داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

همه چیز دست به دست هم داد

سلام به دوستان انجمن کیر تو کس عزیز
خاطره ای که میخوام تعریف کنم مال یک سال قبل هست
من محسن هستم 38سالمه با قد 187با یه کیر درست و حسابی 14ساله که ازدواج کردم دوتا بچه دارم
تو خونه ای که من مستاجرم طبقه پایینش خالی بود تا اینکه با معرفی خانمم دوستش اونجا رو کرایه کرد از زهرا خانم بگم که یه خانم 28ساله .سفید با باسن خوش فرم سینه های برجسته وقیافش هم انصافا ناز
زهرا خانم که تازه طلاق گرفته با یه بچه همراه مامانش زندگی میکنه
خب اول اسباب کشی و کلی کارهای تعمیر و نصب و این چیزا اونم که دست تنها بود و کلا بلد نبود چیزی رو درست کنه خب زن بود و انتظاری هم نبود که بتونه شیر آب عوض کنه یا دو تیکه کابینت نصب کنه
من همه این کار هارو براش انجام دادم
و تو این زمان از زندگیش برام تعریف کرد که شوهرش معتاد بود و یبار تا حد بستری شدن کتکش زده بود تو همین صحبتها بود که یکم یخمون آب شد زهرا یه شلوار نخی سبز پوشیده بود با یه تاپ آبی و البته چادر سرش بود ولی خب😅😅😅
ازش خواستم که کمک کنه کابینت رو یکم بلند کنیم تا بتونم پیچ ببندم وقتی خم شد خط سینه هاش مشخص شد و همین کافی بود که ذهنم رو درگیر کنه
آخه زن من یه یخ مزاج به تمام معناس و من حشری به تمام کمال واسه همین واقعا دلم واسه یه سکس اساسی لک زده بود همش تو این فکر بودم که چطور میتونم مخش رو بزنم
ازش پرسیدم ٫٫شوهرت بعد ازدواج معتاد شد ٫٫که گفت اره
گفتم چرا حیف نیس آخه
بعد شیطنتم گل کرد گفتم اون اوایل متوجه نشدی که مواد مصرف میکنه گفت نه از کجا بدونم
گفتم رفتارش فرق نکرده بود بعد گفتم از رابطه هاتونم شک نکردی
گفت چه رابطه ای گفتم همون چیز دیگه رابطه زناشویی یکم خجالت کشید منم تپش قلب گرفته بودم گفت نه چطور ؟؟
گفتم اخه مواد نمیزاره زود ارضا بشه آدم
با جمله و لحن( چه بدونم والله)انگار یه اخطاری بهم داد منم دیگه بیخیال موضوع شدم
ولی خب دید زدنهام هنوزادامه داشت
وای خدا بالای ممه های سفیدش تا خط سینش خیلی رو آمپرم مانور میداد
خلاصه کارم تموم شد و اومدم بالا .فکرم رودرگیر کرده بود
شب با خانمم تماس گرفت که یکم از اخلاقیات صاحب خونه باخبر بشه خانم داشت ظرف میشست من گوشی رو برداشتم حین صحبت کردن بهش گفتم که اگه پر رویی کردم ببخش و گوشی رو دادم به خانمم
ساعت ۱شب بود که اومدم یه کوس چرخ تو اینیستا بزنم که دیدم دایرک پیام داده(اتفاقی نیفتاده که معذرت بخوای)
همین جمله کافی بود که دو سه ساعت تو چت کردن غرق بشیم
کم کم داشت باب صحبتهای خصوصی باز میشد بهم گفت الان چرا تو بغل خانمت نیستی که منم مثل کوس تیر خورده شروع کردم به چس ناله که خانمم سرد مزاجه آخرین باری که باهاش بودم اصلا یادم نمیاد و…
بالاخره چت تموم شد
چند هفته ای گذشت هر از گاهی که میدیدمش سلام و احوال پرسی میکردیم ولی من بازم هر از گاهی بهش تیکه مینداختم و اونم فقط میخندید
اون روز با دوستام رفته بودیم بیرون واسه تفریح یکم مست چت کردیم و آخر سرهم اومدیم خونه .دیدم خانمم نیس گوشی رو چک کردم چند بار تماس گرفته بود آخرش پیام داده بود( من خونه مامانم هستم شب بیا دنبالم)
خب خونه تنها بودم یکم رو مواد بودم و هنوز بقول بچه‌ها ONبودم
هوا تاریک شده بود حدود ساعت۹ بود رفتم حیاط دوچرخه رو بردارم که یهو چشم افتاد به پنجره خونه دیدم زهرا خانم از حموم اومده بیرون یه حوله دور خودش پیچیده بود داشت موهاش رو شونه میکرد حیاط تارک بود و مطمئن بودم نمیتونه منو ببینه بعد یکم دید زدن در حیاط رو باز کردم که برم که یهو صدام کرد برگشتم در رو بستم اومد کنار در خونه وایساد یکم پایین تر از حیاط بود واحد اونا تو زیر زمینه .یه چادر انداخته بود رو سرش گفت آقا محسن هر کاری کردم شیر حموم رو ببندم نشد میشه بیاین ببینید چی شده منم از خدا خواسته رفتم تو مامان و پسرش خونه نبودن شیر حموم هرز شده بود گفتم الان نمیشه درستش کرد یه شیر دیگه لازمه
دیدم چادرش رو شل کرد تا شونه هاش اومد پایین قشنگ سفیدی سینش مشخص بود گفت الان چیکار کنم آب همینجور بره تا فردا ازش جعبه‌ابزار خواستم آب رو بستم و شیر رو درآوردم یه بست بستم جای شیر آب گفتم بمونه واسه فردا
نگاهش خیلی حشری بود دیوانه شده بودم هر دو یه چیز رو میخواستیم ولی جرات گفتنش رو نداشتیم یهو گفت میدونی زنت پیش همه میگه که هر روز باهم سکس دارین خندم گرفت گفتم عه چه جالب ولی الان دو هفته میشه که اصلا دست بهش نزدم
اون ازمن پر دل و جرأت تر بود چادرش رو ول کرد افتاد زمین وای خدایا چی میدیدم یه فرشته به سفیدی برف بی اختیار رفتم پیشش و لبام رفت رو لباش
هم زمان که لباش رو میخوردم با ممه هاش بازی میکردم گرفتمش بغلم بردمش رو تخت تو یه لحظه هر چی داشت رو درآوردم حالا دیگه لخت لخت جلوم دراز کشیده بود شروع کردم به خوردن کوسش زبون میزدم و محکم چوچولش رو مک میزدم
همزمان هم با انگشتم کونش رو بازی بازی میدادم
یه انگشتم تا ته تو کونش بود محکم سرم رو فشار میداد به کوسش و میگفت بخور بخورش .منم همزمان با خوردن، دو انگشت و بالاخره سه انگشتم رو کردم تو کونش هر موقع که دردش میومد میخواست خودش رو عقب بکشه محکمتر چوچولش رو مک میزدم و تسلیم میشد بعد چن دق خوردن کیرم رو دادم دستش برام ساک میزد منم لباسام رو دراوردم
پاهاش رو دادم بالا سر کیرم رو گذاشتم درکوسش آروم آروم همزمان با خوردن ممه هاش دادم تو خیلی تنگ بود خیلی هم داغ و خیس
شروع کردم به تلمبه زدن و صداش دراومد تند تند تلمبه میزدم خواستم پوزیشن عوض کنم که نزاشت گفت ادامه بده دارم ارضا میشم بعد یه لرزش کوچیک شل شد رو تخت منم شروع کردم لب گرفتن وگفتم که میخوای دوباره ارضات کنم که گفت نه فشارم افتاده بسه که منم خواستم از کون بکنمش هر کاری کردم تا سر کیرم میرفت تو خودش رو جلو میکشید و کیرم میپرید بیرون نمیتونست تحمل کنه منم تو همون گیر دار دیدم داره آبم میاد کیرم رو مالیدم به خط کونش و آبم رو ریختم رو کمرش
سریع بلند شدم لباسام رو پوشیدم و رفتم دنبال خانمم
بعد اون ماجرا چند باری هم باهاش سکس داشتم ولی هنوز نتونستم از کون بکنمش

نوشته: Mohsen

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها