داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس پسر افغان با زن متاهل

سلام احمد هستم از افغانستان
تازه خونمه مو اورده بودم ورامین تو یه آپارتمان 12 واحده یکم شلوغ بود هیچکی رو نمیشناختم تنها کسی رو میدیدم همسایه روبرومون بود که راننده ماشین سنگین بود حدودا 35 سال داشت اسمشم اکبر بود (بیچاره راننده مردم بود معلوم بود معتادم هست) یه زن خیلی خوشگل داشت به اسم مرجان (بچه هم نداشتن) خیلی سکسی و خوش اندام بود اصلا بهش نمیخورد زن اکبر باشه اون بنده خدا همیشه با لباس کمربندی و لباس کار بود ولی مرجان همیشه تیپ میزد و باشگاه میرفت بگذریم.
بدجور تو کف مرجان بودم چند وقتی بود کص هم نکرده بودم خلاصه با اکبر و مرجان یه سلام علیک داشتیم. یبار بهم گفت میتونی یه شاگرد افغانی زرنگ برام پیدا کنی ولی قانونی باشه گفتم آره میتونم گفت خب شمارتو برام ذخیره کن من زیاد از این گوشی لمسیا سر در نمیارم خلاصه گوشی رو که گرفتم دیدم آخرین تماسش زده خانومم سریع شمارشو حفظ کردم همینجوری تو مغزم مرور کردم تا یادم نره شماره خودمم براش ثبت کردم. بعد اینکه رفت شماره مرجان رو که ثبت کردم واتساپش اومد بالا عکسی چیزی رو پروفایلش نبود بعد چند شب یه پیام دادم نوشتم سلام، جواب داد سلام، شما نوشتم یه آشنا گفت نمیشناسم بلاکم کرد خلاصه فردا شب ساعت 11 و اینا بود دیدم صدای در خونشون اومد سریع رفتم از چشمی دیدم میخواد بره آشغال بزاره دم در میدونستم اکبر رفته سرویس با ماشین گذاشتم برگرده یهو منم درو باز کردم سلام و حال احوال کردیم گفتم پس آقا اکبر کجاست گفت رفته سرویس گفتم بسلامتی دیگه هیچی موقعی که خواست بره گفتم واتساپتو چک کن گفت یعنی چی گفتم هیچی فقط چکش کن و سریع درو بستم رفتم تو گوشیم دستم بود با یه شماره دیگه بهش پیام دادم که جواب داد احمد آقا تویی گفتم بله گفت چی میخوای گفتم هیچی گفت شماره منو از کجا گیر آوردی گفتم همینجوری بگذریم گفت دیگه پیام نده وگرنه به شوهرم میگم گفتم باشه چند وقتی گذشت شوهرشم اومد
ولی دیگه هیچ خبری نبود تا اینکه شوهرش دوباره رفت شب بعد دوباره بهش پیام دادم نوشتم سلام اونم نوشت سلام خوبی نوشتم ممنون شما خوبی نوشت مرسی گفتم شوهرت کجاست گفت رفته سرویس حالا ساعت 2 شبه کلی چت کردیم، گفت خانوادت کجان نوشتم افغانستان، گفت پس اینجا تنهایی، گفتم آره، گفت اذیت نمیشی تنهایی، گفتم از چه نظر خندید و نوشت دیگه از همه نظر، نوشتم البته که میشم، نوشتم من که مثه آقا اکبر خوش شانس نیستم زنی مثه شما داشته باشم، کلی خندید گفت دلت میخواد گفتم آره خب گفتم تو از آقا اکبر راضی هستی، گفت آدم خوبیه ولی از اون لحاظا نه تو چجوری؟ ، گفتم من محکم و استوار نوشت واقعا 😳 گفتم اره میخوای بیام پیشت مردونگیمو ثابت کنم گفت نه میترسم ازت 😄😄. دیگه کلی باهاش حرف زدم گفتم تو که تنهایی منم تنهام میخوای من بیام خواستی تو بیا گفت بیست دقه دیگه بیا لای درو باز میزارم خلاصه رفتم اروم دررو بستم و اونم درو باز گذاشته بود دیدم با یه سوتین و شلوار جذب کلی هم آرایش کرده بود نشسته بودرو مبل تا دیدمش راست کردم گفت بفرما بشین گفتم ممنون نشستم رو کاناپه شروع کرد به تعریف گفت مال کجای افغانستانی گفتم یه جای دور تو نمیدونی دیگه کلی حرف زدیم اومد نشست پیشم گفت خب مردونگیتو ثابت کن بینم افغانی، منم گفتم بیشتر تو اتاق خواب ثابت میکنم ایرانی یهو شروع کردم لب گرفتن ازش و ممه هاشو از رو سوتین گرفتم یکم مالیدم ممه هاشو و لب خوردم که خیلی خوشش میومد گفت بریم تو اتاق گفتم باشه رفتیم تو اتاق خواب رو تخت دو نفره که خودشو به پشت انداخت منم پریدم روش و شروع کردم ممه هاشو خوردم با یه دستمم رونشو میمالیدم و شلواشو میکشیدم بیرون که خودش شلوارشو کامل در آورد وای چه بدن سفید و خوشگلی داشت خلاصه منم لخت شدم کیرمو دید چقد عشق میکرد شروع کرد به خوردن کیرم کلی ساک زد بعد گفتم بخواب میخوام بکنمت 🙈 گفت آخ و یهو دراز کشید منم کیرمو گذاشتم رو سوراخ کصش چه کص سفید و تمیزی داشت کلا بدنش خیلی خوشگل بود یکم کیرمو فشار دادم کلاهکش رفت تو یه آخ کشید گفتم جون خوشگله میخوام جرت بدم گفت اوووووف یهو تا خایه فشارش دادم تو بدجور آخخخخخخ کشید و چشاشو بست چند ثانیه نگهش داشتم تو تا خایه داخل بود کیرم داغ داغ بود وای چه فازی میده کص ایرانی همینجوری تند تند براش تلنبه میزدم اونم اخ و اوف میکرد بهش میگفتم چه حسی داری کیر یه افغان تا خایع تو کصته، میگفت وای چه حس خوبیه خیلی غرورانگیزه کص ایرانی حلالت باشه تند تند براش تلنبه میزدم و لبشو میخوردم چه حالی میداد بهش گفتم بزار یکم سگی بکنمت گفت باشه خلاصه حالت سگی وایساد کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش که گفت نه گفتم چرا گفت فعلا آمادگیشو ندارم بزار بعدا بلاخره کیرمو کردم تو کصش و محکم کمرشو گرفتم تند تند براش تلنبه زدم چه کون خوشگلی داشت سفید و ناز منم محکم چسبیده بودم بهش از پشت همینجوری که داشتم میکردمش یهو سر کیرم داغ شد و تا قطره آخر آبمو ریختم تو کصش که گفت چرا ریختی تو گفت در رفت دیگه و خندیدم گفت میخوای حاملم کنی و خندید خلاصه یه لب هم ازش گرفتم و بهش گفتم مرسی دست درد نکنه گفت قابلی نداشت دست تو درد نکنه و خندید میگفت پنج ساله شوهر کردم تا حالا شوهرم نتونسته اینجوری با من سکس کنه اخه یه نیم ساعتی بکوب کردمش خلاصه تو این چند وقتی که اونجا بودم تو هفته دوبار میکردمش شوهرش با ماشین میرفت و نمیتونست بکنه کلا دخترای ایرانی عاشق سکس با مردای غیر ایرانی هستن مثل عرب و افغان و ترک و چینی و…

نوشته: Ahmad afghan

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها