داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با دوست دخترم فاطمه

باسلام خدمت همگی بریم سراصل مطلب اسم من سعید 22سالمه و قدبلند و ورزشکاری تقریبا توپرم83 کیلو هم وزن دارم. دوست دخترم هم 18سالشه خوشگل و خوش هیکل سینه های بزرگ و سکسی قدشم 170. استیل سکسی داشت.

ماجرا برمیگرده به1سال پیش که من سرباز بودم وبدجوری توکف بودم تقریبا5ماه بودکه بافاطی آشناشده بودم.بهم اس میدادیم و حرفهای سکسی میزدیم اون از من بدتر حشری بود.در ضمن مامان فاطی هم درجریان بود کاملا خبرداشت.تا اینکه یه روز بهم اس دادکه بابام قراره بادوستش بار ببره جور کن بیاپیشم منم حسابی خرکیف شدم و سریع مرخصی گرفتم رفتم خونه (محل خدمتم تاخونمون10دقه بود)رفتم حموم و تروتمیز کردم و منتظر شدم که خبربده تا اینکه اس دادگفت عشقم زود بیاکه بابام رفت.

منم سریع رفتم رسیدم خونشون مامانش که درجریان بود دروبازکرد رفتم تو حسابی مامانشوبغل کردم وازهم لب گرفتیم بعد رفتم تواتاق فاطی اوه عجب تیکه ای شده بود بولیزوساپورت تنش بود نشستیم روتخت باهم حرف زدیم وخندیدیم مامانش چای ومیوه آورد خوردیم وبعدازچنددقه گفت تنهاتون میذارم راحت باشید.رفت بیرون ودراتاقوبست.منم خوابیدم روتخت وفاطی هم اومد روسینم وازهم لب گرفتیم وبعدش اومدخوابید روم ولب گرفت ورفت سراغ گردنم وحسابی خورد وکیرموگذاشت روکسش وشروکرد تکون خوردن بعد3دقه لرزیدوارضاشدوبیحال شدبه خودش که اومدگفتم حالانوبت منه حسابی ترس داشت جلوش که بسته بودوازپشت هم دردداشت راضیش کردم که لاپایی بزارم براش خوابیدروتختوکونش طرف من بود.شلواروشرتش روباهم تاپایین لمبه هاش کشیدم پایین بیشترنمیذاشت خلاصه یه تف لای کونش انداختم وکیرم رولاش بازی دادم هیچ حسی نداشتم بااسرارزیادقبول کرد که ازکون بکنمش خلاصه دوباره یه تف به سوراخ کونش انداختم ویکی هم سرکیرم آروم سرکیرموگذاشتم دم سوراخش.خیلی تنگ بود تاحالاکیرنرفته بودتوش یه خورده که فشاردادم سرش رفت تو تااومد دادبزنه جلودهنشوگرفتم داشت اشکش درمیومدفقط سرش رفته بودتوش یهخورده که گذشت آروم فشاروبیشترش کردم تانصف کیرم رفت توخواست دادبزنه نذاشتم گفتم عشقم جون من طاقت بیارکه بااشاره سرش قبول کردبایه فشاردیگه کیرم تاته رفت توویه نفس بلندی کشیدحالادیگه کیرم جاکرده بودکشیدم بیرون ودوباره کردم توش تقریباروون شده بودداخل کونش حسابی گرم بود ونرم شروع کردم به تندکردن تلنبه زدن واونم آخ واوخ میکردوبعدازده دقه دیگه داشت آبم میومد گفتم داره میادکه گفت بریزروشکمم سریع برگشتویه کم جغ زدم بافشارریخت روشکمش به قدری که آبم زیادبودخودم تعجب کردم بعدش دستمال کاغذآوردم وخودمون روتمیزکردیمویه لب حسابی گرفتم وازش معذرت خواهى کردم که اگه دردش اومد اونم گفت فدای سرت.خلاصه اونشب تموم شدودوبار دیگه باهم سکس کردیم که آخرش خودش ومامانش بهم ناروزدن.میخواستم سرفرصت مامانشم بکنم که نشد.امیدوارم خوشتون اومده باشه.فدای همگی

نوشته: سعید و فاطی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها