داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس گی با صمد پسر همسایه

سلام خدمت همه من فرشید هستم از یکی از شهرهای لرستان قبلل عاشق کون دادن بودم ولی میترسیدم و یا موردش پیش نمیومدم تا بعد چند وقت یه خونه واده اومدن تو محلمون چندتا پسر داشت و دختر نداشت یکی از پسرانش اسمش صمد بود بچه ماشین باز و خوبی بود من تا دیدمش عاشقش شدم همیشه خودمو زیر صمد حس میکردم و آرزو داشتم بهم بچسبه و منو ببوسه از بچه ها هم شنیدم که کیر بسیار خوب و کلفتی داره من دیگه عاشقش شده بودم یه روز رفتیم سلمونی محل دیدم صمد اونجاست گفت بزار من زودتر کارمو انجام بدم کار دارم منم گفتم جوون بخواه بفرما در همون زمان آرایشگر که بچه محل بود گفت ده دقیقه برم خونه که جفت مغازه بود و برگردم گفتم باشه در این حین صمد ومن تنها حرف زدیم و گفت کاشکی پشمای جلوی سینمو بزنم منم گفتم مگه زیاده گفت آره در آورد بیش از حد زیاد بود اون لحظه به زور جلوی خودم. گرفتم که بووسش نکنم و دست به کیرش نزنم در همون زمان آرایشگر اومد بعد چند وقت همون لحظه یادم بودم واز ذهنم نمی‌رفت بیرون یه روز خونه خالی شد صمدو آوردم خونه گفتم پرایدتو جلو خونه پارک کن بیا بالا پارک کرد اومد بالا گفتم بیا تو اتاق از اونجا که صمد چاق بود اومد تو خونه منم بردمش تو اتاق و در از تو کلید کردم کیلیدو از بالای در که من می‌تونستم برم اونور انداختم تو حال صمد گفت چیکار می‌کنی گفتم صمد من عاشقتم گفت چی؟ گفتم دوست دارم میخام منو بکنی اونم گفت تا الان پسر نکردم منم گفتم هرچیزی اولین بار داره لخت شدم در همون زمان صمدم منو دید گفت خوب مالی هستی یهو کونمو دید اونم لخت شد اون زمان کیرشو دیدم هنوزم میگم خوشبحال زنش که همچین کیری داره من رفتم پایین واسش ساک زدم در حد چند دقیقه گفت بزار بابت کنم هنوز گرمای سر کیرش در سوراخ کونم هستش اونم گفت آماده باش منم آماده شدم کیرش دیوار سوراخ میکرد کون من چیزی نیست همش فشار داد من در داشتم نمی‌تونستم اونم هی میگفتم ای جووونم داد بزن من میگفتم آروم بعد چند دقیقه که منو فشار داد نرفت تو اومد با انگشت اول بازم کرد و کیرشو کرد تو وای چه حسی داشت سینه هاشو می‌دیدم حال میکردم باورم نمیشد صمد رو من خوابیده جلو دهنمو گرفته بود روم خوابیده بود و تلمبه میزد چه تلمبه ای چه قدرتی چه کیری وای همه چیز تموم اونقدر منو کرد که نفس نداشتم حرف بزنم یهو کونم داغ شد دیدم آبش اومده گفت از الان دیگه مال من میشی هیچ نترس من شوهرت میشم الان چند وقته خونمون اومده تهران بدون شوهر شدم البته همراه یکبار میاد خونه داداشش ومنو می‌کنه و بر میگرده از اینجا میگم صمد جان دوست دارم عزیزم بهترینم ممنون که اونقدر بهم حال میدی 😍😘

نوشته: فرشید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها