داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

ضربدری من و همسرم

سلام زیاد اهل نوشتن نیستم پس میرم سرخاطرم که کوتاه هست وبدون اضافه یا کم کردن
باهمسرم ندا مدتها بود که توی سکسمون حرف از نفرهای سوم میزدیم حالا چه مرد چه خانم که بتونه تو سکسمون تنوع ایجاد کنه و از حالت یک نواخت بودنش جلوگیری کنه انقدر در این رابطه توی سکسهامون حرف زده بودیم که برامون عادت شده بود تا اینکه ندا تو گروه با زوجی اشناشده بود و از اونجا که ندا ادم دل داری تو اینکارها نیست به من گفت که برنامه چینی های لازم رو انجام بدم حدود ۱۰ روزی شد که با اون زوجها چت و صوتی در ارتباط بودیم که اونا درخواست کردند ۱ملاقات کوتاه تو خیابون داشته باشیم و من اوکی دادم و من و ندا رفتیم و اونها هم سرقرار حاضر شدن و از توی ماشین همدیگه رو در حد ۱۰ ثانبه دیدیم و جدا شدیم و اونا رفتن وما هم ۱کیلومتر نرفته بودیم که دیدیم زنگ زدند و گفتن ما اوکی هستیم اگه شمام اوکی هستین امشب برنامه رو اوکی کنیم من به ندا گفتم ندا چکاره ای پاکاری بریم پیششون یا نه و ندا با کلی اخه واما اوکی داد .بهشون زنگ زدم و اوکی دادم و چون اون منطقه رو بلد نبودم اومدن دنبالمون دنبالشون حرکت کردیم وپس از ۱۰ دق رانندگی دیدیم اونا پارک کردند ماهم دوتا ماشین عقب تر پارک کردیم و دنبالشون رفتیم طبقه دوم اپارتمانشون وکمی نشستیم و وقتی علی مرد طرف مقابل رو میگم درخواست کرد شروع کنیم من بهش گفتم نه … اینجوری نه ابتدا بزار خانمها برن تو اطاق کمی باهم راحت بشن ولز کنند بعد کم کم ماهم به جمعشون اضافه میشیم با بی میلی قبول کرد وهمینطور هم شد وخانمها رفتند توی اطاق ودر مثلان بستند حالا تو این زمان من مرتب به ندا همسرم اس ام اس می دادم که در چه حالین واز جوابهاش میفهمیدم که در اون حد گه من میخام کاری نکردند واز ازنطرف هم علی هی پیله شده بود وعجله میکرد وبامخالفت من روبرو میشد که کمی صب کن دیر نمیشه بزار تو موقع لز کردن خانمها وارد بشیم اینجوری خیلی بهتره چون درب اطاق خراب بود وکمی لاش باز بود من فرهاد باعلی بارها وبارها مخفیانه به اوناسر زدیم ودیدیم که درحد مالوندن سینه جلو رفتند لباسهارو کنده بودند ولی لباس زیر داشتند خلاصه نمی دونم بار چندم بود که تو دید زدنهای مخفیانه علی که پشت من بود من رو هل داد تو اطاق ودیگه کاری نمیشد کرد وبدین ترتیب هرکدوممون رفتیم پیش خانم خودمون که روی ۱تخت ۲نفره بودن وحالا ما۴ نفر شده بودیم من کنار ندا علی هم کنار خانمش خوابیدیم ومابه سینهای زنهامون ور میرفتیم زنهاهم داشتند ازهم لب میگرفتند ماهم نگاه میکردیم وحال میکردیم وسینهای زنهامونو به هم نشان میدادیم ولی دست کسی به خانم اون یکی نمی خورد چون از ابتدا هم قرارمون بر موازز بود نه ضرب کم کم کمی فاصله گرفتیم ومن شرت ندارو از تنش در اوردم وبه علی گفتم توهم اینکارو انجام بده واون هم سریع انجامش داد هردومون یعنی هر دو گروه پتو روی خودمون کشیده بودیم ولی مرتب همدیگه رو دید میزدیم وباخانمهای خودمون حال میکردیم نیم ساعتی زمان به همین کیفیت گذشت ومن بری اینکه کمی حس وحال رو عوض کنم پتو رو نیمیشو کنار زدم وبانشون دادن کون ندا ورونهای ندا علی رو کس خلش کردم اخه ندا واقعان استایل بدنی خوبی داره وقتی علی بدن ندارو دید فهمیدم که دیوونش شده و منم باز ۱پله جلو رفتم ندا رو روبغل چرخوندمش سمت خودم جوری که کونش که پتوهم روش نبود در دید کامل علی وخانمش الهام باشه و کم کم متوجه شدم که علی هر از گاهی دستشو میماله رو کون ندا واین باعث حس بهتر منم میشد و وقتی اینکارو ادامه داد منم دستمو از رکی پهلوی ندا دراز کردم وکمی با کس خانم اون یعنی الهام ور رفتم ومالوندمش کار هی کم کم داشت بالا میگرفت در حدی که هر کی باخانم خودش بود ولی دستهاش رو بدن خانم طرف مقابل بود واین موضوع برای هر ۴نفر جالب بودش وحال کردن منم با ندا و ور رفتنم کمی شدیدتر شده بود در ضمن حالا دیگه تقریبان ۳ شب بود ودوساعتی از ورود اولیه ما گذشته بود که ندا بهم گفت میخام کیر بخورم ومنم گفتم بیاعشقم… که ۱دفعه با اخلاقیلتی که از ندا میدونستم با گفتن کلمه ای منو وحشتناک سورپرایز کرد واون کلمه این بود کیر تو رونمیگم …
باور کنید اثلان توقع همچین حرفیو از ش نداشتم وبرام خیلی عجیب وجالب بودش ومن بلافاصله علی رو صدا کردم وگفتم ببین ندا چی میگه پرسید چی میگه گفتم میگه دوست داره کیرتو بخوره وقتی اینو شنید به سرعت اومد سمت من وندا وروزانوهاش گار گرفت وتازه اونوقت فهمیدم سورپرایز اصلی رو حالا باید دریافت کنم واین موضوع بادیدن سایز کیر علی بود کیری کلفت باقدی حدود ۲۸ سانت که این برای ندا که سایز من ۱۷ بود وبراش خوب بود وحشتناک بود همون موقع که سایز کیر رو دزدم گفتم کار خلاصه مطمئن بودم که ندا تعجب میکنه ومیترطه ومیگه من با ازن سایز کیر نیستم ولی دیدم خیلی عادی برخورد کرد وشروع کرد به لیس زدن و ور رفتن به کیر چند دقیقه اینکارو کرد ودوباره لرگشت توبغل من ولی از سایز وحشتناک کیر علی هیچی نگفت ومن هاج واج مونده بودم خلاصه دوباره نیم ساعتی باخانمها حال کردیم که سورپرایز بعدی رو دریافت کردم که ندا گفت به علی بگو بیاد کسمو بخوره اینم بگم که کس ندا بسیار قشنگه واون شب شیو کرده بود وچو چولهای بزرگش ورنگ وسط کسش که صورتی براق بود دل رو می برد ومن به علی گفتم میخای بهترین کس عمرتو بخوری گفت اره واومدو حدود ۱۵ دق کس ندارو خورد ومنم تواین زمان باخانم اون حال میکردم که دیگه دیدم داره زیاد میخوره خودم از کس بزور کندمش رفتم تو بغل ندا ودیدم احساس رصایت میکنه ۱۰ دق نشده بود که ندا گفت فرهاد گفتم بله گفت با اجازت میخام به علی کس بدم …؟؟باتعجب نگاش کردم وگفتم فکر میکنی بتونی که به بالا انداختن شونهاش جواب منو داد ومنم در بهت کامل علی روصدا کردم و وقتی اومد رفتم سراغ خانمش ومشغول شدیم و موازی ما تبدیل به ضربدری شد من داشتم با الهام حال میکردم ولی تمام حواسم پیش ندا وعلی بود ودیدم که ندا داره تمام کیر علی رو تو کسش جا میده البته اخ و وازی میکرد ولی واقعان اصلان اصلان توقع نداشتم بتونه ومال این حرفها باشه حدود ۱۲دقیقه تلمبه هاشو زد وباورتون میشه من اصلان با الهام خانم اون حال نمیکردم ومتعجبانه به علی وندا نگاه میکردم که ۱دفعه حس حسودی اومد سراغم نمیدونم چرا ولی دوست نداشتم ابشو بریزه به ندا و۱دفعه پریدم کنارشون وگفتم دیگه بسته وهردوشون تعجب کردند ودیگه نذاشتم کاری بشه اخه اینم بگم از لحاظ تیپ وقیافه اونا اصلان تو مایه های ما نبودند وباهزار بهانه وحرف بیخود دست ندارو گرفتم واز خونه زدیم بیرون وندا هی میپرسید چی شد مگه طوری شد ومن جوابی نمی دادم ولی حس وتجربه جالبی بود برامون ببخشید که نویسنده خوبی نبودم وخاطره بعدی هم دارم که اگه استقبال شد از این خاطره اون یکی رو هم مینویسم براتون

نوشته: farhad

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها