سلام اسمم علی هست این داستان برا ۱۵ ساله پیشه. کاری به مشخصاتش ندارم پسر همسایمون دیوار به دیوار خونمون با من اینکار‌و کرد. از موقعی که با برادرش که هم سن بودم دوست بودم خاطرات خوبی هست هم بد. زیاد خونشون میرفتم برا اولین بار بهم پیشنهاد جق داد اصلان نمیدونستم چیه کامل یادمه. گفت وقتی با کیرت بازی کنی یه آب سفیدی ازش میاد بهت حال میده زیاد تو فکرش نرفتم. روزها گذشت که بهم گفت میخوای کیرتو بمالم گفتم نه تنها که بودم باش همش از کون و کس میگفت فیلم سوپر نشونم میداد. دیگه عادت کرده بودم دوست داشتم برم باهاش نگاه کنم. برا اولین بار تو سن ۱۵ سالگی بود که برام جق زد. خیلی خوشم اومد بعدش اون از من خواست که براش بزنم کیرش واقعان بزرگ و کلفت بود از رو زیر شلواریش برا مالوندم گفت بگیر دستت. کاری نمیتونسم کنم باید براش انجام میدادم کاری که اون برا من انجام داد خلاصه قبول کردم براش زدم ابشو پاشید رو فرش اتاقش. هر چند وقت یبار میرفتم خونشون کیرامونو بهم میمالیدیم لای پای میکردیم تا جایی رسیدم که براش ساک میزدم. البته اونم برام منو اول خورد بعدش دیگه برا هم ساک میزدیم یادمه رو پشت بوم براش ساک زدم اونم سوراخمو میمالید خیلی به هم عادت کرده بودیم. از من ۵ سال بزرگ‌تر بود اسمش ابوطالب بود. شبای که میرفتم تو اتاقش همش فیلم ساک زدن و تو کون کردن میزاشت. جاهای فیلم که حال نمیداد میزد جلو که ساک زدن باشه بعدش کون کردن تو تخت باشه. مدتها باهم این کارو میکردیم تا قبل از خدمت سربازیم. چند ماهی مونده بود. شبا که میخواستم برم پیشش از حیاط پشتی سنگ میزدم به شیشه ای اتاقش اونم پنجره ای اتاقشو باز میکرد میرفتم تو. دوتا از برادراشم تو همون اتاق میخوابیدن ما که با هم حال میکردیم متوجه میشدن ولی ازش میترسیدن چیزی بگن. یه شب عرق گرفته بود بهم پیام داد عرق گرفتم میخوری پیام دادم صددرصد شب رفتم پیشش برادرش هم بود خیلی حال میکردیم باهم پایه بودن تو ای کارا بار اولمون نبود که عرق خورده باشیم. ولی اونشب برا کارش میخواست. جاتون خالی خوردیم قلیون کشیدیم حال کردیم. دو سه ساعت بعدش به برادراش گفت برین بخوابین. قلیون رو عوض کرد اومد داغ بودیم قلویونم که میکشیدی بدتر. فیلم سوپر گذاشت زد جلو تا صحنه های خوبش کیرشو میمالید همش تا بلندش کنه اومد جلو صورتم کیرشو انداخت بیرون واقعان تمیز موهاشو زده بود خودشم میدونست تمیز بودن کیرشو دوست دارم. کیرشو گرفتم تو دستم سرشو کردم تو دهنم آهش دراومد براش با جون دل میخوردم تا جای کی میتونسم می‌کردمش تو دهنم خیلی خوشمزه بود خوشبو تخماشمو میمکیدم خودم دوست داشتم بکنه تو کونم حسابی براش ساک زدم خوابیدم رو شکم که بزاره تو کونم کونم بزرگ بود از این پودرهای چاق کننده مصرف میکردم کونم شد بود مثل بادبادک گذاشت لای قاش کونم خودم ایقد تف زدم بهش که بره تو کونم واقعان نمیرفت حتی خوده ابوطالب هم گفت نمیره تو ولی خودم خواستم بهش گفتم تو هم تف بزن تا اینکه سرش رفت تو کونم یواش یواش براش جا باز کرد همشو کرد توش خیلی حشری شده بودم بهش گفتم درش نیار بزار توش باشه تلمبه میزد خیلی دوس داشتم بهم میگفت کیر دوست داری گفتم اره گفت دوست داری بکنمت گفتم اره گفت تو کونی منی پاهامو پشت پاهاش قفل کرده بودم بهش گفتم فشارم بده تو خودت دستاشو زیر سینهام گذاشتم خودمو بهش فشار میدادم تا اینکه تمام ابشو تو کونم خالی کرد. خیلی دوست داشتم. بعد ها همش توکونم خالی میکرد حتی براش اسپری قرص گرفتم که زودی آبش نیاد بهم میگفت وقتی کونتو میکنم یاد مامان زهرا میفتدم. زن همسایم. کس میداد کون میداد ولی به هرکی نه بهش میگفتم کون من بهتر از اونه که میگفت دوست دارم اونه بکنم. بهش عادت کرده بودم حاضر بودم هرشب کونمو بکنه ولی بازم راضی نبود وقتی کیرش تو کونم بود بهم میگفت مامان زهرا جرت میدم واقعان پارم میکرد ابشو مریخت تو کونم تو دهنم لا پام. تا خدمت سربازیم اومد
نوشته: علی