داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با دختر خاله شوهر دار

سلام دوستان
من کامی هستم 25 ساله از تهران سکس های زیادی داشتم به دلیل این که شغلم پوشاک زنانه هست خوب و زیاد پیش میاد که وارد سکس با کسایی که پا میدن بشم اما خوب این بار یه خاطره میگم برای شما از 3 سال پیش :

من 4 تا دختر خاله داشتم که 2 دونشونم شوهر دار بودن دختر سومی به نام پریسا بود تو خونه همه فکر میکنن من پسر سر گوش بسته ایم و فقط تو کار موزیک و عشق و این کوس شعرام اما بر عکس پسر شیطون و مغروریم و راه های سکس با هر کسی رو بگی بلدم داستان از اونجا شروع شد که دختر خالم ازدواج کرد و فهمیدم رابطه زن شوییش با شوهرش خوب نیست و شوهرشم به دلیل استفاده از تریاک نمیتونه خواسته هاشو براورده کنه من یواشکی اینو شنیدم که خالم داره پشت تلفن به مامانم میگه. اقا ما هم کوس خول رفتیم تو کارش میخواست جدا شه از شوهرش که هی میامد خونه ما و صحبت میکرد با مامانم تا راهی پیدا کنن. بچه هم داشت حدود 4 سال بچه ش رو تخت خواب بود که بیدار شد و گریه کرد لوس بازی دراود منم رفتم خواببیدم بغلش دیدم دختر خالم که همیشه جلوی من لباس زیاد باز نمی پوشید این بار لباس توری پوشیده بد داغم کرد دیدن لباساش رو تخت بودم که دیدم امد بچه شو اروم کنه از پشت که امد به بهونه بوس کردن بچه ش خودشو چسبوند به من سینشو حس کردم و منم سریع خودمو شل کردم …من که موضوع امد دستم خواستم راهو باز کنم برم جلو

یه بار دیگه که امده بود خونه ما نشسته بود پشت کامپیوترم که امد تو دیدم شلوارش تا سره باسنش پایینه و شرته توری سکسی پاشه این موضوع منو داغ تر کرد رفتم نشستم کنارش و هی حرفای کوس شر الکی میزدیم به بهونه های الکی دستمو گذاشتم رو رونش دیدم هیچ حرکتی نمیکنه از این موضوع گذشت تا یه بار دیگه امد خونه ما این دفعه پررو تر شدم و دستمو بردم رو باسنش و بعد از فشار دادنش دیدم گفت بیشعور ادم دست به باسن دختر خالش نمیزنه منم گفتم من که کاری نکردم البته با خنده خنده…از این داستان گذشت دیدم انگار راه نمیده …

