سلام من عرشیام 24 ساله از کرج
اقا میخوام داستان کردن امیر محمد پسر همسایمونو براتون تعریف کنم. عرضم ب حضورتون که زمانی ک من 22 سالم بود تو محله مون خیلی بچه بود و هر کدوم که به سن 17/16 سالگی میرسیدن ب اصطلاح از بچگی در میومدن ولی هنوز پشم و پوخ در نیاورده بودن، بالاخره یه جوری صفرشون زده میشد و بزرگترا یه سیخی میزدنشون.
این امیر محمد یه پسر خیلی خوشگل بود لامصب موهاش بور چشما عسلی با یه کون خوش فرم و بزرگ وقتی فوتبال بازی می کردیم بهش میگفتیم رحیم استرلینگ😂
اون تایم هنوز کسی امیر محمد و نکرده بود و من بدجور چشمم دنبالش بود چند بار تو بازی از پشت بهش چسبوندم لعنتی خیلی حال داد. خلاصه گذشت تا یه خبرایی پیچیده بود که یکی از بچه خوشگلا با امیر محمد تو خونشون لاپایی زدن و منم چند بار دیده بودم که باهم میپلکن.
بچمون می ترسید بیاد با ما و با هم سنای خودش خودشو ارضا میکرد🥺
یه بار نمیدونم چی شد تو محله نشسته بودیم کم کم بچه ها رفتن و ما دوتا تنها شدیم و منم موقعیتو غنیمت شمردم و باهاش گرم گرفتم و بحثو باز کردم که درباره موتور و اینا سوال می پرسید دوست داشت تک چرخ یاد بگیره منم بهش گفتم موتور میارم بهت یاد میدم(کس گفتم)
بهش گفتم شب زنگ بزن بیام دنبالت بریم دور دور تک چرخ هم بهت یاد بدم. خلاصه اوکی داد و رفتم خونه تا شب.
شب پیام داد و رفتم در خونشون سوارش کردم رفتیم چند خیابون اونور تر. ضربان قلبم بالا رفته بود نمیدونستم چطور مخشو بزنم.
اون تایمی که داشتم بهش یاد میدادم از پشت چسبیده بودم بهش و دستای نرمشو گرفته بودم کیرم مثل سنگ شده بود ولی نمیخواستم ریسک کنم از دستم بپره .
اون شب گذشت و منم کاری نکردم ولی این استارت دوستی ما بود. دو ماه بعد باهام استخر هم میومد و من بدن سکسیشو میدیدم میخواستم بمیرم.
یکم ممه داشت و اون کون و رونای سکسیش هوش از سرم میبرد همش تصور میکردم دارم سرپا از پشت میکنم تو کونش و ممه هاشو از پشت میگیرم اوووففف.
گذشت تا یه روز رفتیم استخر و برگشتیم تو راه یکم کس چرخ زدیم و به در و دافا نگا کردیم منم عمدا دخترای خوشگلو بهش نشون میدادم و توجهشو به کس و سینه هاشون جلب میکردم که دیدم بلللله
بچمون حشری شده😂😍
مدام کیرشو میمالید و گفت بسه بریم خونه دیگه
معلوم بود میخواد بره خونه جق بزنه ولی مگه من میزارم؟؟
رفتیم در خونمون و چون پدر مادر من هر دو شاغلن معمولا خونمون خالیه واسه همین بهش گفتم بیا تو یه دس pes بزنیم حوصلمون سر نره. یکم کصشر گفت که من اصرار کردم و اوردمش خونه.
وسطای بازی بهش گفتم امیر دختره رو دیدی چه کسی بود؟؟
گفت اره . من ادامه دادم لعنتی شرط میبندم کصش صورتیه. تو دوست داری کس چه رنگی باشه؟ اونم گفت اوممم صورتی خوبه.
کم کم از زیر زبونش حرفای سکسی میکشیدم و از طرز بازی کردنش میفهمیدم ک کاملا داره وا میده و اصلا تمرکز نداره.
دیگه به جایی رسیده بود داشت می گفت چه کارایی حشریش میکنن و … یه نیم نگاه هم به شومبولش داشتم که نیم خیز شده بود .
بهش گفتم یه فیلم سوپر دیدم دیشب دختره دقیقا اونجوریه که دوس داری.
+جان من؟؟
_اره.
+تلگرام برام بفرستش.
_خب همینجا میزارم باهم ببینیم
چیزی نگفت منم همونجا گوشیمو اوردم فیلمو باز کردم. به فکرم زد بندازمش رو صفحه tv قشنگتر میشه که همینطورم شد.
رو کاناپه لم داده بودیم و به فیلم نگاه میکردیم. امیر محمد محو تماشای کس و کون پورن استاره بود و من محو بدن امیرمحمد.
پتو رو اوردم انداختم رو پاهام و کیرمو در اوردم و شروع کردم مالیدن.
_امیر تو هم خودتو خالی کن وگرنه سرطان میگیری از وقتی که دخترا رو دید زدیم تحریک شدی
+سرطانننن؟؟؟😵💫
_اره دیوونه تخمات میترکن
امیرمحمد هم پتو رو انداخت رو کیرش و شروع کرد جق زدن و دوباره چشمای عسلیش به صفحه تلویزیون دوخته شد.
من اروم نزدیکش شدم و دستمو بردم روی رونش. اوففف هیچ مویی نداشت و خیلی نرم بود .
برگشت نگام کرد. قبل از اینکه چیزی بگه بهش گفتم میخوام تصور کنم که تو اون دختره ای تا برام واقعی تر بشه
یکم اروم تر شد و به جق زدن ادامه داد.
فیلم به جایی رسیده بود ک دختره داشت below job انجام میداد.
بهش گفتم امیر میشه تو برام جق بزنی؟ دستای خودم حس جدیدی بهم نمیده . این بار فک کنم شاکی شده بود چپ چپ نگام کرد گفت نه!
ولی خیلی حال میده انگار دختره داره برات میخوره و جق میزنه.
بیا اصن منم براتو بزنم ببین چطوره. فقط چشماتو ببند.
اصلا نزاشتم چیزی بگه و سریع کیرشو گرفتم تو دستم
ای جوون چه کوچولو و نرم بود . انگار دودول یه بچه س🥹
حدود ۱۳ سانت بود که یکم بالاش پشم ریز داشت.
تف زده بود رو کیرش و هنوز لیز بود. پتو رو کنار زدم و براش میمالیدم . سعی کرد از زیر دستم در بره ولی من تند تند بهش میگفتم فقط تصور کن دختره جای منه چشماتو ببند…
تو این حین هم داشتم براش جق میزدم که اروم تر شد و یکم ادامه دادم و عملا داشت لذت میبرد و این یعنی تو مشتمه.
دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم و بدون اینکه چشماشو باز کنه کیرمو گرفت و بالا پایین میکرد.
یکم که گذشت نمیدونم چی شد دلم خواست براش بخورم.
کیرشو اروم کردم تو دهنم و سرشو میک میزدم مزه تف میداد فقط😐
ولی خیلی تحریک شدم اونم دیگه داشت میمرد. شلوارشو کامل کندم و پاهاشو بازتر کرد ک بیشتر لذت ببره.
کیرشو ول کردم و رو روناش و شکمش بوسه میزدم
تیشرتشو کندم و الان امیرمحمد لخت تو بغلم بود 🙂 خودمم لخت شدم.
اونقد جفتمون حشری شده بودیم که دیگه به هیچی فکر نمیکردیم
عین یه دختر باهاش میک لاو کردم و از کیرش شروع کردم بالا رفتن و سینه و گردنشو لیس میزدم واقعا هم این حرکت دیوونه ش میکرد میدیدم که نفساش عمیق شده بود.
دوباره برگشتم پایین و پاهاشو باز کردم تخمای نازشو کردم تو دهنم و با زبونم بازی میکردم. جووون روناش دیوونه‌م میکرد گازشون میگرفتم الان دوباره یادش افتادم نصف شب دلم میخواد یه بار دیگه به اون دوران برگردم.
برش گردوندم کیرمو مالیدم لای کونش یهو با یه صدای حشری گفت نکننن
میدونستم اگه بکنم تو کونش تمام حالی که بهش دادم ریده میشه توش و از دستم میره
بهش گفتم فقط میمالم. دیگه چیزی نگفت.
دمر خوابوندمش روی کاناپه و کیرمو تف زدم خوابیدم روش کیرم رفت لای قاچ کونش. وااای خیلی نرم و گرم بود🥹 هیچ مو نداشت لامصب منم که چن وقت تو کف این کون بودم تحملم زیاد نبود چند دقیقه رو سوراخش مالیدم و از پشت گردنشو خوردم تا آبم خواست بیاد و ابمو پاچیدم رو کمرش. آبم خیلی زیاد اومد و انگار شیره جونم کشیده شد ولی خیلی حال داد.
دستمال اوردم کمرشو تمیز کردم برش گردوندم دیدم ابش اومده.
همونجا فهمیدم مزه کون دادن رفته زیر زبونش و آماده دادنه:)
دیگه طولانی شد
تو قسمت بعدی افتتاح کون خوشگل امیرمحمد و براتون مینویسم با لایکاتون بترکونید و منتظر ادامه داستان باشید❤️
نوشته: عرشیا