داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کار از کار گذشته

سلام من سعید هستم خاطره ای که میخوام بگم مال دوران کودکیمه تقریبا یازده سالم بود تازه میخواستم برم راهنمایی ما تو یه خانواده ۶نفره زندگی میکردیم من بچه پنجم خانواده هستم از خودمم بگم که اون موقع ها توپولی بودم بدنم سفید وبدون مو خیلی هم از لحاظ قیافه خوب بودم تو مدرسه مورد اذیت یا اهانت بعضی بچه ها قرار میگرفتم یا انگشت شدن و مالیده شدن جزو کارای همیشگی مدرسه بود ولی من اصلا به این چیزا فکرم نمیرفت اولین باری که یادمه کون دادنو تجربه کردم در حال دوچرخه سواری بودم تو کوچه ۲تا از پسرای محلمون که ۷ ۸سالی ازم بزرگ تر بودن سرصحبت رو باهام باز کردن تو حرفاشون از پرنده حرف زدن منم مشتاقم کردن که بریم یه پارک جنگلی هست ببینیمشون حوالیه ساعتای ۳یا ۴عصر بود راه افتادم باهاشون رفتن دیدم اصلا تو پارک نمیریم داریم به یه جاهای خاکی و خارج از محدوده میریم بهم گفتن اینجا تو خاکین منم بچه ساده فکر میکردم راست میگن رفتم دنبالشون یه بیست دقیقه ای که رفتیم رسیدیم به پشت یه تپه مانند گفتن بشین استراحت کنیم اونجا سرصحبتو باز کردن که تا حالا سکس کردی و همزمان دست یکیشون رفت رو کیرم منم یه حالی شده بودم تاحالا همچین حسی نداشتم گفتم نه کم کم اونی که دستش رو کیرم بود گفت بذار کیرتو برات از داخل شلوار بمالم منم بچه یه حالی بودم سست شده بودم هیچی نگفتم شروع کرد دکمه شلوارمو باز کرد زیپو باز کرد کیرمو که خیلیم کوچیک بود گرفت همزمان دست دیگش روی رون پا و کم گم میمالید به کونم ترسیدم یه لحطه گفتم نکن گفت کاریت ندارم میخوام کیف کنی گفت تو هم بیا کیر منو بمال من خجالت میکشیدم ولی اون درش اورد تقریبا ۲۰سانتی بود دستمو گذاشت روش سفته سفت بود بهم گفت دوست داری کیر تو هم بزرگ بشه منم با خجالت سرمو تکون دادم گفت باید بذاری بکنیمت تا تو هم کیرت بزرگ بشه من ساده فکر میکردم کردن همین خوابیدن و دادنه شلوارمو شورتمو کند کامل منو گفت بخواب روی زمین با دستات لای کونتو باز کن خوابیدمو با دستام لپای کونمو گرفتم سرشو آروم تف زد گذاشت دم کونم چشمتون روز بد نبینه چنان دردی گرفت وجودم که چشمام سیاهی میرفت اشکم سراریز شد شروع کردم خواهش که دربیاره سرشو اونم گفت تکون نخور شل بگیر خودتو آروم میکنم هرکار کردم درنیاورد یواش شروع کردن فشار دادن سانت به سانت دردو تو کونم حس میکردم میکرد یکم میکشید عقب ۵ دقیقه طول کشید تا کیرش دو سومش رفت تو کونم خودش دلش سوخت گفت بیشتر نمیکنم تو کونت که درد نکشی شروع کرد تلمبه زدن وای که چقدر درد داشت اینایی که میگن لذت داره نمیدونم چی رو میگن تو حین کار دیدم اون یکی هم کیر به دست اومد پیشم گفت دهنتو باز کن سر کیرمو بذارم دهنت منم گفتم بدم میاد گفت تو بکن دهنت اگر بد بود در بیار سرشو کرد تو دهنم یه حال بدی بهم دست داد میخواستم بالا بیارم نذاشت کیرشو دربیارم از یه طرف کونم داشت زیر کیر پاره میشد از یه طرف دهنم اونم تو اولین سکسم اونیه تو کونم تلمبه میزد یهو سرعتشو بیشتر کرد حس کردم داغ شد کونم آبشو ریخته بود تو کونم و پاشد از روم کیر بعدی از دهنم در اومد گفت برو اب کیرارو از کونت بده بیرون رفتم حالت دستشویی یه طرف نشستم زور زدم اب بود که میومد بیرون رفتم پیشش گفتم بذارین برم دیگه نانداشتم گفتن الان تموم میشه خوابوندنم دوباره رو زمین شورتمو نفر دوم برداشت تو کونمو باهاش تمیز کرد خیلی بهم برخورد تف زد و سر کیرشو کرد تو کونم دوباره درد شروع شد این یکی هم یه ربعی میکرد منو تا اینکه آبش اومد ریخت تو کونم بدجوری احساس سوزش میکردم حال روحیمم خراب شده بود نذاشت آبشو از کونم بریزم بیرون همون شرت کثیف و شلوارمو کردم پام تو راه برگشت بدجور اب کیرا تو کونمو لای پامو لزج کرده بود حالم داشت بد میشد همشم میگفتن اولین بارت بوده خوب میشی ناراحت نباش عادت میکنی ولی من حالم خراب بود برگشتیم من رفتم خونه سریع رفتم حموم خواهرم یکیشون گیر داد بهم قبل رفتن حموم که خیلی بو گرفتی کجا بودی چرا سر وضعت خاکیه گفتم خوردم زمین رفتم حموم زیرآب از درد کونم گریم گرفته بود با درد خودمو شستم شرتمم آب زدم که ضایع نشه شب موقع خوابیدن درد داشتم امونمو بریده بود فرداش رفتم دوتا پسرا رو دوباره دیدم یکی دیگه هم پیششون بود شروع کردن به صحبت منم روم نمیشد جلوی طرف که اسمش محسن بود حرفی بزنم دیدم خوده یکی از پسرا شروع کرد به حرف زدن که کونیه ماچطوره خیلی ناراحتم کرد غرورم له شد گفتم درست صحبت کن گفت نگران نباش محسن خودیه تعریف کردیم از کونت براش منم جا خوردم یه چنددقیقه ای متلک بارم کردن تا نشون بدن منو گاییدن دیگه چاره ای نبود بهشون گفتم کونم از دیروز تاحالا خیلی درد میکنه دیدم محسن شروع کرد که من یه دکتر آشنا دارم اگر میخوای ببرمت اونجا خودش حرف دلمو زد که نترس نمیذاره کسی بفهمه یه طورایی از حرفاش آروم شدم باهاش راهی شدم برم که بقیه داستان رو یه روز دیگه میگم براتون ببخشید اگر بد نوشتم بار اولمه مینویسم
ادامه دارد…

نوشته: کون دارک

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها