داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سفید بودنم کار داد دستم (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

سلام دوستان امیدوارم داستان قبلی رو خونده باشید و باور کنید چیزایی بود که داخل زندگیم اتفاق افتاده بود خلاصه بعد از اون اتفاق ها که افتاد چند مدتی با کسی تو رابطه نبودم یعنی کسیو نداشتم خیلی هم حس بدی کلا به زندگی داشتم چون به کسی که داده بودم رفته بود به یکی دیگ گفته بود که منو کرده و اونم هوس کون منو کرده بعد این اتفاقا دیگه اصلا با ارین رابطه نداشتم حدودا یک سالی میشد که تنها بودم نمیدونستم چیکار کنم خیلی هم دلم میخواست با یکی باشم یکی که لاشی بازی در نیاره. یه پسر خاله داشتم اسمش امید بود ۲ سال از من بزرگتر بود قبلا خیلی باهاش استخر میرفتم امید ی پسر خوشگل و هیکلی و یکمی هم سیاه بود با امید خیلی خوب بودم طوری که هر روز همو میدیدیم ی حسی بهم گف من که دوس دارم بدم ب امید ک پسر خالمه بدم اون ک سرم لاشی بازی در نمیاره ی برنامه چیدم ک شب برم خونشون بخوابم رفتیم اونجا کلی با کامپیوترش بازی کردیم شب ک خواستیم بخوابیم رفتم کنارش حس کردم ک خوابیده اروم کونمو چسبوندم ب کیرش از رو شلوار چندباری جلو عقب کردم ک دیدیم کاری نکرد برعکس شد خوابید خیلی حالم بد شد رفتم تو دستشویی یه جق زدم اومدم خوابیدم صب ک بیدار شدیم که حرکت خاصی نکرد خواستم بیام خونمون که گفت وایسا بعد ظهر برو که ظهر بریم بیرون با دوستاش منم که حوصلش رو نداشتم گفتم نه میرم خونه اومدم خونه با یه حالت خیلی عصبی که کارم نشده دیگه کم کم ساعت شده بود ۲.۳ ظهر ک یهو پیامم داد گفت سلام کجایی مهبد بیکاری؟ منم دیگ فک کرده بودم اون اصلا دیشب چیزی نفهمیده یا خواب بوده گفتم خونم اره گفت خب بیا خونه مادربزرگ منم گفتم برم شاید یه حرکتی زدم اونجا که رسیدم دیدم هیچکس نیست امید هست و کلی دستمال کاغذی و ی کرم گفت بیا پیشم تا نزدیکش شدم شروع کرد به خوردن لبام قشنگ گرفته بودم تو بغلش لبام رو میخورد تف میکرد تو دهنم سینم رو میخورد یادمه کل سینمو کبود کرده بود از رو شلوار ک دست ب کیرش میزدم بدش می گرفت نمیدونم چرا ولی بعدا گف که به خاطر اینه که خیلی بزرگه میترسید من فرار کنم😂 بعد کلی که همه جامو خورد شلوارشو کشید پایین وایییی کیر سیاااهه کلفت زمانی که می گرفتم تو دستم از مچ دستم کلفت تر بود بعد منو هفتی میکرد پامو کاملا باز میکرد زبونش رو میکرد داخلش من دیگ بیهوششش میشدم تا ۴ .۵ بار اولی ک رفتم پیشش فقط لاپایی میزد بهم که سوراخمو میخورد که انگشتش رو میکرد تا جایی رفته بودیم که هر روز برنامون همین بود انقد منو میخورد که کل بدنم بوی اونو می داد کم کم که سوراخمو باز کرده بود برای اولین بار گف بیا دستو پاهاتو ببندیم مثل تو فیلما
فک نمیکردم بخواد کیرشو بکنه داخل منم گفتم باشه بعد که دستو پامو به تخت بست سوراخمو کلی خورد لیز لیز شد اومد یهو کیرشو کرد داخل وای یادم نمیره اونقد درد گرفت که داد نمیتونستم بزنم هرچی میگفتم بلند شو میگفت بزار عادی بشه همه جا رو خون برداشته بود که ابش اومد ریخت توش برای اولین بار ولی تا یکی دو ماه دیگه نتونست بکنه منو چون زخم شده بود به مدت یکی دو سال هفته حداقل ۴ بار میرفتم پیشش عاشق بدنم شده بود همه کاری میکرد برام چون بدنم مو نداشت خیلی بهم میرسید همه جوره تامینم میکرد آخر یه روز شنیدم دوست دختر داره نمیدونم چرا بهم بر خورد 😑😁 کم کم رابطمون کم شد ک ی روز ی سری جریان هایی پیش اومد که دیگه هیچ وقت باهاش تنها نشدممم اگ دوس داشتین از بقیه اتفاقاتی که افتاد سر در بیارین بگید بهم تا بنویسم 💓

نوشته: مهبد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها