داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با دختر خاله مهین

با سلام خدمت دوستان …من اسمم فردین …و دختر خالم مهین …موضوع برمیگرده به وقتی که من 17 سالم بود تو تهران تو یه یک ساختمان با خالم اینا زندگی میکردیم وقتی که پدر مادرامون میرفتن بیرون منو با دختر خالم میزاشتن خونه بمونیم اون موقع ها یادمه همیشه میومد می خوابید رو من با کیرم بازی میکرد میخورد و منو هم وادار به خوردن کصش میکرد و وقتی کارش تموم میشد منو تهدید می‌کرد که به کسی چیزی نگم …گذشت و ما به خاطر شرایط کاری پدرم کوچ کردیم ساری و سال 99 عروسی پسر داییم بود و همه جمع شده بودیم خونه مامان بزرگم وای دختر خاله مهین چ‌ه کصی شده بود اون موقع تازه بعد از یک سال زندگی مشترک در حال جدا شدن از شوهرش که میشه پسر عموش بود …یه زن خوشگل با سینه های فوق العاده سفت و بزرگ و یه کون برجسته دقیقا روبروی من نشسته بود و من هم تازه یک سال بود باشگاه پرورش اندام میرفتم و یه بدن سکسی درست کرده بودم …گذشت شب شد دو شب مونده به عروسی بود ما چند نفر بچه های فامیل نشستیم عرق بخوریم مهین هم اومد پیش من نشست و هی اصرار کرد که براش عرق بریزم خلاصه ریختم خوردیم انقد خوردیم مست پاتیل بودیم همه میخواستن بخوابن ی سری ها هم خوابیده بودن من رفتم بالا پشت بوم یه نخ سیگار بکشم خونه مامان بزرگم تو دهات هستش …مهین هم اومد و یه نخ سیگار ازم گرفت …شروع کرد از تعریف کردن زندگی مشترکش من هم هی نگاهش میکردم وای چه کصی شده بود یهو ازش پرسیدم چرا جدا شدی گفت به خاطر اخلاقش و منم گفتم شاید رابطه جنسی خوبی هم نداشتین وقتی که اینو گفتم لبخند زد و گفت تو از کجا فهمیدی گفتم خب مشخصه از حرف زدنت خلاصه شروع کرد گفت که نمیتونست ارضام کنه بلد نبود زود ارضا میشد یهو برگشت گفت یادمه بچه بودیم تو از اون بهتر بودی و کلی خندیدیم گذشتو من رفتم پایین خونه مامان بزرگم خیلی اتاق داشت تو یکی از اتاق هاش افتادم خوابیدم بعد از چند ساعت دیدم یه کون بزرگ چسبیده به کیرم و آروم آروم داره تکون میده…فهمیدم مهینه تو اون اتاق منو مهین و داداش مهین ، معین باهم خواب بودیم وای داشتم دیوونه میشدم کونش میمالید به شلوارم راست کرده بودم داشتم میترکیدم اما در عین حال میترسیدم معین بفهمه…مهین یه چند دقیقه ای همون‌طور مالید و بعد کم کم شلوارشو در آورد شلوار منو هم خیلی آروم کشید پایین کیرم راست شده بود داشتم میمردم وقتی که گرفت دستش از حال رفتم انقد حشری بود کیرمو سفت چسبیده بود ول نمیکرد آروم آروم رفت گذاشت تو دهنش وای که چه ساکی میزد منم یهو دستمو انداختم به سرش و محکم فشار دادم تا ته رفت تو حلقش همونجا نگه داشتم و آبمو ریختم تو دهنش اومد بالا گفت خیلی زود ارضا شدی نا امید شدم …گفتم راند دومش مونده پاهاشو بلند کردم گذاشتم تو کصش چقد تنگ بود آروم آروم تلمبه میزدم که ‌کسی نفهمه همینطور که توش گذاشته بودم لباشو میخوردم اینم پشت منم تیکه تیکه کرد انقدر چنگ انداخت یه لحظه همه جاش لرزید و ارضا شد …گفت دیگه بسته اما من گفتم یادته بچه بودیم میزاشتم تو کونت الان میخوام…قبول نمی‌کرد می‌گفت درد داره اما من وحشی بودم برشگردوندم سرشو گذاشتم سر سوراخ همین که رفت تو خودشو کشید جلو چند بار تکرار کردم دیدم نمیشه خوابوندمش افتادم روش و یهو تا دسته جا کردم داشت میمرد منم آروم آروم تلمبه میزدم هی میخواست بکشه بیرون نمیذاشتم تا این که شل کرد چه کون تنگی داشت وقتی که تا ته میذاشتم تو کونش و این بی صدا آه و ناله میکرد دستشو هم از پشت گردنش انداخته بود به گردنم و نمیزاشت لبام از پشت گردنش جدا بشه همینطور تلمبه زدم تا این ک حس کردم آبم داره میاد سریع کشیدم بیرون یه نخ سیگار روشن کردم باهم کشیدیم و دوباره برش گردوندم و پاهاشو بلند کردم وای داشتم روانی میشدم ساق پاهاش وقتی رو شونه ام بود که کس خل شده بودم تو همون پوزیشن گذاشتم تو کونش و کسشو هم انگشت میکردم دیوونه شده بود دیگه یه طوری آهو ناله میکرد میترسیدم همه بشنون بعد یه دقیقه منو محکم بغل کرد و پاهاشو چسبوند به دور کمرم و دوباره ارضا شد…همین که ارضا شد من برش گردوندم به حالت بغل. خوابید و دوباره گذاشتم تو کصش تلمبه میزدم این روانی میشد یهو کشید بیرون و اومد نشست رو من کیرمو تا دسته گذاشت تو کونش انگاری خوشش اومده بود سواری می گرفت روانی میشدم بعد چند دقیقه افتاد روم لبامو گرفت تو دهنش و منم همه آبمو ریختم تو کونش …چه سکسی بود …بعد از اون هم شب عروسی پسر داییم وقتی که دیدم لباس مجلسی سکسی پوشیده نتونستم طاقت بیارم و تو دستشویی کردمش و هنوزم دارم میکنمش…قسمت شما باشه

نوشته: فردین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها