داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

ساده , ولی شیطون وتنظیم کار

من هومن ساله با مامان همای ساله ام یه مدتیه که تنها زندگی می کنم . از وقتی که خواهرم هدیه که سال بزرگتر از من بود از دواج کرد و رفت دیگه تنها شدیم . اون یه راه دور یعنی به یه اصفهانی شوهر کرد و من و مامان تنها شدیم و تو آپارتمان خودمون زندگی می کردیم . مامانم کارمند بیمارستان بود و تازگیها باز نشسته شده بود . اون تو اتاق عمل کار می کرد . بابام وقتی که خیلی بچه بودم مرد و مامان دیگه شوهر نکرد . اون پای ما نشست و خیلی هم زحمت می کشید . مامان خیلی خوشگل بود و من از همون بچگی از دیدن تن و بدنش لذت می بردم . از وقتی که منو تا دوازده سالگی حموم می کرد و تا حالا و هیچوقت هم از این نوع دید زدنها به تن و بدن لختش سیر نشدم و نمیشم . اون تمام زندگیشو واسه من و هدیه گذاشت . وقتی که  بهم گفت که دیگه خودم باید تنهایی حموم کنم ناراحت شدم . تا موقعی که هدیه با ما بود اون چه تابستون و چه زمستون با یه شورت و سوتین تو خونه می گشت و منم با یه شلوارک . هدیه یه خورده با حجاب تر از ما بود از سیزده چهار ده سالگی به بعد بود که فهمیدم یه احساس خاصی به مامان هما دارم . همش می خواستم که اونو با یه دید دیگه و هیجان خاص دیگه ای بغلش کنم . همه جا به این معروف بودم که پسر صاف و ساده و بی غل و غشی هستم . واسه همینم وقتی که هدیه رفت و منم از مامان خواستم که تو خونه با هم لخت بگردیم و پیش هم راحت باشیم مقاومت زیادی نکرد . نمی دونم چرا پیش همه احساس ضعف می کردم و به نوعی می خواستم بزرگی خودمو نشون بدم . برای همین  وقتی که بقیه مردا با یه دید خاصی به مامان نگاه می کردند لذت می بردم و از این که من پسر هما هستم به خودم می بالیدم .  تازگیها ازش می خواستم که زیر مانتوش چیزی نپوشه و این جوری باهم بریم خرید سینما یا جای دیگه . یه روز هم که شیطنتم گل کرده بود و قرار بود که نصاب ماهواره بیاد خونه مون صدای آیفون تصویری رو کاری کردم که قطع شه ولی در عوض تصویرش مشخص باشه و ساعت اومدن طرفو که می دونستم گوش به زنگی که نمی شنیدم وایسادم و وقتی تصویر نصابو دیدم در خونه رو باز کردم و در آپارتمان رو هم همچنین . خودمم لخت بودم و مامانمم لخت . نصاب ماهواره یه جوون خیلی خوش تیپ قد بلندی بود که حدود سال سن داشت و اسمشم بود کاوه . اولش نمیخواست بیاد و می گفت وقتم همش پره و از این حرفا و میشه برای یه هفته دیگه . ولی من که خیلی تشنه تماشای دیدن فیلمهای سکسی بودم تا راحت تر جلق بزنم جریان مامان سکسی خودمو بهش گفتم و گفتم که اگه دوست داره و میخواد با دید زدن یه حال حسابی بکنه فلان ساعت بیاد . اگه گوشی موبایلم سالم بود می گفتم به موبایل زنگ بزنه تا دردسر قطع کردن صدای زنگ رو نداشته باشم . بهش گفتم همون دم درسریع خودتو لخت کن و بیا داخل که سه تایی مون یه دست شیم این جوری قابل تحمل تره شاید مادرجونم نرم تر شه … وقتی کاوه وارد خونه مون شد و مامان کیر آویزون شده شو دید فرار را بر قرار تر جیح داد . کاوه کنار در وایساده بود و من بهش گفتم کاریت نباشه الان همه چی درست میشه . من به دنبال مامان رفتم . فقط همینش مونده بود که منو بزنه . -پسر زشته . من کنار تو اگه لخت میشم تو پسر منی و ما با هم این حرفا رو نداریم این چه حرکتی بود که انجام دادی . -مامان اینا هم تو خونه خودشون لخت می گردن . البته اینو به دروغ می گفتم . -خب بگردن . مگه تو خونه اونا رفتی که اون بیاد خونه تو . تازه از خواب که پاشدم هنوز حموم نکردم تنم بوی عرق میده . اینو که گفت حس کردم مامان بیشتر غصه استیل خودشو میخوره تا شرم و حیا رو . یعنی پس از سالها تحریم یهو هوس و بی پروایی اون گل کرده یا منو خیلی ساده گیر آورده که این جور راحت داره صحبت می کنه -باشه نمیدونم از دست تو چیکار کنم پسر هر چی فکرشو می کنم مهمونه . و احترامش واجب . طوری با هم گرم گرفته بودند که انگاری چند ساله همدیگه رو می شناسن . مامان هما در فاصله ای که کاوه مشغول تنظیم دیش در پشت پنجره ما بود یه دستی به سر و گوشش کشید و خودشو معطر کرد و بر گشت . از این فرصت استفاده کرده یه چشمکی به کاوه زدم و بهش گفتم که الان به یه بهونه ای اونا رو تنها میذارم ولی در اصل خودم یه گوشه ای پنهون میشم فقط یه حال درست و حسابی به این مادرمون بده که سالهای زیادیه تنظیم نشده و دیشش نیاز داره که اون امواج جهت اصلی رو بگیره .. خندید و گفت هر جور عشقته حال کن . -فقط کانال سکسی یادت نره -یه کارت مجانی هم بهت میدم . -قربون هر چی رفیق با مرامه -ببینم فکر می کنی مامانم دوست داشته باشه تنظیم شه ;/; -از این کار سخت تر هاشم تنظیم کردیم .. مامان برگشت و من ازش خواستم که برم بستنی بخرم . تونگو که بستنی رو خریده بودم و یه گوشه ای تو فریزر جاسازیش کرده بودم . فکر می کردم که حداقل یه مخالفت اولیه رو بکنه که من دارم تنهاش میذارم ولی ظاهرا می ترسید از این که کارو خراب کنه و همون یه بارشم چیزی نگفت و قبول کرد . منم طوری در آپارتمانو باز و بسته کردم که فکر کنه رفتم ولی یه گوشه ای پشت کاناپه و مخفیگاههای پذیرایی قایم شده بودم . -آقا کاوه -بفر مایید هما خانوم -این ماهواره از اون کانالایی نداره که هومن جان منو از راه به در کنه ;/;-اگه میخوای حذفش کنم . -نه نه حذفش نکنین . فقط به من یاد بدین کدوم کاناله چطور میشه اونو حذف و نصبش کرد .. -آخه اگه من الان برم رو اون کانال یه تصاویری داره که درست نیست آدم پیش یه جنس مخالف ببینه . اون وقت بی احترامی میشه -آقا کاوه این چه حرفیه که شما می زنین . شما به نظرم جوون مودبی هستین . مگه غیر از اینه که فر هنگ من و شما اونقدر بالاست که الان پیش هم لختیم . -درست ولی در همین حدو اندازه هست -اشکالی نداره ادامه بده من سختم نیست … وای که عجب مامانی داشتم و خودمم نمی دونستم . اصلا نشون نمی داد این جور حشری باشه . کاوه رو یکی از کانالای سکس زوم کرد و با ریموت کنترل مامانو متوجه کرد که باید چیکار کنه ولی هما جون همش چشمش بود به ورود و خروج کیر از کوس که داشت پخش می شد . حتم داشتم که برای اولین باره که داره این تصاویرو می بینه . آخه با کسی بر خوردی نداشت که ماهواره داشته باشه و این کانالا روهم داشته باشه . .. به کاوه گفت برو کنار و خودش بین رسیور و اون جوون نصاب قرار گرفت و طوری خم شد که من یکی سرعت جلق زدن خودمو زیاد کردم و از اون فاصله کیر شق شده کاوه رو هم می دیدم . کاوه که دید مامان قمبل کرده و کون درشت و بر جسته شو به طرفش گرفته از خود بی خود شد و خودشو به مامان چسبوند -نه نه چیکار می کنی . .. چند تا از این قر و اطوار های الکی ریخت و گفت نکن ..نکن  ..-هما جون الان که هومن نیست . اگرم بر گرده ما زود از هم جدا میشیم . این کیر منم از وقتی که تو رو دیده شق کرده . دستی به کون مامان کشید و گفت حیفت نمیاد که این دیشت تنظیم نباشه و ازش خوب کار نکشی و حالشو نبری ;/; -نهههههه کاووووووه الان هومن میاد .. -اولا چیزی رو متوجه نمیشه در ثانی پسرت فر هنگش خیلی بالاست -راست گفتی مادر به قر بونش . ای دل غافل مامان جون در میانسالی و سر پیری هوس کیر کرده بود و من خبر نداشتم . کاوه دو تا دستاشو گذاشته بود رو کمر مامان و کیرشو قرار داده بود رو کپلش .. -هماجون من دارم فرمون میدم تو جواب بده -باشه کاوه جون -کیرشو رو کون مادر حرکت می داد -اینجاست -نه نه -اینجاست ;/;-یه خورده پایین تر .. راست .. راست ..چپ ..بالا ..یه خورده پایین تر سر کیر کاوه روی وسط سوراخ کوس مامان هما قرار گرفت -آره آره خودشه همین جاست . همینجا تنظیمش خوبه . آنتن جواب میده . یه حرکت مستقیم می خواد . ذخیره اش کن . ببندش . -هما خوشگله تازه میخوام بازش کنم . کمر هما رو نگه داشته بود و کیرشو تا ته می فرستاد تو کوس مامان و می کشید بیرون -کاوه تند تر زود باش می ترسم هومن بیاد . فکر نمی کردم کوسم بعد از ده دوازده سال این قدر راحت کیر قبول کنه . زود باش . اوخ چه کیفی داره . -هنوز کجاشو دیدی هما جون . این تازه خونه اولشه -میزونم کن . تنظیمم کن -مگه من حالا میزون نکردمش ;/; -این میزون اولیه بود . اون تنظیم نهایی رو میگم . سینه های هما اسیر دستای کاوه شده بودند و قبل از این که نصاب آبشو بریزه تو کوس مامان من آب کیر خودمو ریختم تو دستم و دیگه با تمرکز کامل سر گرم تماشا شدم . هر چند بعد از خالی کردن یه خورده عطش من کم شده بود ولی ضجه و شیون مامان طوری بود که خیلی زود منو به هوس آورد . مادر خودشو رسونده بود گوشه دیوار و دو تا کف دستشو به دیوار چسبونده بود و کاوه هم با سرعتی باور نکردنی اونو می گایید . از اون گاییدنهایی که تو فیلمها هم نظیرشو ندیده بودم . کاش می تونستم از صحنه کوس دادن مامان عکس بگیرم . باورم نمی شد که این قدر نیاز داشته باشه که راحت تسلیم شده باشه . -حالا با یه دست سینه های مامانو گرفته بود و با کف دست دیگه اش می زد به کون مامان و حسابی قر مزش کرده بود . .بیشتر از بیست دقیقه در همون حالت داشت مامانو می گایید تا این که اونو به ار گاسم رسوند . به جای این که مامان از بار داری بترسه کاوه می ترسید . هر چی مامان ازش خواست بریزه تو کوس قبول نکرد . وکیرشو فرو کرد تو کون مامان . وای عجب حلقه زیبا و هوس انگیزی رو این سوراخ کون مامان درست کرده بود کیر کلفت کاوه این زیبایی و هیجانو دو چندان کرده بود . از همون طرف آبشو خالی کرد و وقتی که آب کیر از کون مامان در حال بر گشت رو پاهاش بود دلم میخواست وایسم و همین جور صحنه رو ببینم ولی زودی بی سر و صدا  رفتم بستنی رو گرفته و از در خارج شده و با یه زنگی مثلا خواستم اونا رو آماده جمع و جور شدن کنم . هر چند خودمم کلید داشتم . در هر حال کاوه رفت و من و مامان دیگه تنها موندیم . روحیه اش تغییر کرده بود . ظاهرا دوست داشت فیلم سکسی ببینه ومن مزاحمش بودم . حالا دیگه شرایط طوری شده بود که اون برای لخت بودن زیر مانتو هیجان بیشتری نشون می داد . همون کیر اونو واسه کیر های بعدی آماده کرده بود . هوس رو تو چشاش و حرکاتش می دیدم .  یه بارشهوت زده بود به سرش و دوتایی مون که خیابون بودیم دگمه های مانتوشو باز می کنه و یکی از اون آدمای خواجه اونو می بینه و گیر میده . -این چه وضعشه این جنده بازیها چیه خیابون راه انداختین . -عوضی چشم چرون این مادرمه . حالا اون زیر چیزی نپوشیده و دگمه هاش در رفته . افتاده . لق بوده -سه تا دگمه هر سه تا لق بوده ;/; -تو اگه مسلمونی واسه چی دید می زنی . به مامان گفتم فرار کن اون رفت و من و اون جفنگی دست به یقه شدیم . رفتیم کلانتری و اون آشغالو محکوم کردند و ختم به خیر شد . وقتی رفتم خونه اولین کاری که کردم این بود که لخت شم . مامانم هم که طبق معمول لخت بود . از وقتی که اونو زیر کیر کاوه دیده بودم یه احساس دیگه ای نسبت به اون پیدا کرده بودم . دلم میخواست منم اونو بگام .منتظر یه بهونه ای بودم -مامان این چه کاری بود که امروز انجام دادی . -نمی دونم چم شده بود . تنظیمم به هم خورده بود . -بیا یه کاری کنم که یواش یواش دوباره بری رو تنظیم . من خودم یه تنظیم کار حرفه ایم . -تو به این سادگی تنظیم کاری;/; -کجاشو دیدی . اول حسابی زمینه رو آماده می کنم بعد .. کامپیوترو روشن کرده و رفتم تو سایت امیر سکسی و داستانهای سکس با مامان رو دوتایی با هم خوندیم . از اونجا هم رفتم یکی از کانالای سکسی رو باز کردم و در همین لحظه یه واژه خائن هم خطاب به کاوه از زبون مامان پرید که چرا به من هم آموزش باز کردن کانالو داده . ولی با این حال دوتایی نشستیم فیلم سکسی رو هم دیدیم . بعد رفتم کنار هما جون دراز کشیدم . واسه اولین بار بود که کیرم به طرز سر سام آوری شق کرده بود . -مامان دیگه نبینم بری دنبال هر فنی کاری که اونو نمی شناسی . یه نگاهی به کیرم انداخت و دستی روش کشید و گفت واسه خودت داری مردی میشی -مامان کجاشو دیدی . دستمو رسوندم طرف کوسش که خیلی هم خیس بود . چشاش داشت می گفت که با تمام وجودش راضیه که فرو کنم تو کوسش -مامان نشون بدم که تنظیم کارم ;/; یه لحظه طوری رفتار کرد که از خواب گران بیدار شده باشه منو پس زد و منم با ناراحتی ازش دور شدم .. می خواستم به روش بیارم که کیر غریبه حالا غازه و به کیر پسرش اهمیت نمیده ;/; دلم گرفته بود ولی نمی دونستم باید چیکار کنم . میخواستم بگم مامان تو خیلی بدو بیرحمی .. دیدم که هوس امونش نداد و یه خورده هم از این که منو رنجونده بود ناراحت شد و با لحنی که حالت تشر و سیاست داشت گفت زود باش بیا کجا فرار کردی -نه مامان -بهت میگم بیا تو که بچه حرف گوش کنی بودی . از ترس این که برای بار سوم اصرار نکنه پریدم روش . پاهاشو روی تخت به دو طرف باز کرده بود . کاوه اونو از پشت تنظیم کرده بود و من از جلو می خواستم تنظیمش کنم . منم فیلم میومدم . -مامان اینجاست ;/; -نه اینجا ;/; -نه .. یه خورده خنده اش گرفته بود -پسرم این تکیه کلامها واسم آشناست . تو اینا رو از کجا یاد گرفتی ;/; -از کاوه -ببینم مگه شما با هم کوس می زنین -به ! مامان اون از اون حرفه ایهاست . هر روز یه زنو میگاد .. یه کثافتی از دهن مامان خارج شد که فهمیدم دیگه به این پسره کوس بده نیست . دو تا لنگ مامانو انداختم رو شونه هام و کیرمو طوری به کوسش می کوبیدم که جیغایی که می زد بیشتر از جیغایی بود که زیر کیر کاوه می کشید .این اولین کوسی بود که می گاییدم . کون دو سه تا دخترو گاییده بودم و کوسشونو لیسیده بودم ولی این اجازه رو به من نداده بودند که کیرمو به کوسشون بچسبونم می ترسیدن و حق هم داشتند . کیرمو از کوس مامان کشیدم بیرون . یه کارایی رو انجام دادم که کاوه رو مامان پیاده نکرده بود کوسشو لیس زدم . نوک سینه هاشو گرفتم تو دهنم و طوری  اونا رو میک می زدم که دیگه هوس هیچ کس و کیر دیگه ای به سرش نزنه . زیر گلو صورت و لبها و همه جاشو می بوسیدم . سوراخ کونشو هم لیس می زدم . -مااااامااااان -جااااااان بازم از این تنظیم تر ;/; -تو چی دوست داری -کار از محکم کاری عیبی نمی کنه -پس محکم تر محکم تر . اون دیگه وحشی شده بود . پاشد و بعد از این که چند دقیقه ای کیرمو ساک زد نشست رو کیر و هر طور که دلش می خواست با اون حال کرد و اون قدربا کوسش به کیر من فشار آورد که خودش از حال رفت ولی وقتی که داشت ولو می شد گفت هیچوقت تا به این حد تنظیم نشدم . چقدر آب تو کیرم جمع شده بود . -بچه جون آب بریز .آب داغتو بریز . مگه نمی خوای جای تنظیمو پوینت کنی ;/; -مامان این اصطلاحاتو از کجا یاد گرفتی ;/; -یه چیزی شبیه سیو کردنه .  حالا اون تثبیت در کامپیوتره این تنظیم در دیشه . -اوخ مامان چقدر علمی کار می کنی . ولی اگه داداش یا آبجی درست شه چی ;/; -پسرم حرص و جوش باعث شده که چند سال زود تر یا ئسه بشم . آدم که نمی تونه به همه کس بگه .. داشت سوتی می داد . واسه همین به کاوه نگفته بود . یه بالش زیر کوس و وسط بدن مامان گذاشتم و تا یه خورده لذت اونو خودمو بیشتر کنم . وقتی چشام به چشای مامان افتاد و فهمیدم که می خواد حالت چشامو موقع خالی کردن تو کوسش ببینه نمی دونم چرا یه خورده سختم بود و با خودم گفتم باشه دفعه بعد ببینه . اونو با یه بوسه داغ به خودم چسبوندم و پلکهاش هم تقریبا در تماس با پلکهای من قرار گرفتند . دیگه نمی تونم اون لذتی رو که از خالی کردن آب کیرم تو کوس مامان هما بردم بیان کنم . خیلی خیلی عالی بود . فوق العاده و فراموش نشدنی . -جوووووون مامان منم تنظیم شدم . مامان خیلی دوستت دارم -منم همین طور .از امروز یه جور دیگه ای هم دوستت دارم -هماجون به نظرت من خیلی ساده ام ;/;  -خندید و گفت آره ساده ولی شیطون و تنظیم کار .. پایان .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها