بود بمالمش . کونشو می گردوند و با چرخش کون دستامو هم حرکت می داد و منم با حرکات سریع کف دستم آتیششو بیشتر می کردم . دیدم خیلی آروم به من میگه فری انگشتاتو بفرست تو . من این جوری ارضا نمیشم .. اوخ امشب باید به من حال بدی . ارضام کنی . من کیرتو میخوام .. وای خدای من عجب غلطی کردم . چه بخواد کیر منو تو کوسش بفرسته وچه نفرسته و بخواد دست مالیش کنه هر دوتاش بالای دار رفتنه .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها