سلام دوستان
این اولین داستان من هستش امیدوارم خوشتون بیاد
اسمم مریمه, مطلقه و 25سالمه , بیبی فیسم همه راضین از چهرم و خودم از لبام راضیم ؛)
قد 160 وزن 50 اندام خوبی دارم کمر باریک و باسن و سینه پر موهامم تا پایین باسنمه که همه عاشقش میشن.
تابستون سال گذشته از طریق اینستا با پسری به اسم محمد اشنا شدم
یه جلسه رفتیم بیرون , خیلی همه چیز خوب بود فقط موقع خدافظی صورتمو بوسید و رفت
جمعه همون هفته ازم خواست برم خونش
منم که احتمال هر چیزی رو میدادم , حسابی به خودم رسیدم و بیکینی قرمز جذاب پوشیدم
واسه ناهار میرفتم , سر راه کلی خرت و پرت خریدم و قلیونمو برداشتم و رفتم
رسیدم خونش زنگ زدم که درو باز کنه , رفتم بالا تا در واحدشو باز کرد منو گرفت تو بغلشو پیشونیمو بوسید و گفت خوش اومدی … خیلی شیک و مجلسی اولش غذا خوردیم قیلون درست کردیم کشیدیم بعدشم رو مبل نشستیم که فیلم ببینیم … کم کم محمد (از محمد بگم , یه پسر فوق خوشگل و خوش اندام , فیتنس کار 26ساله , عجیب خواستنی ) داشتم میگفتم , محمد کم کم اومد منو بوسید
منم که یه دختر حشری فقط منتظر بودم , عاشق لب خوردنشم عالی میخورد , حتی باعث شد من خیس بشم
یکم که دیگه دید حال من داره خراب میشه دست زد به تاپم گفت اجازه هست ؟ منم خندیدم
تاپمو در اورد سوتینمو در اورد شروع کرد به خوردن سینه هام یکیو میخورد یکیو میمالید منم فقط میگفتم جووون بخور عشقم همش مال خودته
شلوارمو شرتمو با هم در اورد و سرشو گذاشت لای پام شروع کرد به خوردن کسم
من به اووووج لذت رسیده بودم , عالی میخورد … چوچولمو گاز میگرفت زبونشو میکرد تو کسم انگشتشو میکرد تو کسم همزمان چوچولمو لیس میزد … ارضا شدم با خوردنش
گفتم محمد میخواااام , گفت چی میخواااای عشقم … گفتم کییییر میخوااااام … بلند شدم شلوارکشو در اوردم شرتشو اومدم در بیارم که دیدم وااااای چه کیر کلفت و بزرگی داره … گفتم محمد عااااااشقتم مال خودمی کیرتم مال خودمه … شروع کردم به خوردن اول سرشو خوردم مک میزدم … عاااااشق کیر خوردنم همشو میکردم تو دهنم یهو پاشدم گفتم یالا بکن توش … محمدم باهمه توانش کرد تو کسم اولش نرفت , خیلی وقت بود سکس نداشتم , خیلیم تنگم , شوهر سابقم همیشه میگفت کس طلا , خلاصه محمد انقدر فشار داد که رفت تو , منم فقط جیغ میزدم جووون تا تهش بکن توو میخوااام اوووووف … خیلی کمرش سفت بود و می گفت مری چه تنگی چه داغی , داره میاد کجا بریزم؟ گفتم بریز رو شکمم
5 مین دیگه زد و یهو در اورد کیرشو گذاشت رو شکمم که ابش پاچید تا گردنم
پاشد خودشو منو تمیز کرد و شروع کرد به بوسیدنم
واقعا لذت بخش بود این رابطه برام
به خاطر یه سری مسائل مجبور شد ازدواج کنه و بعد 4-5 ماه طلاق بده زنشو
اما همچنان زنگ میزنه میگه تو یه چیزدیگه ای
هنوزم بعد 1سال و نیم میبینمش هنوزم گاهی سکس داریم باهم
فقط یه مشکلی دارم , نتونستم ازدواج کنم چون میترسم کیرشوهرم به خوبی کیرمحمد نباشه و خدایی نکرده بهش خیانت کنم.
اگه بد بود به خوبیه خودتون ببخشید, این اولین داستان من بود.
نوشته: مری