تا 3 4 بار بعد دیدم هی میاد میگه من هیکلم خوبه میگفتم اره …اما تو این 2 3 بار دستمو پرو پرو وقتی میزدم به شکمشو کمرش دیدم چیزی نمیگه گذاشتم رو کوسش و لمسش میکردمو بر میداشتم دستمو که ببینم چه کار میکنه و چکارست اما خودشو زده بود کوچه علی چپ دو سه بار دیگه هم که گفت من قشنگ دیگه سینشو لمس کردم لباسای جذب میپوشید حال ادم خراب میشد البه منم بش میگفتم مثال این حرکتو بزن که اینجا تو اونجات لاغر تر بشه اقا جان خلاصه گذشت تا یک روز ما خونه دختر خالم یه سری لباس جا گذاشته بودم که مامان گفت برم بیارم گفتم باشه رفتم خونشون زنگ و زدم گفت بفرماید در و که باز کرد چی میدیدم یه دختر سکسی با یه تاپ و شلوارک جذب تا رفتم تو گفتم کسی نیست شوهرت اینا اخه هنوز جدا نشوده بودن گفت نه خونه مامانشه بچشم اینگار خواب بود منم سریع رفتم تو …بم گفت هیکلم خوب شده گفتم اره چه جورم یکم دست زدم به دوره کمرش و یکم باسنشو فشار دادم دیدم شهوتی شد اینگار گفتم این خرتو پرتای ما کجاست پریسا کفت تو اتق خواب برو بردار من دیدم این بهترین وقته باسه ریسک کردن روش .رفتم تو اتاقو که لباسارو بردارم امد برقو زد من رو زمنین به زانو نشسته بودم که امد جلوم به حالت سرپا گفت این چند وقت خیلی تمرین کردم که پهلو هامو شکمم لاغر کنم خوب شده منم دیدم بهترین وقته که کارو تمام کنم و هشرشو بیشتر کنم. دست زدم به کمرش گفتم توپ شده هیف تو با اون شوهر گفت مرسی بعد دوره رونشو دست زدم که اصلا ربطی نداشت به پهلو دیدم چیزی نمیگه گفتم باید چند تا حرکت بزنی رونات سفت شه و اروم دستمو گذاشتم وسط پاش و کوس قلوبشو لمس کردم دیدم چیزی نگفت بعد جوری شغ درد داشتم که گفتم برگرد همین جوری زر میزدو خودشو زده بود به اون راه برگشت گفتم پاتو یکم باز کن و قشنگ از پشت کسشو و کونشو فشار دادم و باز برش گردوندم دیدم چهرش یه جوری شهوت توش برق میزد گفتم بیا چند تا حرکت جدید یادت بدم گفت باشه شلوارکش از این جذبا بود که همه جاش معلومه جنس فلامنت بعد گفتم بشین رو تخت جفت پاتو بیار بالا و با دست کفشو لمس کون زانوتم خم نباشه و بکشش تو اقا این این حرکتو زد منم یه دستمو گذاشتم زیره سرش و اون یکی دستم رو باسنه چپش بود که یهو بردم وسط پاش و لمس کردن کوسش دیگه داغ داغ کرده بودم اونم از این کار من اعتراضی نکرد گفتم بریم حرکته دوم رو دسته چپت بخواب پاتو به عرض شونت بکش تو پهلوت اقا این این کارو کرد من پشتش بودم یه دست دو کتفش برد یه دستمو بردم بین رون و کشاله رون پاشو که جمع کرد و دوبار برد بالا دستمو بردم رو کوسش و چوولشو فشار دادمو مالیدم گفت بسه خسته شدم کامی گفتم میخوای یکم مالشت بدم گفت نیکی و پرسش رو تخت به پوشت خوابید گفتم تاپتو درار اگه میشه یه ذره تولش دادو دراورد نشستم پشت زانوش تا دستمو گذاشتم رو کمرش بند سوتینشو باز کردم از بالای گردن خوب مالیدم باسش تا کمر 5 دقیقه ادامه دادم بعد امدم از کف پا ماساژ دادم تا پایینه رونش گفتم یکم پاتو باز کن باز کرد ا کشاله هاشو میمالوندم و هی دستم میزدم به کوسش کیرم قشنگ رات شده بود میخواستم برش گردونم دست کردم تو شلوارم و کیرمو به پایین شرتم فشار دادم بعد رفتم یکم کونشو مالیدم از پشت بعد بش گفتم برگرد دستشو گذاشت رو سوتینش و برگشت دوباره دستشو ول کرد رو تخت گفتم چشماتو ببند ریلکس باش دستمو گذاتم رو دلش و یکم ماساژ دادم و رفتم مستقیم از زور شهوت سینشو از زیر سوتینش گرفتم و دادم اونور سوتینشو که یه تکونی خورد اما بازم چیزی نگفت تا 5 دقیقه سینشو مالودنم تا وقتی که نوک سینش سفت سفت شده بود صورتمو بردم رو شکمش دوتا بوسه زدم امادم بالا تر نوک سینشو بوسیدم وسط سینشو لیس زدم بازم چیزی نمیگفت تا این که نوک سینشو شروع کردم به مک زدن که دیدم چشاشو بسته و داره لبشو گاز میگیره اینقدر خورده بودم که نوکش قرمز شده بود و گاز که گرفتم از زور شهوت گفت ای اه ای البته یواش گفتم بش پریسا شلوارکتو درار تا پاتم ماساژ بدم گفت خودت درار گفتم کمرتو بده بالا و دراوردم چی میدیدم یه شرت صورتی خوشکل که کوسش قلمبه افتاده بود توش و خیس خیس شده بود گفتم پاتو باز کن تا پاشو باز کرد زبونمو بردم طرف کوسش و لیسیدم اروم اروم اه اه میکرد که شرتشم دراوردم گفتم برگرد برگشت و بینه لمبوراشو باز کردم اینقد با احساس اون سولاخ کونشو مک زدم و به زور زبونمو فشار میدادم بش باز مک میزدم که یهو اه اه اهش تبدیل شد اییییییییییی اههههههه جوننننننن اههههههههه گفت کامی بسه دیونم کردی و برگشت گفت کعوضی اخر کار خودتو کردی اون شلوار کیریتو از پات درار چرا کیریت بلند نشده اقا شلوارو داد پاین دید کیرم با شرتم پنهون شده بود یه کیر 18 سانتی سبزه روشن کشید پایین شرتمو گفت این چیه جون بدون این که حرفی بزنم کیرمو کرد ت و دهنش اینقدر با وله میخورد که اب دهنش مثل لیوان اب خالی میشد رو پام هرفه ای ساک میزد میگفت جووون چه کیره خوش تراشی 1 ساله من از کیر دورم کامی جون باز میکرد تو دهنش دیدم اصلا هواسش به بچه نیست رفتم دره اتاق و بستم که صدا پریسا بیدارش نکنه امدم دیدم گفت بتمرگ رو تخت نمیدونم چش شده بود وهشی شده بود از شهوت پاشو باز کرد و امد که کیرمو هول بده تو کوسش گفتم کاندو گفت حلق داره منم گفتم جون بعد توف زد به کیرمو کوسش اقا یه فشار دادم گفت ایییییی اخ یواش دیدم اینجور نمیشه سرش یه کم که رفت تو یه فشار دادم تا دسته خوابید تو که کوسش کیرمو قورت داده اینگار یه جیغی زد که ریدم جام گفتم خفه دیوس بیدار میشه بچت یه صدا شهوت و درد گفت امیر تکون نخور تو رو خدا درد داره گفتم اول همینه گفت من یه ساله کوس ندادم فرشید که هیچی ازش بر نمیاد شوهرشو میگفت گفتم کوس ننش بابا جدا شو ازش یواش یواش کیرو فشار دادم 5 دقیقه گذشت دیدم اینگار جا وا شد که پاشو گذاشت رو تخت و تلمبه زدنو شروع کرد هر بار که بالا پایین میکرد میگفت ایییییییی اییییی اه اه اه اه اه جونن کیرتو ایی جرم بده کامی جوننن بش میگفتم کیرم الان کجاته میگفت تو کوسم میگفتم تو جنده کی هستی میگفت تو جون بعد گفتم بلند شو تقریبا 15 دقیقه تلمبه میزد گفتم کمرم درد گرفت خوابید به پشت پاشو باز کرد گفتم کف پاتو بکش به روبه تو کوسش توپی زد بالا و باز مونده بود باز مستقیم تا ته کردم تو یه جیغ کوچیکی زد و باز میگفت اه اه اه جرم بده کامی تا ته بکن تو منم میگفتم ای جنده خوانم این حرف بیشتر تهریکش میکرد منم مهکم میزدم بو باسنش حدود 30 دقیقه تمام میکردمش به ای حالت چون کوسش شل شده بود سخت ابم دی ر میامد دیدم همین جوری رو تخت خیس خیسه اینگار بار ها الضاء شده بود و من نفهمیده بودم و دیدم داره تمام بدنش میلرزه و با شدت به اورگاسم رسیدو جیغ زد منم بیشتر تحریک شدم کوسش خیس خیس شده بود مایه سفید میزد بیرون که منم تو لحظه اخر چنان سریع میکردم تو کوسش که داد میزد با تمام فشار ابمو دیختم تو کوسش همون جوری ولا شدم روش و کیرم تو کوش بودو خم شدیم به سمت راست همون جوری خدا شاهده بعد از دوتا لب گرفتن همون جوری یک ساعت خوابم برد یهو گوشیم زنگ خورد مامانم بود دیدم پریسا بلند شده و میگه بیا گوشیت برداشتگ گفتم سلام مامان گفت سلامو مرض کجایی رفتی لباسارو گرفتی گفتم اره گفت پس الان کجایی گفتم تو صادقیه با باچه ها سالن بیلیاردیم گفت خفه شو بلند شو بیا که من خوابم نمیبره گفتم باشه به پریسا گفتم گفت کامی این روز هیچ موقع از یادم نمیره بهترین تجربه سکسم بود تو مرده قوی هستی تو سکس از این که دی ا کامیء هم هستی خوش به حال زنت گفتم پریسا امشبو از یاد ببر من همیشه دوست داشتم اما میشناسی منو که با هیچ کس نمیتونم زیاد رابطه ماندگار داشته باشم اینو گفتم و 2 تا لب اساسی از من گرفت و لباسامو پوشیدم رفتم یه لیوان اب خوردم و رفتم جلو در گفت کامی خیلی دوست دارم بغلم کرد باز یه لب گرفت ازم گفتم پریسا منو واقعا ببخش من نمیتونم کسی رو وارد قلبم کنم اینم همش هوس بود گفت میدونم اما من تورو واقعا همیشه دوست داشتم گفتم مرسی و یه بوس کردم ازش و رفتم سوار ماشین شدم و رفتم خونه… دوستان خیلی جاهاشو نتونستم بگم چون واقعا تایپ دادن به این حجم سخته فقط چون خیلی وقته این سایت میام اما عضو نشدم خواستم بگم تو ای ن سایت عاشقه منش یکیم و دوسش دارم اونم خاله انجمن کیر تو کس هست بوس خاله 😡 اگر مورد پسند قرار گرفت بگید 3 4 تا از خاطره های دیگم هم بنویسم تایپیست من بین شما و مخاطب یاداور کنم باشه

نوشته :Amo Tiny

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها