داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

لز با دوست دخترم 11

عزیزم عزیز دلم خودتو ول کن .. راحت باش .. -می دونم می دونم باید چیکار کنم لیدا جون . خیلی خوشم میاد دست خودم نیست . دست خودم نیست . -منم دارم این کارو می کنم خوشت بیاد .. سرشو بالا تر آورد .می خواست نگاه کنه که چیکار می کنم . -عزیزم کمرت درد می گیره . راحت دراز بکش من خودم می دونم چیکار کنم . خوردن کس کوچولوش اصلا خسته ام که نمی کرد هیچ از این که داره کیف می کنه منم کیف کرده لذت می بردم . واسه این که رو به جلو حرکت نکنه دو تا دستامو گذاشتم رو سینه هاش . چقدر ناز بود ..  ظاهرا زیاد دست خوردگی نداشت ولی تا یه حدی رو چرا . احتمالا این دختر غیر از لز خلاف دیگه ای نداشته که همونم منم در حال انجام دادنش بودم .  می تونستم حس لیدا رو درک کنم . باید پی در پی کس خیسشو خشک می کردم تا از میک زدن من لذت بیشتری  ببره . اون وقت دوباره می تونست خیس کنه . یه تیپی پیدا کرده بود که منو به یاد معتادای در حال احتضار مینداخت . باید شوک رو وارد می کردم .سرعت کارمو زیاد تر کرده و برای لحظاتی صدای جیغ و داد ها شو زیاد کردم و بعدش ساکت شد . ولی من یکی ولش نمی کردم .. کف دستمو رو درراستای کس از بالا به پایین و با سرعت زیاد حرکت می دادم . هنوزم خیسی کسش از حد طبیعی و استاندارد خارج بود .  خودشو انداخت بغلم . با این که ار گاسم شده بود ولی دوباره اونو آتیشی کرده بودم . شایدم می خواست که به من لذت بده . این بار قسمت بالای کسمون در تماس با هم بود . من خودمو روش حرکت می دادم . -حالا لذت بردن من شروع شده بود . تازه داشتم حس می کردم که چرا خیلی از زنا از این کار بیشتر خوششون میاد و لذت می برند تا از سکس با جنس مخالفشون . حس می کردم که اون لذت بیشتری می بره . از اونجایی که کسش کوچولو و نقلی بود و تمام سطحشو زیر پوشش کس خودم قرار داده بودم .. .. . از جاش پا شد . نمی دونستم می خواد چیکار کنه ولی به من گفت شهناز جون تو هم پا شو .. سر در نمی آوردم .. ازم پرسید چیز کلفتی هست که  اونو بشه توی کس فرو کرد ;/; -می خوای تو کس من فرو کنی .. -پ  نه  پ توی کس خودم . این حرفو طوری با لبخند بر زبون آورد که معنای بی ادبی رو نداشته باشه .. -آره شهناز جون  می دونم خیلی حال می کنی . من هر وقت عروس شم دیگه راحت میشم .. یه نگاهی بهش انداختم و بهش حق دادم . چون خودم پس از سالها  و در شرایطی که می تونستم مشکل خودمو به نحو دیگه ای حل کنم اسیر این شرایط شده بودم . یه باد مجون کلفت و یه موز واسش آوردم . انگاری می خواست واسه قفل یه کلیدی ردیف کنه . پنج تا اتگشتشو غنچه کرد و روی کسم قرار داد و کف دستشو هم دور بادمجون و موز لول کرد و ظاهرا گفت  هر دو تاش بهت حال میده .. بادمجون بیشتر به قالب کست می خوره .. ای نا مرد داشت به من می گفت که تو کس گشاد هستی ولی با موز شروع کرد .. -اوووووففففففف لیدا عزیزم چقدر خوشم میاد ..  موزو می کنی توی کسسسم .. حرفمو قطع کردم دلم نمی خواست پیشش از کیر بگم که یه وقتی روش باز نشه . با این حال اجازه دادم که به کارش ادامه بده .  راستی راستی حس می کردم که کیر بهرام وارد کسم شده ولی همش چهره لیدا رو مجسم می کردم که داره منو می کنه .. طوری قلقلکم می داد که دلم یه جوری می شد .پس از چند دقیقه.موزو گذاشت به کناری و بادمجونو گرفت به دستش . اون خیلی کلفت تر از موز بود .. -لیدا خیلی کلفته .. -من با موز نرمشش دادم حالا راهش به خوبی باز شده و راحت می تونه بره اون داخل . یه خورده واسه لیدا ناز می کردم ولی اون گوشش به این حرفا بدهکار نبود . می دونست کرم من چیه .. موزو فرو می کرد توی کسم اونم تا ته و بعد زبونشو روش می کشید و خیسی کس منو با هوس و ولع می خورد . یادمجونو فرو کرد توی کس .. مثل یک کیر سیاه به نظر می رسید . با بهرام که چند سال پیش یک سفر  اروپایی داشتم و رفتیم و چند روزی رو مهمون برادرش بودیم یه بار دسته جمعی رفتیم به یک فروشگاه زنجیره ای که همه چی درش بود . یکی از این چیزای عجیب و غریبی که دیده بودم یک کیر مصنوعی سیاه و خیلی دراز و کلفت بود . از اون نقطه فاصله گرفتم . جاری من که متوجه موضوع شده بود گفت اینا اینجا عادیه . مثل یک نیاز .. این فاصله ها رو ما در ایران خودمونه که به وجود آوردیم . زن و مرد از هم درک متقابل دارن . فروشنده مرد  نوار بهداشتی رو بپیچ داخل فریز مشکی و بده دست زن دیگه چیه ! .. راحت کیر و کون مصنوعی می فروشند .. داشتم به این چیزا فکر می کردم که حس کردم چیز کلفت و قلمبه شده ای به سختی می خواد بره تا ته کسم ..لیدا این کار رو با سرعت زیاد انجام می داد . طوری داغم کرده بود که حس می کردم هوس من بازم یه شکل خاصی پیدا کرده .. چقدر فرز و ماهرانه داشت به من حال می داد .. آتیش می داد . بازم این کس من شده بود شبیه به یک سماوری که داره جوش میاره و آبش می ریزه . -اووووووووووخخخخخخخخ لیدااااااااااا چقدر خوشم میاد  همین سرعت و همین حالت خوبه .. روی کس و زیر شکمم یه حرکات موجی خاصی رو حس می کردم . دستامو گذاشته بودم رو سینه هام و اونا رو به هر طرف می گردوندم . سابقه نداشت هیچوقت به این صورت شم . انگاری بازم داشت یه چیزی ازم می ریخت . ادامه دار بود . -ولم نکنی ها .. اون وقت لذتم می پره کمرم درد می گیره .. با این که  دقایقی بود که ار گاسم شده و حس می کردم به اندازه کافی ازم یه چیزی ریخته بازم از حرکات بادمجون توی کسم لذت می بردم ولی یواش یواش بازم یه حالت خواب و خماری بهم دست داد . دراز کشیده لیدا سرشو گذاشت رو کونم و خودش هر کاری که دوست داشت انجام می داد و منم دیگه کاری به کارش نداشتم …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها